کسانی که به هر دلیل وزنشان زیاد میشود، حتی اگر هنوز چاق نشده باشند، به علائم بیحالی و بیحوصلگی دچار میشوند. به عبارتی، اگر یک مرد با قامت متوسط و وزن 76 کیلوگرم طی سه ماه به دلیل تغییر شرایط زندگی و افزایش خوراک به 80 کیلوگرم برسد، به این علائم دچار میشود.
کمکاری تیروئید، یکی از علل بیحالی و کاهش انرژی است ولی کمخونی و افسردگی، شایعتر از کمکاری تیروئید است و اول باید بیماریهایی مثل اینها را در نظر داشت.
کمخونی به معنای کم شدن حجم یا تعداد گلبولهای قرمز یا غلظت رنگدانههای هموگلوبین در این گلبولهاست. علامت اصلی کمخونی ضعف، بیحالی و گاهی بیحوصلگی است. درباره کمخونی آنچه اهمیت دارد، این است که ابتدا باید علت بیماری کمخونی را تشخیص دهیم و بعد برای درمان اقدام کنیم. در سالهای اخیر، تبلیغات روزافزون شرکتهای دارویی برای جلب مشتری، این اشتباه را ایجاد کرده که همه موارد کمخونی، دچار کمبود آهن هستند و متاسفانه بسیاری از بیماران دچار کمخونی، بدون این که نوع کمخونی و وجود کمبود آهن در آنان اثبات شود، به مصرف آهن روی میآورند. روش استاندارد این است که با یک آزمایش ساده ابتدا میزان آهن خون بررسی شود و اگر کمبود آهن مشخص شد، درمان مقتضی صورت گیرد و در صورتی که ذخایر آهن کافی بود، دلایل دیگر کمخونی بررسی شود.
بیماران دچار افسردگی گوشهگیر میشوند، انرژی کافی برای کارهایشان ندارند، ناامید هستند و خواب و خوراکشان به هم میخورد. در بیشتر موارد بیمار افسرده از عهده کارهایی که قبلا بخوبی انجام میداده است، بر نمیآید. اگرچه درمان افسردگی سخت است، ولی افسردگی قابل علاج است. بیشتر مواقع، خود بیمار یا اطرافیان از وجود این بیماری با خبر نیستند یا از پذیرش آن امتناع می کنند. در این شرایط، ترکتحصیل و کار یا طلاق میتواند سیر بیماری را بسیار وخیم و درمان را بیش از پیش مشکل کند.
درباره این بیماری باید توجه داشت، بیمار علاوه بر کاهش انرژی و توان دچار احساس ناامیدی و احساس گناه بیدلیل است و در بیشتر موارد نمیتواند خواب مناسب داشته باشد. فکر مرگ نیز از علائم بسیار بد در این بیماری است. افکار مربوط به مردن در ذهن این بیماران مرتب در گردش است. چگونه خواهم مرد؟ بعد از مرگم چه بر سر اطرافیان میآید؟ و… .
آیا خستگی، تنگی نفس و ضعف با کم خونی ارتباط دارد؟