سندروم خودزشتپنداری چیست؟
سندروم خودزشتپنداری یا BDD یک بیماری روانی است که طی آن فرد به شدت در مورد اشکالات جزئی موجود در صورت یا ظاهر خود حساس میشود. این بیماری در بسیاری از موارد ناشناخته باقی میماند و فقط در صورتی که شخص علائم بسیار شدیدی مانند افسردگی از خود نشان دهد میتوان به وجود آن پی برد. افراد مبتلا به این بیماری خود را زشت میبینند و در بسیاری موارد دست به انجام عملهای جراحی زیبایی و استفاده بیش از حد از لوازم آرایشی میزنند تا بتوانند ظاهر خود را بهبود ببخشند. البته برای مبتلا بودن به این بیماری لازم نیست که حتما با این شدت علائم گفته شده را داشته باشید، زیرا این بیماری در افراد مختلف به شکلهای گوناگونی خود را نشان میدهد.
سندروم خودزشتپنداری تا حدی مشابه بیاشتهایی عصبی است که فرد با تصور چاق بودن، از غذا خوردن اجتناب میکند؛ با این تفاوت که در بیاشتهایی عصبی، نگرانی فرد در مورد شکل ظاهری کل بدن است اما در سندروم خودزشتپنداری، بیمار روی یک یا چند نقطه خاص از صورت یا بدن خود تمرکز میکند. فرد مبتلا به این بیماری مرتب صورت خود را در آینه چک میکند یا برعکس از دیدن آینه فراری است. این بیماری هم در مردان و هم در زنان دیده میشود و معمولا از سنین نوجوانی علائم خود را نشان میدهد.
چگونه بروز میکند؟
بیشتر اوقات فکر میکنم زیر چشمانم گود افتاده یا برعکس دو کیسه سیاه و کبود در زیر آن قرار گرفته است. من از شکل بینی خودم هم متنفرم، زیرا بسیار بزرگ و گوشتی است و بخش زیادی از صورتم را گرفته متاسفانه نیمه راست صورت من هم تفاوت زیادی با نیمه سمت چپ دارد؛ به همین دلیل هنگامی که در کنار دوستانم راه میروم، مدام در طرفی قرار میگیرم که آنها قسمت راست صورتم را ببینند. لبهای من هم بسیار باریکند و نیمه بالایی آن تفاوت زیادی با نیمه پایینی دارد. گردن من بسیار بلند است و هر زمان به آینه نگاه میکنم، فکر میکنم در حال تماشای یک اردک هستم. از همه بدتر تمام صورت من را جوش پوشانده و لکههای زشت اطراف آن را فرا گرفته است.
این تصورات از 4 سالگی با من است و از همان دوران من از اینکه در بین مهمانان یا دوستانم قرار بگیرم اجتناب میکردم. از همان زمان دچار وسواس شدم؛ به طوری که هر روز 30 بار صورت خود را میشستم و چند بار لباسهای خود را عوض میکردم. با وجود آنکه چند کیلو کمبود وزن داشتم اما شروع به رژیم گرفتن کردم، زیرا تصور میکردم پاهایم بسیار چاقند و شکم بزرگی دارم. برای چند سال سعی کردم تا حد ممکن در خانه بمانم و در مقابل چشم مردم قرار نگیرم.
آنچه خواندید، توصیف های ریچل بوگان 27 ساله از کشور انگلستان است. این زن یکی از صدها هزار نفر در سراسر جهان است که از سندروم خودزشتپنداری یاBody dysmorphic disorder رنج میبرد. آمارها نشان میدهد 50درصد از زنان از ظاهر خود راضی نیستند و بعضی از آنها عیبهای بسیار کوچک صورت و بدن خود را بسیار بزرگ میبینند. در بعضی از آنها این حالت به قدری شدید است که علائمی مشابه سندروم BDD پیدا میکند.
