اکثر ما برای به دست آوردن بسیاری از اطلاعات سلامت، به اینترنت مراجعه میکنیم. بر اساس تحقیقات مرکز تحقیق Pew، ۸۷ درصد از افراد بزرگسال آمریکایی در سال ۲۰۱۴ به اینترنت دسترسی داشتند و در سال ۲۰۱۲ ، ۷۲ درصد از پاسخدهندگان به این آمار اعلام کردند که طی یک سال گذشته، اطلاعات سلامت مورد نیاز خود را به طور آنلاین جستجو کردند.
با فراگیری اینترنت – تکنولوژیای که نسبت به هر نوع ابزار دیگری وضعیت پزشکی را دچار تغییرات بیشتری کرده است – پویایی رابطه بین پزشک و بیمار هم دستخوش تغییر شده است. در حال حاضر هر کسی میتواند به راحتی برای به دست آوردن اطلاعات مرتبط با سلامت، به اینترنت دسترسی داشته و بیمار با اطلاعات پزشکی به مطب پزشک مراجعه کند.
با این سیل دادهها و اطلاعات، نگرانی پزشکان این است که بیماران با این هجمه اطلاعاتی چه برخوردی دارند و این اطلاعات چطور بر رابطه بیمار-پزشک تأثیر خواهد گذاشت که در قالب حد میانهای تعریف میشود که در آن اطلاعات جمعآوریشده، تشخیص و طرحها و برنامههای انجامشده، رضایت حاصلشده و روند بهبودی، فعالسازی بیماری و حمایت از او اعمال و اجرا میشود.
از دیدگاه بالینی، اطلاعات پزشکیای که در اینترنت وجود دارد ناکامل بوده و تنها میتواند بر تصمیمگیری دارویی شما تأثیر بگذارد نه آنکه بخواهد جایگزین آن شود. اطلاعات موجود در اینترنت نباید منجر به خوددرمانی یا خودتشخیصدهی شود.
بیماران اغلب به دو شیوه از اینترنت استفاده میکنند:
افراد پیش از مراجعه به پزشک اطلاعاتی را جستجو میکنند تا تصمیم بگیرند که آیا اصلا لازم است به متخصص مراجعه کنند یا نه. برخی دیگر بعد از ویزیت پزشک، برای اطمینان خاطر بیشتر و یا به خاطر عدم رضایت از جزئیاتی که پزشک به آنها گفته در اینترنت جستجو خواهند کرد.
با وجود به دست آوردن اطلاعات مرتبط با سلامت از اینترنت، اکثر افراد از اینترنت برای خودتشخیصدهی استفاده نکرده و به جای آن برای تثبیت تشخیص، در نهایت به متخصص مراجعه میکنند. علاوه بر این، اکثر افراد وقتی سؤالاتی درباره دارو دارند و یا میخواهند اطلاعاتی درباره گزینههای درمانی و نیز مراجعه به متخصص به دست بیاورند، به پزشک عمومی خود مراجعه میکنند.
به طور ویژه باید گفت افرادی که کاربر فعال اینترنت هستند کسانیاند که بیماریهای مزمن دارند که نه تنها به دنبال آنند که دانش و اطلاعات بیشتری درباره بیماری خود به دست بیاورند، بلکه برای حمایت بیشتر افراد و متخصصان دیگر هم در اینترنت جستجو میکنند. علاوه بر این مسئله افرادی که از بیماریهای نادر رنج میبرند و سایر افراد نظیر خود را به سختی مییبابند، سعی میکنند اطلاعات و مقالههای علمی را با استفاده از حوزهها و فضاهای آنلاین به اشتراک بگذارند.
