با کوچکترین حرفی و دیدن صحنه ای غمناک، اشک هایش از چشمانش سرازیر می شود. اما هیچ اعتنایی به این رفتار خودش نداشت تا اینکه حسابی گوشه گیر و منزوی شد. تا جایی که از رفتن به مهمانی های خانوادگی و دوستانه فرار می کرد و مدام در اتاقش تنها بود. سرانجام وقتی نزد روانپزشک رفت، متوجه شدند دچار افسردگی شدید شده است.
حضور این قبیل افراد را می توان در برخی خانه ها و خانواده ها مشاهده کرد. افرادی که می دانند افسرده اند اما حاضر نیستند درمان شوند. اما، نکته ای که در این بین وجود دارد، این است که اغلب ما نسبت به علائم افسردگی بی اعتنا هستیم و یا اینکه این علائم را نمی شناسیم.
علامت اصلی افسردگی
علامت اصلی افسردگی، احساس غمگینی مداوم و عدم علاقه به انجام اموری است که فرد پیش از این به راحتی انجام میداده است. در صورتی که این علائم بیش از دو هفته طول بکشد و در عملکرد روزانه فرد اختلال ایجاد کند، به آن بیماری افسردگی اساسی گفته میشود.
علائم دیگری نیز ممکن است در مبتلایان به افسردگی دیده شود که عبارتند از کاهش سطح انرژی، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش یا افزایش میزان خواب، احساس اضطراب و بیقراری، تحریکپذیری و زود از کوره در رفتن، کاهش توان تمرکز، کاهش قدرت تصمیمگیری، احساس بیارزشی یا پوچی، احساس ناامیدی، احساس گناه و افکار خودکشی و آسیب به خود.
ـ افسردگی ممکن است برای هر کسی پیش بیاید، افسردگی نشانه ضعف نیست.
ـ افسردگی را میتوان به کمک داروهای ضد افسردگی، درمانهای روانشناختی و یا ترکیبی از این دو، درمان کرد.
در صورت احساس افسردگی باید چه کارهایی انجام داد
ـ با فردی که به او اعتماد دارید درباره احساسات خودتان حرف بزنید. بیشتر افراد پس از حرف زدن با فردی که به احساسات آنها توجه میکند، احساس بهتری پیدا میکنند.
ـ دنبال درمان افسردگی خود باشید. مراجعه به پزشک یا روانشناس، قدم اول شروع درمان است.
ـ فراموش نکنید که برای بهبودی، نیاز به درمان صحیح دارید.
ـ تلاش کنید به سمت انجام کارهایی بروید که قبلا آنها را دوست داشتید. ارتباطات اجتماعی خودتان را قطع نکنید، با دوستان و اعضای خانوادهتان در تماس و ارتباط بمانید.
ـ سعی کنید بپذیرید که شما نیز ممکن است دچار افسردگی شده باشید، پس بهتر است انتظاراتتان را از خودتان کاهش دهید. طبیعی است که در زمانی که افسردهاید، بازده کاری شما به خوبی سابق نباشد.
کارهایی که میتوانید برای مبتلایان به افسردگی انجام دهید
ـ در برنامهریزی برای انجام کارهای روزمره و داشتن برنامه منظمی برای خواب و غذا خوردن، به آنها کمک کنید.
ـ آنها را تشویق کنید که سعی کنند روزانه ورزش کنند و از بودن در جمع فاصله نگیرند.
ـ به آنها کمک کنید سعی کنند به جای افکار منفی، بر افکار مثبت متمرکز شوند.
ـ اگر متوجه وجود افکار خودکشی در آنها شدید، تنهایشان نگذارید، داروها و اشیای برنده و سایر اقلام خطرناک را نیز از دسترس آنها دور نگه دارید. آنها را تشویق کنید به پزشک مراجعه کنند.
ـ به آنها اطمینان بدهید که آنها را در این مسیر همراهی خواهید کرد.
ـ مراقب خودتان هم باشید و زمانی را به استراحت و انجام کارهای مورد علاقه خود اختصاص دهید.
ـ سعی کنید به حرفهای آنها گوش بدهید و نشان دهید که قصد کمک دارید.
ـ سعی کنید اطلاعات خودتان را در زمینه افسردگی افزایش دهید.
ـ فرد افسرده را تشویق کنید که به متخصص مراجعه کند و به او پیشنهاد بدهید در صورتی که بخواهد شما در مراجعه به متخصص او را همراهی خواهید کرد.
ـ اگر پزشک دارویی برای آنها تجویز کرده است، در زمینه مصرف آن، او را حمایت کنید.
ـ توصیه کنید دارویش را به طور منظم مصرف کند.
ـ صبور باشید و به او آزمایش دهید که شروع بهبودی به دنبال مصرف دارو معمولاً چند هفته طول میکشد.