علائم بیماری چیست؟
معمولا شناسایی افرادی که به این بیماری دچار هستند آسان است. این افراد معمولا به طور افراطی از لوازم آرایشی استفاده میکنند و یا موهایشان را به شکل افراطی آرایش می کنند ساعتها در مورد شکل ظاهری خود فکر میکنند و از دوستان خود این سؤالات را میپرسند: آیا من زشتم؟ آیا بینی من بزرگ است؟ لکههای صورتم مشخص است؟
از دیگر علائم این بیماری میتوان به موارد زیر اشاره کرد: چک کردن مرتب صورت خود در آینه، شیشه و حتی عینک دیگران، پرسیدن از دیگران در مورد ظاهر خود، کندن جوشهای صورت ،خیره شدن به دیگران که در بیشتر موارد این کار با هدف مقایسه با خود انجام میشود، مراجعه مرتب به مطبهای پوست، مو، زیبایی و علاقه شدید به انجام اعمال جراحی زیبایی.
بیشتر نگرانیها از کجاست؟
بیشتر افراد مبتلا به این بیماری در مورد شکل بینی، پوست، چشمها، چانه، لبها و موهای خود نگران هستند و بسیاری از آنها معتقدند صورتشان متقارن نیست. در موارد زیادی دیده شده که فرد بیمار تصور میکند بخشی از صورت یا بدنش متناسب با دیگر اعضا نیست و از کوچکتر یا بزرگتر است؛ برای مثال بعضی افراد ممکن است تصور کنند پاهایشان بسیار بزرگ است یا شانههایشان بیش از اندازه پهن است.
علاقه به انجام اعمال جراحی
«لورا پیلارلا» از جمله زنانی بود که تصور میکرد با انجام عمل جراحی، میتواند زیبایی را به چهره خود بیاورد. این زن که در ابتدا چهره زیبایی هم داشت، میخواست گونههای برجسته زیر چشمان خود را بردارد و چانهاش را هم کمی بلندتر کند اما زمانی که باندهای صورت لورا برداشته شد، او از نتیجه کار راضی نبود. این اتفاق باعث شد لورا در دام عملهای جراحی زیبایی گرفتار شود و در 10 سال آینده زندگی خود چندین و چند بار دیگر زیر تیغ جراحان برود. سرانجام بعد از انجام پانزدهمین عمل، دکتر جراح به او گفت که صورتش دیگر توانایی انجام یک عمل دیگر را ندارد. در حقیقت لورا یکی از هزاران نفری است که به دلیل ابتلا به BDD دست به انجام عمل جراحی میزنند. تحقیقات نشان میدهد بسیاری از زنانی که تحت عملهای جراحی زیبایی قرار میگیرند دچار افسردگی میشوند. از هر 10 بیماری که این نوع عملها را انجام میدهند، 8 نفر دچار استرس و نگرانیهای بعد از عمل میشوند و ناامیدی و افسردگی را تجربه میکنند. تقریبا یکسوم از افرادی که عمل جراحی زیبایی بینی انجام میدهند دچار سندروم خود زشتپنداری هستند، به طوری که نقصهای کوچک ظاهری، زندگی طبیعی آنها را دچار اختلال میکند.
بر اساس آمار، فقط 3درصد از افرادی که جراحی بینی انجام دادهاند، به دلایل پزشکی زیر تیغ جراح رفتهاند. جالب اینجاست بسیاری از افرادی که این عمل را انجام میدهند، دارای بینیهایی هستند که در نظر دیگران کاملا طبیعی و با اندازه نرمال هستند. این موضوع نشان میدهد شدت بیماری BDD در این افراد بیشتر است و حتما باید زیر نظر یک پزشک متخصص تحت درمان قرار بگیرند.
ممکن است تصور کنند پاهایشان بسیار بزرگ است یا شانههایشان بیش از اندازه پهن است.