پزشکان به سه شیوه نسبت به این مسئله واکنش نشان میدهند:
تحقیقات نشان میدهد که بعد از آنکه یک بیمار، اطلاعات آنلاین پزشکی را به یک پزشک یا متخصص ارائه میدهد، پزشک میتواند به یکی از سه طریق زیر نسبت به این مسئله رفتار کند:
رابطهای با محوریت تخصص–سلامت؛ ممکن است متخصص حس کند اطلاعاتی که بیمار به آن استناد کرده و به طور تدافعی «نظر متخصص» را مطرح میکند، باعث میشود دیدگاه و نگرش پزشکی او به خطر بیافتد. این واکنش در بین پزشکانی که اطلاعات کاملی نسبت به مهارتهای تکنولوژیک ندارند بسیار شایع است. این رویکرد اغلب باعث ناامیدی بیمار شده و به این نتیجه خواهد رسید که اطلاعات خودش درباره سلامت و گزینههای درمانی بهتر از اطلاعات پزشک است.
رابطه بیمارمحور؛ در این سناریو، متخصص و بیمار با هم همکاری داشته و در کنار هم منابع اینترنتی را بررسی میکنند. اگرچه بیمار زمان بیشتری برای خود دارد تا در اینترنت جستجو کند، پزشک یا متخصص هم میتواند زمانی را حین ویزیت بیمار به جستجوی دونفره در اینترنت اختصاص دهد تا پزشک بتواند منابع معتبری را جهت به دست آوردن اطلاعات بیشتر به او معرفی کند. متخصصان معتقدند که این رویکرد، عالی است. با این همه، بسیاری از متخصصان از این مسئله شاکیاند که حین ویزیت بالینی در سطح پایین، زمان کافی برای جستجو در اینترنت همراه با بیمار و بحث درباره بیماری و گزینههای درمانی آن وجود ندارد.
تجویز اینترنتی؛ در پایان معاینه، متخصص میتواند چند وبسایت به بیمار معرفی کند تا به آنها مراجعه کند. با وجود وبسایتهای متعددی که در حوزه سلامت وجود دارد، شاید پزشک امکان سنجش و بررسی همه آنها را نداشته باشد. بنابراین تنها میتواند به چند وبسایت معدود از مراکز و سایتهای معتبر بسنده کند.
دیدگاه پزشکان نسبت به اطلاعات اینترنتمحور
در این رابطه، دکتر فرح احمد و همکارانش شش گروه را به همراه ۴۸ پزشک خانواده که در تورنتو فعال بودند ساماندهی کردند. بر اساس نتایج محققان، سه طرح غالب این میان شناخته شد: (۱) عکسالعملهای درست و درکشده بیمار (۲) مسئولیت پزشک و (۳) تفسیر پزشک از بافتمندی اطلاعات.
عکسالعمل مشاهدهشده بیماران
پزشکان در این تحقیق چنین ادعا کردند که اطلاعات و دادههای اینترنتی باعث شد برخی بیمارانی که اطلاعات اینترنتی درباره سلامت داشند به خاطر آن گیج شوند. گروه کوچکتری از بیماران هم برای یادگیری نکاتی درباره بیماریهای از پیش تعیینشده و یا برای خودتشخیصدهی همراه با خوددرمانی یا بدون آن از اینترنت استفاده کردند. بیمارانی که از اینترنت برای خودتشخیصدهی و یا خوددرمانی استفاده کردند اغلب بیماران چالشی شناخته شدند.
پزشکان، عکسالعملهای احساسی بیماران را ناشی از دریای عظیم اطلاعات اینترنتی، گرایش بیماران به پذیرش اطلاعات سلامت در مسیری کورکورانه و عدم توانایی بیماران در ارزیابی نقادانه اطلاعات سلامت موجود در این فضا دانستند.
پزشکان زمانی به این مسئله علاقمند میشوند که بیماران از اینترنت در جهت یادگیری بیشتر درباره شرایط پزشکی از پیش تعیینشده استفاده کنند. با این حال، پزشکان زمانی که بیماران از این اطلاعات به منظور تشخیص یا درمان خودشان یا سنجش میزان دانش و سواد پزشک استفاده کنند، چندان علاقهای به آن نشان نمیدهند. پزشکان، این دست از بیماران را نه تنها بیماران چالشی مینامند، بلکه آنها را بیمارانی روانرنجور، متخاصم و سرسخت هم میپندارند.
