تمام دنیا هرگز سعی ندارد به شما آسیب برساند، دنیا اصلا مهارت لازم را برای سازماندهی چنین حملهای ندارد. بیشتر آدمهای دنیا دارند زندگی خودشان را میکنند و شما سر راهشان قرار میگیرید، یا برعکس. زمانی را به یاد بیاورید که فکر میکنید واقعا از فردی ناراحت شدید، یک عابر پیاده، یک راننده، پیشخدمت یا همکار. شاید روی چیز مهمی آب ریخته باشید، یا با بیموقع از خیابان گذشته باشید.
شما قصد نداشتید کسی را خشمگین کنید اما اعمالتان به یک برخورد جدی منجر شدهاست. این حقیقت دارد که شما میتوانستید بیشتر توجه کنید اما در بیشتر موارد آدمها تمام تلاششان را میکنند، ویژه در مکانهای عمومی. آیا فردی که به او “توهین” شدهاست یا با شما “مخالف” است، عامدانه تصمیم میگیرد خونسردیاش را از دست بدهد؟ شما در چنین مواقعی چگونه واکنش نشان میدهید؟ چند شیوهی ساده وجود دارد که تمرکزتان را از خودتان و نفستان دور کنید. اگر تصمیم بگیرید همیشه این را در ذهن داشتهباشید، نفستان خواه ناخواه آرام میشود.
۵ روش دفع انرژی منفی:
۱. برای حس کردن، تایید، و جواب دادن وقت بگذارید
ما اغلب اواقات قبل از بروز هیجان واقعی واکنش اجتماعی نشان میدهیم. میدانیم چیزی ما را عصبانی میکند، برای همین قبل از اینکه حتی آن هیجان وارد عمل شود، خودمان را برای واکنش نشان دادن آماده میکنیم. وقتی فردی به شما توهین میکند، قدم اول این است که نفس عمیق بکشید. وقتی هوا را درون ریههایتان میکشید و بیرون میدهید، توجه کنید آن فرد چهقدر با شما فاصله دارد. این فاصله را از بین ببرید. وقتی احساس خودتان را ابراز میکنید، به احساسات او دقت کنید.
۲. از آدمهای سمی فاصله بگیرید
همهی آدمها نمیخواهند به شما ضربه بزنند، اما تعداد انگشتشماری هستند که لذت میبرند روزتان را کمی ناخوشایندتر از همیشه بکنند. ما نباید علت عدم بهرهوری این آدمها را تشخیص دهیم یا تشریح کنیم. شما میتوانید وقتتان را صرف کارهایی بهتر از حدس و گمان دربارهی موضوع عصباینت دیگران بکنید.
اگر فردی برای اشتباهاتاش، عامدانه یا غیرعامدانه، عذرخواهی نمیکند، این یک پرچم قرمز است. اگر کسی هرگز عذرخواهی شما را نمیپذیرد، این هم یک پرچم قرمز است. بهتر است فرض کنید این یک بازی بچگانه است و آن فرد دوست دارد دردسر ایجاد کند. همهی تلاشتان را بکنید تا از این آدمها اجتناب کنید، اما اگر این آدم مشتری یا رییس یا فردی است که نمیتوانید به راحتی از او اجتناب کنید، از دردسرهایی که درست میکند لذت ببرید.
۳. همدل باشید
همدلی یعنی قابلیت همذات پنداری با فردی دیگر در سطح هیجانی، با نهایت خلوص نیت. دلسوزی یعنی تایید رنج کشیدن یک فرد از دور که معمولا با کمی قضاوت همراه است. کسی که برای من احساس تاسف میکند هرگز کمکی به من نمیکند. کسی که به من نزدیک میشود و به سادگی تایید میکند که اوضاع چهقدر خراب است، به من کمک میکند.
اوضاع را بسنجید، آیا راهی هست که بدون توهین کردن به آن فرد کمک کنید؟ حتی یک لبخند و دعوت به بیرون ریختن هیجان چیزی است که برای تغییر دادن روز آن فرد لازم است. محبت خالص، سریعترین و موثرترین راه برای تبدیل وضعیت منفی به وضعیت مثبت است. من تلاش میکنم به یاد داشتهباشم وقتی با دیگران تندی میکنم تا چه حد ناراحت هستم. وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرم معمولا فقط به یک آغوش نیاز دارم.
۴. برای اعتبار بخشیدن به اعتماد بهنفستان به دیگران رجوع نکنید
اگر برای حفظ اعتماد بهنفستان در سطحی خوب، کاملا به دوستان و خانواده تکیه کنید، در را برای دیگران باز میگذارید تا بیایند و شما را تضعیف کنند. شما باید کلید این در را به موتور شادی خودتان بسپارید. اگر نتوانید حس اعتماد بهنفس و عشق به خودتان را در درونتان ایجاد کنید، در نهایت موجهای هیجانی را از هر فردی که اطرافتان است دریافت میکنید. اگر آدمهایی را که مقاصد پلید دارند در نظر نگیریم، بیشتر آدمهایی که با آنها تعامل دارید شما را خیلی خوب نمیشناسند. این آدمها حتی اگر بهترین نیت را داشتهباشند، چگونه میتوانند چیزی را که نیاز دارید به شما بدهند؟
من با اندیشیدن به خودم و دیگران فهمیدهام جادهی عشق ورزیدن به خود با خنده هموار میشود. شما باید بتوانید به اینکه چگونه به خاطر چیزهای کوچک ناراحت میشوید، به اینکه آدمهای حقیر چگونه سعی میکنند نفسشان را محافظت کنند، به اینکه چه آسان میتوانید عاشق فردی به جالبی خودتان باشید، بخندید. حس تحسین و عشق ورزیدن به خودتان را بپرورانید تا موجهایی که آدمها به شما تحمیل میکنند بیاهمیتتر از آنچه که هست به نظر برسد.
وقت زیادی را به مراقبت از خودتان اختصاص دهید
آمدن این مورد بعد از نکتهی قبلی دلیل دارد. من مربیان یوگا را دیدهام که زود به خشم میآیند. توصیههای هوشمندانه، شیوههای بینقص، و دانش گسترده مانع از آن نمیشود که مثل آدمها رفتار نکنند. آدمها عصبانی میشوند و این یک واقعیت است. بنابراین، وقتی یاد میگیرید نفستان را که دچار خشم لحظهای شدهاست، رها کنید، به یاد داشتهباشید این یک گذرگاه است، هدف نیست.
آیا روز بدی داشتهاید یا به یک وضعیت واکنش خوبی نشان ندادهاید؟ فقط ۱۰ دقیقه به آن عمیقا فکر کنید تا ببینید چه احساسی به شما دست میدهد. من گاهی هنگامی که این کار را میکنم دچار یک آشفتگی هیجانی میشوم. بلند میشوم، با آهنگ شِیک ایت آف میرقصم، و پایم را به زمین میکوبم تا جسمام زمان کنونی را حس کند. افکارتان را برای دوستانتان بیرون بریزید اما دقت کنید، باید روی احساسی که دارید و کاری که میتوانستید بهتر انجام دهید، تمرکز کنید. بد صحبت کردن با دیگران فقط انرژی منفی بیشتری را در آن وضعیت ایجاد میکند.