چند درصد از مردم به این بیماری دچار هستند؟
از آنجایی که این بیماری معمولا پنهان میماند، آمار دقیقی در مورد تعداد مبتلایان به آن وجود ندارد. به طور کلی تخمین زده میشود بین یک تا 5درصد از مردم تا حدی علائم این بیماری را داشته باشند. بسیاری از مبتلایان به BDD اغلب سر از مطبهای متخصصان پوست و پزشکان جراحی زیبایی درمیآورند و همیشه در سبد خرید آنها لوازم آرایشی جدید دیده میشود. این افراد انواع و اقسام داروهای برطرفکننده جوش، صافکننده چین و چروک، روشنکنندهها و مانند آن را امتحان کردهاند و همیشه در داروخانهها، آنها را در حال خرید یک محصول جدید میبینید.
چه کسانی بیشتر درگیر این بیماری می شوند؟
عوامل زیادی وجود دارد که احساس زشت بودن را در میان انسانها تقویت میکند. شاید دانستن این عوامل بتواند به فرد در ریشهیابی احساسات منفی کمک کند و زندگی شادتری را برای او به ارمغان بیاورد.
زن بودن
شاید عجیب به نظر برسد، اما آمارها نشان میدهد از هر 8 زن فقط یک نفر آنقدر اعتمادبهنفس دارد که خود را زیبا بداند. متاسفانه داشتن ظاهری زیبا یکی از مهمترین فاکتورهای داشتن اعتمادبهنفس به شمار میآید، به طوری که بیش از 50درصد از زنان عنوان کردهاند در صورتی که ظاهر بهتری داشتند، اعتمادبهنفسشان هم بیشتر از حال میشد. در فاصله زمانی بین 18 تا 24 سال زنان کمترین اعتمادبهنفس را از لحاظ داشتن چهره زیبا دارند. در فاصله بین 25 تا 29 سال علاقه زنان به ظاهرشان افزایش پیدا میکند و بعد از 55 سال این علاقه به کمترین میزان خود میرسد. در مورد مردان این موضوع کاملا متفاوت است. تحقیقات نشان میدهد مردان دید مثبتتری به ظاهر و بدن خود نسبت به زنان دارند و حتی ممکن است در مورد زیبایی خود دچار توهم شوند و خود را بهتر از آن چیزی که هستند، بدانند.
تغییر معیارها در مورد زیبایی
در طول 100 سال گذشته معیارها برای داشتن اندام متناسب به شدت تغییر کرده است. در سال 1917 یک زن با داشتن 163 سانتیمتر قد و 63 کیلوگرم وزن کاملا دارای اندام ایدهآل بود. اما وزن ایدهآل در 25 سال پیش نزدیک به 8درصد کمتر و اکنون 23درصد کمتر از آن زمان محسوب میشود. به این ترتیب اکنون یک زن با قد 163 سانتیمتر باید وزنی حدود 50 تا 55 کیلوگرم داشته باشد که فقط 5درصد از زنان جهان میتوانند دارای این اندام باشند. اگر فاکتورهای دیگر مانند شکل ظاهر، قد بلند و دیگر موارد را هم در نظر بگیریم، فقط یک درصد از زنان جهان دارای این ویژگیها هستند.
