تقریبا هر مردی که تازه پدر شده، کمی بعد از اینکه بچه به دنیا میآید، با یک ضربه شدید چشمانش به روی واقعیت باز میشود: او یک پدر است با مسئولیتهای جدید، فشارهای تازه و انتظارات نویی که باید با آنها زندگی کند. برای بعضی این تکان اساسی، خیلی زود نمایان میشود، درست قبل از اینکه بیمارستان را ترک کنند! اما ممکن است دیگران تا چند روز با واقعیت برخورد جدی نداشته باشند. به هر حال دیر یا زود همه ما خواهیم فهمید که زندگیمان برای همیشه تغییر کرده.
دو حس در یک زمان
اگر یک چیز باشد که ماههای اول پدر شدن را از سالهای بعد از آن جدا کند، احساسات متضاد و گیجکنندهای است که سراغتان میآید. یک طرف حس مردانگی، غرور و قدرت خلق یک زندگی جدید است و طرف دیگر احساس ناامیدی و درمانگی است، وقتی نمیتوانید نیازهای فرزند خود را برآورده و گاهی حتی درک کنید!
کشف شکل جدیدی از عشق
هرگز نمیتوان عشق همه جانبهای که به فرزندتان دارید را با احساس عشق و علاقه به هر کس دیگری مقایسه کنید. احتمالا موریس سنداک بهتر از هر کس دیگری توانسته این احساس را به تصویر بکشد. در بخشی از کتاب «جایی که موجودات وحشی هستند»، وقتی هیولاها از مکس میخواهند که آنها را ترک نکند، به مکس میگویند:« آنقدر دوستت داریم که میخواهیم بخوریم و تمامت کنیم»!
عشق و نفرت
یک روز، خیلی غیرمنتظره و ناگهانی به فرزندتان نگاه میکنید و میفهمید آن اشتیاق و علاقه شدیدی که روز قبل داشتید، با یک احساس پوچی جایگزین شده. این بچه را میشناسید؟ به او اهمیت میدهید؟ احساس میکنید میخواهید همه آن چیزهای پدرانه را بقچه کرده و کنار بگذارید و جای دیگری یک زندگی جدید را شروع کنید. احتمالا احساس بعدی که سراغتان میآید احساس گناهی باور نکردنی به خاطر داشتن چنین افکاری است. با این اوصاف، خیال میکنید اگر سر تا پا در عشق به فرزندتان غرق نشده باشید، پدر بدی هستید؟ خیر. این احساس دوگانگی یک بخش کاملا عادی از پدر بودن است و شما در طول 50 سال آینده دهها بار دیگر هم این احساس را خواهید داشت.
حس تلخ افسردگی
با اینکه اکثر مردم فکر میکنند افسردگی پس از زایمان یک اتفاق زنانه است، بعضی از آقایان هم بعد از تولد فرزندشان دچار افسردگی میشوند. غمگینی مردان مثل افسردگی خانمها ناشی از تغییرات هورمونی نیست. اما ممکن است برای برگشت به حالت طبیعی به تلاش بیشتری نیاز داشته باشد. روزهایی که به تازگی پدر میشوید، همه توجه بیشتری به شما نشان داده و احتمالا کمی هم مرخصی دریافت میکنید اما بعد از چند هفته دوباره کار سخت شروع میشود. پرداخت هزینهها و صورتحسابها، بیداریهای شبانه و لباسهای جدید شسته شده در اطراف خانه را هم اضافه کنید. اینها برای افسرده کردن هرکسی کافی است.
انواع ترسهای تازه
چند ماه اول پدر شدن را میتوان به سادگی با این ترسها خراب کرد: ترس از اینکه نتوانید با انتظارتان از مفهوم پدر شدن کنار بیایید. که نتوانید فرزند یا خانودهتان را از خطر حفظ کنید. که نتوانید به قدر کافی نیازهای خانواده را فراهم کنید. که ندانید با فرزندتان چکار کنید. که خیلی زیاد (یا حتی خیلی کم) شبیه پدر خودتان شوید. که یک اشتباه وحشتناک از شما سر بزند. این ترسها بخشی کاملا طبیعی از روند پدر شدن است. با افزایش مهارتها میتوانید بعضی از این ترسها را از بین ببرید. بقیه هم معمولا با گذشت زمان حل میشوند.
تغییر در رابطه زن و شوهری
قبل از به دنیا آمدن بچه زمان زیادی را با همسرتان میگذراندید و رابطه بینتان را تقویت میکردید. اما به محض اینکه سر و کله بچه پیدا میشود، همه چیز تغییر میکند: حالا فقط بچه است که همه تمرکز و توجه را به خودش جلب کرده. به سختی زمان کافی برای خوابیدن پیدا میکنید چه برسد به انجام کارهایی که شما و همسرتان را به جای اول برگرداند. ممکن است گاهی سعی کنید حتی شده چند دقیقه در روز برای صحبت درباره چیزی غیر از بچه، بهانه بتراشید.
بیاعتناییهای نوزاد
احتمالا نوزاد در شش تا هشت هفته اول زندگی، به تلاشهای شما برای ایفای نقش پدری هیچ واکنشی نشان نمیدهد: نه لبخندی، نه خندهای و نه هیچ عکس العملی به شیوههای دیگر. در حقیقت او فقط میتواند گریه کند. شور و شوق نوزاد را نوعی رفراندوم درباره ارزش خود به عنوان پدر درنظر بگیرید. اگر کنار بکشید، نوزاد شما هم همین کار را خواهد کرد. پس یک کم دیگر طاقت بیاورید. ارزش صبر کردن را دارد.
راههای جدید دوست داشته شدن
در طول چند ماه بعد، همانطور که نشانههای رفتاری نوزاد را یاد میگیرید و با نیازهای او آشنا میشوید، فرزندتان هم یاد میگیرد که دوستتان داشته باشد و میتوان گفت این شگفتانگیزترین راه دوست داشتن است. و وقتی نوزاد برای اولین بار با آوای خاص کودکانه شما را صدا میزند یا برای شما آغوش باز میکند یا وقتی روی سینهتان خوابش میبرد و بدون آگاهی دست روی شانهتان میگذارد، آن وقت است که معنی واقعی زندگی را پیدا میکنید.
برنامهریزیهای تازه
قبل از اینکه پدر شوید، بیرون رفتن از خانه برایتان به معنی برداشتن کیف پول و سوئیچ ماشین و چک کردن اجاق گاز بود. اما حالا رفتن دو دقیقهای به سوپر مارکت به سفری تبدیل شده که برای انجام آن درحد سفر به کوههای اورست به برنامهریزی نیاز دارید. البته فرض میکنیم درست موقع خارج شدن از خانه، بوی ناخوشایندی از پوشک نوزاد بیرون نزده!
بحثهای غریب اما ساده
اگر کسی به شما بگوید که طی ماههای گذشته با چه اشتیاقی درباره ریختن استفراغ نوزاد روی لباس، نوع و جنس پوشک بچه، میزان جذب و نگهداری آنها، مارک شیر خشک و … با دوستانتان بحثهای طولانی کردید، حتما به رفتار احمقانه خود میخندید. اما باور کنید شما این کار را کردید و خیلی هم از آن لذت میبردید!