گفته میشود که یک آدم عادی در طول روز 35000 مرتبه باید تصمیم گیری کند.
برخی از این تصمیمگیریها سریع و بدون فکر انجام میشود، مثلا اینکه چای
بخوریم یا قهوه؛ برخی از تصمیمهای دیگر جدیتر هستند، مثلا اینکه فرزندتان
را به کدام مدرسه بفرستید و یا اینکه آیا وقتش رسیده شغلتان را عوض کنید
یا خیر.
ترِس هاستون در کتاب جدیدش «زنان چگونه تصمیم میگیرند»
به این مسئله پرداخته که به تصمیمات زنان نسبت به مردان کمتر احترام گذاشته
میشود و همین مسئله باعث شده تا آنها نتوانند خودشان را مطرح کنند.
خانم
هاستون، استاد روانشناسیِ ادراکی دانشگاه سیاتل، میگوید: «استانداردهای
دوگانهای پیرامون نحوه تصمیم گیری زنان و مردان وجود دارد.» خانم هاستون
پس از مشاهده کتابخانهی شخصیاش به این نتیجه رسید که باید کتاب جدیدش را
بنویسد، زیرا به گفته وی، در یک سوی کتابخانهاش کتابهایی در مورد “چگونه
تصمیم گیرنده موفقی شویم” وجود داشت که تمام آنها توسط مردان نوشته و
اتفاقا با سهامداران و ورزشکاران مرد مصاحبه شده بود؛ در سوی دیگر
کتابخانهاش نیز کتابهایی با موضوعات “زنان و مهارتهای رهبری و اعتماد به
نفس” وجود داشت.
کلیشههای فرهنگی
او
میگوید: «آیا به تصمیمهای زنان به اندازه تصمیمهای مردان احترام گذاشته
میشود؟» او چنین عقیدهای ندارد و میگوید که به نظر مردان خصوصا در
محیطهای کاری بیشتر احترام گذاشته میشود. شاید دلیلش موانع فرهنگی
پیرامون زنها است که گفته میشود آنها نمیتوانند هوشمندانه تصمیم
بگیرند.»
خانم هاستون به نکته جالبی اشاره میکند: «نتایج برخی از
پژوهشها را مشاهده میکنید که به شکلی کنایی نشان میدهد زنان هر روز
زمان زیادی را صرف انتخاب لباس میکنند. اما این نوع تصمیم گیریها در
مردان هنگام انتخاب خودروی جدید نیز وجود ندارد؟ کلیشهها به این باور دامن
میزنند که اگر میخواهید سریع و موثر تصمیم گیری کنید، بهتر است از یک
مرد نظر بخواهید. حتی بر اساس همین کلیشهها، زنان از توانایی گرفتن
تصمیمهای بزرگ محروم هستند.»
بنابراین خانم هاستون تلاش کرد تا
این کلیشهها را به عرصه اجرا بگذارد. او میگوید: «قبل از هر چیز باید
بگویم که ویژگی قطعیت در تصمیم گیری بسیار ارزشمند است. نتایج چندین مطالعه
نیز نشان میدهد که این ویژگی مهمترین ویژگی یک رهبر است. همچنین جامعه
مردان را افراد مصممتری تلقی میکند. این در حالی است که پژوهشهای علمی
به ما میگویند که مردان و زنان به شکلی کاملا مساوی تصمیمگیری میکنند.
تنها تفاوت از نظر من در دوران نوجوانی است: دختران نوجوان نسبت به پسران
نوجوان قطعیت کمتری دارند.»
بحران مالی سال 2007
با
این حال، چندین نکته دیگر وجود دارد. خانم هاستون میگوید که زنان بیشتر
علاقه به کار اشتراکی دارند. برای نمونه، یک کارفرمای خانم در محیط کار به
احتمال زیاد هنگام ایجاد تغییر از کارکنان خود نظرخواهی میکند. به عبارت
بهتر، زنان برای اینکه بتوانند تصمیم بهتری بگیرند، منتظر نظر اطرافیان
میمانند که شاید از همین مسئله به عنوان نقطه ضعف آنها یاد میشود.
او
همچنین دست یافت که زنان و مردان هنگام استرس تصمیمات متفاوتی میگیرند،
اما نتیجه این تصمیم زمانی که یک زن هم در آن دخالت دارد، بهتر است. برای
نمونه، مقاله منتشر شده در ژورنال Fortune به این نکته پرداخته که اگر زنان
بیشتری در وال استریت حضور داشتند، بحران مالی سال 2007 پیش نمیآمد.
خانم
هاستون میگوید: «متخصصین مغز و اعصاب نسبت به تفاوتهای مردان و زنان در
تصمیم گیری آگاهی دارند، اما این قضیه در مورد سرمایهگذاران صدق نمیکند.»
سرانجام کدامیک: زنان یا مردان؟
مطالعات
فراوانی این ادعا را تایید میکنند. خانم دکتر مارا ماتر، پژوهشگر دانشگاه
کالیفرنیای جنوبی، و نیکول لایتهال، پژوهشگر دانشگاه دوک در کارولینای
شمالی، پژوهشی جالب را بر روی فرآیند تصمیم گیری زنان و مردان هنگام استرس
انجام دادند.
این پژوهش بر اساس یک بازی قمار مجازی انجام شد.
آنها دست یافتند هنگامی که زنان تحت استرس قرار میگیرند، هوشمندانهتر
تصمیم میگیرند: هنگامی که جلوتر هستند از بازی خارج میشوند و یا تصمیمات
مطمئنتری میگیرند؛ این در حالی است که مردان کاملا بالعکس عمل میکنند:
آنها برای کوچکترین شانس پیروزی هر آنچه دارند را میدهند.
در
مطالعه دیگر که توسط رود فان دِنبوس در هلند انجام شد، مشخص شد که مردان
بیشتر به تصمیمهای ریسکی تن میدهند. علاوه بر آن، نتایج این مطالعه نشان
میدهد که زنان هنگام استرس و یا نزدیک شدن به موعد مقرر قادرند تصمیمهای
بهتری بگیرند. در این پژوهش آمده همچنین که زنان نسبت به مردان بیشتر در
مورد قدرت تصمیم گیری خود انتقاد دارند.
وبسایت یاهو
اما
سوال اینجا است که چرا به تصمیمات زنان احترام گذاشته نمیشود؟ خانم
هاستون در کتابش یک مثال جالب میزند: ماریسا میر، مدیر جدید یاهو، در سال
2013 اعلام کرد که سیاست کار تمام وقت از منزل را کنار گذاشت اما بسیاری از
روزنامه نویسها گرفته تا ریچارد برانسون تصمیم او را به مسخره گرفتند.
یک
هفته بعد، هوبرت جولی، مدیر پایگاه مشهور Best Buy این ایده را مطرح کرد
اما اتفاقی نیفتاد. از این رو، به تصمیمهای مردان بیشتر احترام گذاشته
میشود. در درجه اول، اصلا که گفته که مردان بهتر میتوانند تصمیم بگیرند!
زنان و مردان واقعا دنیا را متفاوت می بینند؟