سن
شاید درصد کمی از کودکان نسبت به ظاهر خود ناراضی باشند، اما با رسیدن به سن بلوغ این نارضایتی به اوج خود میرسد. در مورد پسران تغییراتی که در این سن اتفاق میافتد مانند کلفتتر شدن صدا، بلندتر شدن قد و پیدا کردن ظاهری مردانه بسیاری از مشکلات را حل میکند. اما برعکس در دختران ظاهر شدن علائم بلوغ همه چیز را بدتر میکند. افزایش میزان چربیهای بدن و دیگر قسمتها دختران را روزبهروز از ظاهر خود متنفرتر میکند. تقریبا 30درصد از دختران 12 ساله خود را چاق میدانند و فقط یک سال بعد تعداد این دختران به 50درصد میرسد. تا 17 سالگی نزدیک به 70درصد دختران رژیم گرفتن را شروع کردهاند و 80درصد هم از دیدن خود در آینه احساس نارضایتی دارند.این بیماری تا چه حد میتواند جدی شود؟
در بعضی بیماران مانند «حنی کمایل»، بیماری به قدری شدت پیدا کرده که خانواده اش بارها دچار مشکل شدند. هر زمان این دختر به آینه نگاه میکرد یک فرد چاق، بد هیکل با صورت زشت را میدید که زنده ماندنش هیچ ارزشی برای دیگران ندارد. یکی از عادات حنی این بود که مدام سرتاپای دیگران را برانداز کرده و با خود مقایسه میکرد.
بیماری حنی در 9 سالگی و زمانی که او علائم بلوغ را تجربه کرد، آغاز شد و به تدریج شدت گرفت. این وضعیت تا جایی پیش رفت که او در 12 سالگی علاقهاش به غذا خوردن را از دست داد و شروع به استفاده از قرصهای ضد افسردگی کرد. در 15 سالگی او برای اولینبار تصمیم به خودکشی گرفت. او طی چند سال بعد، 7 بار دیگر هم این کار را تکرار کرد تا اینکه سرانجام پزشکان متوجه ابتلای او به ناهنجاری خودزشتپنداری شدند و درمانهای روانشناسی را آغاز کردند. به طور کلی میتوان گفت شدت این بیماری در هر شخص نسبت به دیگری متفاوت است. بسیاری از این افراد به دلیل رفتارها و احساسات خود رابطه خوبی با دوستان و اعضای خانوادهشان ندارند و معمولا تنهایی را تجربه میکنند. تفکرات مرتبط با خودکشی در این افراد معمولا مشاهده میشود و تقریبا 19درصد از آنها به این موضوع فکر میکنند.
حتی افراد زیبا هم به این بیماری مبتلا میشوند
با داشتن اندامی لاغر و پوستی زیبا، تقریبا هر دختری آرزو داشت شبیه دانیل نالتی باشد، اما او در آینه خود را زنی ترسناک و زشت میدید که چروکها سراسر چهرهاش را فرا گرفتهاند. او در اینباره میگوید: من در کودکی بسیار شاد بودم، اما زمانی که به سن بلوغ رسیدم همه چیز تغییر کرد. در 11 سالگی من فکر میکردم که دهان پهنی دارم و صورتم آنقدر زشت است که هیچ کس نمیتواند به آن نگاه کند. در 15 سالگی شدت این بیماری به قدری افزایش پیدا کرد که موهایم شروع به ریختن کرد به طوری که من حتی میترسیدم آنها را شانه کنم. در آن زمان بود که استفاده افراطی از لوازم آرایش آغاز شد. دانیل هر روز ساعتها از وقت خود را مقابل آینه میگذراند و بعد از بیدار شدن از خواب اولین کاری که انجام میداد استفاده از لوازم آرایشی بود. با اینکه این زن مدتهاست تحت نظر پزشکان است، اما هنوز هم افکار منفی او را رها نمیکنند و بخش زیادی از درآمد ماهانه او صرف خرید لوازم آرایشی میشود. تحقیقات نشان میدهد تقریبا نیمی از زنان از شکل صورت خود راضی نیستند و به همین دلیل سعی میکنند آن را در پشت لوازم آرایشی پنهان کنند. تقریبا 44درصد از زنان بدون لوازم آرایشی در مورد خود احساسات منفی دارند و به همین دلیل با صورت بدون آرایش مقابل دیگران حاضر نمیشوند. تقریبا یکچهارم زنان از 13 سالگی یا حتی کمتر استفاده از لوازم آرایشی را شروع میکنند و 44درصد این کار را برای پوشاندن نقصهای صورت خود انجام میدهند.
منبع:مجله ی سیب سبز