مسئولیت پزشک
طی سؤالاتی که از اکثر متخصصان در تحقیق پرسیده شد مشخص شد که مواجه شدن با اطلاعات پزشکی بیمار به نوعی اتلاف وقت بوده و اغلب آنها از کلمات زیر برای تشریح این مسئله استفاده کردند: «آزاردهنده»، «خستهکننده»، «کابوسوار» و «سردرد». پزشکان بر این باور بودند که روبهرو شدن با اطلاعات سلامت بیمار، در کل بار سنگینی است و آنها زمان این کار را ندارند.
در کل، بدگمانیهای زیادی در بین اعضای گروه مورد تحقیق وجود داشت. علاوه بر بار سنگین روبهرو شدن با اطلاعات نامرتبط سلامت، بسیاری پزشکان نگرانی خود را در ارتباط با کمیت و کیفیت اطلاعات سلامت در اینترنت ابراز کردند. در نهایت باید گفت برخی پزشکان کهنهکار، این مسئله را اذعان کردند که مهارتهای کامپیوتری آنها بسیار بد و ضعیف بوده است.
تفسیر و بافتمندی پزشکان از اطلاعات
هرچند که همه پزشکان نسبت به اطلاعات سلامت اینترنتی چندان مشتاق نبودند، اما بسیاری از آنها این مسئله را در قالب مسئولیتهای خود در قبال بیمار مورد بررسی قرار دادند. به عبارت دیگر، این مسئولیت پزشک است که بتواند زمانی که بحث اطلاعات سلامت اینترنتی به میان میآید، سابقه پزشکی فردی هر بیمار را مد نظر قرار دهد. برای بیمارانی که خودشان اطلاعات مورد نیاز در این زمینه را به دست آورده و میجویند و یا از اینترنت به منظور یادگیری هرچه بیشتر بیماریهایی استفاده میکنند که از قبل وجود داشته است، این فرآیند به مراتب روش درمانیای راحتتر و مجهزتر محسوب میشود.
با این حال، آگاهسازی و آموزش بیمارانی که اطلاعات اینترنتی، آنها را نگران یا درمانده کرده، برای پزشک کاری بس دشوار محسوب میشود. در نهایت امر باید گفت بیمارانی که از اینترنت به منظور خودتشخیصدهی و خوددرمانی استفاده میکنند این مسئله آنها را در شرایط سخت و بدی قرار داده و ملزم میسازد تا از تشخیص خود دفاع کنند، در شرایطی که مجبورند اطلاعات غلطی را هم که بیمار از اینترنت جمعآوری کرده شفافسازی کنند.
در پایان باید گفت اطلاعات موجود در اینترنت بیکران است. برخی از این اطلاعات ترس زیادی در فرد ایجاد میکنند، خصوصا اگر فرد از تمام آنچه تجویز شده سر در نیاورید. برای مثال یکی از تشخیصهای غلط سردرد، سکته مغزی است اما این احتمال هم وجود دارد که هر نوع نمود خاصی از سردرد که با سکته مغزی مرتبط است بسیار کم و خفیف باشد، خصوصا اگر جوان و سالم باشید. این اطلاعات میتواند بسیار مفید واقع شود، خصوصا برای افرادی که از بیماریهای مزمن رنج برده و میخواهند درباره درمان آن اطلاعات بیشتری کسب کنند. با این حال، این اطلاعات میتواند مضر هم باشد مثلا در ارتباط با فردی که بیهیچ ضرورتی، با خودتشخیصدهی خود را آشفته نموده و یا بدتر از آن فردی که با خودتشخصیصدهی، خوددرمانی انجام میدهد و این مسئله میتواند برایش آسیبهای جسمی به همراه داشته باشد.
منبع: verywell