چرا فرزند من افسرده شده است
روند رشد و تکامل کودکان سرشار از چالشها و فرصتهاست، درس و امتحانات، مسائل مرتبط با گروه همسالان و دوستان، تغییرات دوران بلوغ و … بعضی از کودکان میتوانند با این تغییرات به خوبی کنار بیایند و بعضی دیگر نمیتوانند. ناتوانی در کنار آمدن با این قبیل تغییرات میتواند زمینهساز استرس و حتی بروز افسردگی در آنها شود.
آنچه باید در صورت بروز افسردگی در فرزندتان انجام دهید
ـ افسردگی هم قابل پیشگیری و هم قابل درمان است.
ـ کودک را تشویق کنید به اندازه کافی بخوابد، ورزش کند، غذا بخورد و به فعالیتهایی که دوست دارد، بپردازد.
ـ زمانی را به وقتگذرانی و گفت و شنود با او اختصاص بدهید.
ـ با او درباره مسائلی که در خانه، مدرسه یا جاهای دیگر برایش اتفاق افتاده یا میافتد، حرف بزنید. ـ سعی کنید از این طریق به این موضوع پی ببرید که چه چیزی بیشتر باعث آزاردگی او شده است.
ـ اگر کودک افکار خودکشی دارد و یا اقدام به خودکشی و یا آسیب به خود کرده است، حتماً و فوراً به پزشک مراجعه کنید.
آنچه باید در مورد افسردگی بدانید
علامت اصلی افسردگی، احساس غمگینی مداوم و عدم علاقه به انجام اموری است که فرد پیش از این به راحتی انجام میداده است. در صورتی که این علائم بیش از دو هفته طول بکشد و در عملکرد روزانه فرد اختلال ایجاد کند، به آن بیماری افسردگی اساسی گفته میشود.
علائم دیگری نیز ممکن است در مبتلایان به افسردگی دیده شوند که عبارتند از کاهش سطح انرژی، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش یا افزایش میزان خواب، احساس اضطراب و بیقراری، تحریکپذیری و زود از کوره در رفتن، کاهش توان تمرکز، کاهش قدرت تصمیمگیری، احساس بیارزشی یا پوچی، احساس ناامیدی، احساس گناه و افکار خودکشی و آسیب به خود.
افسردگی ممکن است برای هر کسی پیش بیاید، افسردگی نشانه ضعف نیست، افسردگی را میتوان به کمک داروهای ضد افسردگی، درمانهای روانشناختی و یا ترکیبی از این دو، درمان نمود.
آنچه باید در صورت احساس افسردگی انجام دهید
ـ با فردی که به او اعتماد دارید، درباره احساسات خودتان حرف بزنید. بیشتر افراد پس از حرف زدن با فردی که به احساسات آنها توجه میکند، احساس بهتری پیدا میکنند.
ـ دنبال درمان افسردگی خود باشید، مراجعه به پزشک یا روانشناس، قدم اول شروع درمان است.
ـ فراموش نکنید که برای بهبودی نیاز به درمان صحیح دارید.
ـ تلاش کنید به سمت انجام کارهایی بروید که قبلا آنها را دوست داشتید.
ـ ارتباطات اجتماعی خودتان را قطع نکنید. با دوستان و اعضای خانوادهتان در تماس و ارتباط بمانید.
ـ سعی کنید حتی اگر در حد یک پیادهروی کوتاه هم باشد، به طور منظم ورزش کنید.
ـ سعی کنید به الگوی غذا خوردن و خواب شبانهروزی خود نظم بدهید.
ـ مصرف مشروبات الکل، مواد مخدر و داروهای غیرمجاز که افسردگی را تشدید میکنند؛ از مصرف آنها بپرهیزید.
فرد افسرده ممکن است افکار خودکشی و یا آسیب به خود داشته باشد. در این صورت فوراً به پزشک مراجعه کنید.
افسردگی سالمندان معمولاً در همراهی با بیماریهای جسمی آنها (مانند فشار خون، دیابت، دردهای مزمن و بیماریهای قلبی) بروز میکند. گاهی نیز نشانههای افسردگی سالمندان پس از تجربههای تلخ و دشوار زندگی (مانند مرگ همسر یا فرزند) بروز و یا تشدید میشوند.
خطر ناشی از فوت خودکشی در سالمندان افسرده بیشتر از جوانان افسرده است.
افسردگی در سالمندان قابل درمان است. این بیماری را میتوان به کمک دارو درمانی، درمانهای روانشناختی و یا ترکیبی از این دو درمان کرد.
آنچه باید در مورد افسردگی پس از زایمان بدانید
افسردگی پس از زایمان بسیار شایع است. از هر ۶ زنی که نوزادی را به دنیا میآورند، یک زن دچار افسردگی پس از زایمان میشود.
علامت اصلی افسردگی، احساس غمگینی مداوم و عدم علاقه به انجام اموری است که فرد پیش از این به راحتی انجام میداده است. در صورتی که این علائم بیش از دو هفته طول بکشد و در عملکرد روزانه فرد اختلال ایجاد کند، به آن بیماری افسردگی اساسی گفته میشود.
علاوه بر علائم بالا، علائم دیگری نیز ممکن است در مبتلایان به افسردگی دیده شوند که عبارتند از کاهش سطح انرژی، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش یا افزایش میزان خواب، احساس اضطراب و بیقراری، تحریکپذیری و زود از کوره در رفتن، کاهش توان تمرکز، کاهش قدرت تصمیمگیری، احساس بیارزشی یا پوچی، احساس ناامیدی، احساس گناه و افکار خودکشی و آسیب به خود.
علاوه بر آنچه گفته شد، علائم افسردگی پس از زایمان ممکن است به شکل احساس درماندگی، گریههای طولانی و بیدلیل، احساس عدم دلبستگی به نوزاد و احساس ناتوانی در مراقبت و حمایت از نوزاد و حتی احساس خشم و تنفر از همه نیز ظاهر شود.
در صورت احساس افسردگی پس از زایمان، چه کارهایی باید انجام بدهید
افسردگی پس از زایمان، قابل درمان است. این درمان ممکن است از طریق تجویز دارو توسط پزشک، درمانهای روانشناختی و یا ترکیبی از این دو روش صورت گیرد.
بسیاری از داروهای ضد افسردگی را میتوان در دوران شیردهی نیز با تجویز روانپزشک مصرف نمود.
اگر افسردگی پس از زایمان درمان نشود، ممکن است ماهها و حتی سالها طول بکشد و هم بر سلامت شما و هم بر رشد و تکامل فرزندتان تأثیر منفی بگذارد.
در صورت امکان، با مادران دیگری که شرایط مشابه را داشته یا دارند، صحبت کنید و از توصیهها و تجربههایشان بهرهمند شوید.
اگر افکار خودکشی و آسیب به خود و یا آسیب به نوزاد دارید، حتما به صورت فوری به پزشک مراجعه کنید.
ـ با نزدیکان خود درباره احساسات و مشکلات خود صحبت کنید و از آنها کمک و مشورت بخواهید. برخی از آنها میتوانند به شما کمک کنند تا از نوزادتان مراقبت کنید و هم زمان بتوانید زمانی را به مراقبت از خودتان اختصاص بدهید و یا استراحت کنید.
ـ سعی کنید ارتباطتان را با دوستان و اعضای خانواده خود حفظ کنید و زمانهایی را در کنار آنها بگذرانید.
ـ اگر برایتان مقدور است، از خانه خارج شوید و زمانی را در فضای باز بگذرانید و حتی اگر محیط اطراف شما مناسب است، میتوانید نوزادتان را هم به همراه خودتان ببرید. در چنین شرایطی، یک پیادهروی مختصر، در حالی که نوزادتان را هم به همراه خود آورده باشید، هم برای سلامت خود و هم برای سلامت خود و هم برای سلامت نوزادتان مفید است.
آنچه باید درباره فردی که نگرانش هستید، بدانید
خودکشی قابل پیشگیری است.
ـ حرف زدن درباره خودکشی باعث افزایش احتمال وقوع آن نمیشود.
ـ پرسیدن از افکار خودکشی در بیمار افسرده معمولا نگرانی و اضطراب فرد را کم میکند و همدلی و تلاش برای درک احساسی که فرد دارد نیز میتواند تا حدی به او احساس آرامش بدهد.
چه کسانی در معرض خطر اقدام به خودکشی هستند
ـ افرادی که سابقه اقدام به خودکشی داشتهاند.
ـ مبتلایان به افسردگی و مبتلایان به سوءمصرف مواد مخدر و الکل.
ـ افرادی که دچار بحران عاطفی شدهاند، مثلاً متعاقب شکست عاطفی، مرگ همسر، طلاق یا ورشکستگی.
ـ افرادی که از درد یا بیماری مزمن رنج میبرند.
ـ افرادی که در معرض جنگ، خشونت، تصادفات رانندگی، سوءاستفاده جنسی و تبعیض اجتماعی قرار داشتهاند.
ـ افراد منزوی که معمولاً از حضور در اجتماع پرهیز کنند.
ـ آنچه شما باید برای کسی که نگرانش هستید، انجام بدهید.
ـ زمان و مکان مناسبی برای گفتوگو با فردی که نگرانش هستید در نظر بگیرید. به او بگویید در این زمان و مکان قصدتان فقط شنیدن حرفها و احساسات اوست.
ـ او را تشویق کنید به پزشک مراجعه کند. به او پیشنهاد بدهید که در صورتی که او بخواهد، شما نیز در مراجعه به پزشک او را همراهی خواهید کرد.
ـ اگر فکر میکنید که او در معرض خطر فوری یا شدید اقدام به خودکشی است، به هیچ وجه تنهایش نگذارید. با اورژانس تماس بگیرید و یا خودتان او را نزد پزشک ببرید و به اعضای خانوادهاش حتماً اطلاع دهید.
ـ اگر فردی که نگرانش هستید، با شما زندگی میکند، تا زمانی که خطر رفع نشده است، ابزارهای خودکشی مانند داروها، سموم و اشیای برنده را از دسترس او خارج کنید، کامل مراقب او باشید و رفتارهای او را زیر نظر داشته باشید.