بدون اجازه برداشتن اسباببازیهای یکدیگر و خراب کردن آنها هم سوژه سروصداهای تمام نشدنیِ بعضی خواهر و برادرهاست؛ اما ما بهعنوان پدر و مادر چهطور میتوانیم به این دعوای مالکیت خاتمه بدهیم و بین فرزندانمان صلح برقرار کنیم؟
اگر بچهها اتاق و وسایلِ جداگانه دارند
1) همراه فرزندانتان، فهرستی از قوانین مربوط به اتاق خوابشان تهیه کنید و برای نقض این قوانین، پیامدهایی مشخص تعیین کنید؛ مثلا اگر هر کدام از بچهها وسایلی دارند که دیگری به آنها علاقه دارد و آن را مرتب بدون اجازه برمیدارد، میتوانند یکروز را در هفته مشخص کنند تا آن شیء خاص را بههم قرض بدهند یا برای بازی، سهروز در هفته توی اتاق یکی و سهروز در هفته را توی اتاق دیگری بگذرانند. مرتب کردن اتاق بعد از بازی، هم میتواند جزئی از بازی باشد؛ با ترفندی مثل «کی میتونه سریعتر این کار رو انجام بده؟». نکته کلیدی این است که بچهها در تعیین قوانین و مجازاتها مشارکت داشتهباشند.
2)با بچهها بازی «فوتبالِ رفتاری» ترتیب بدهید: سه خطا باعث اخراج از بازی میشود؛ یعنی به آنها بگویید اگر در یک هفته بیش از سهبار درباره مسائل اتاقشان دعوا کنند، امتیازِ داشتن اتاق را از دست میدهند و باید اتاق مشترکی داشتهباشند و شما از اتاقِ دیگر، استفاده شخصی خواهید کرد (مثلا اتاقِ خالی، تبدیل به اتاق کار شما خواهدشد).
اگر بچهها اتاق و وسایل مشترک دارند
1) بچهها به طور معمول دلشان میخواهد فضایی مخصوص خودشان داشتهباشند که خیلی وقتها، چنین امکانی برای خانواده وجود ندارد؛ اما میتوانید این نیاز فرزندانتان را بهنحوی برآورده کنید: برنامهای تعیین کنید تا آنها یک ساعت از روز بتوانند اتاق را برای امور خصوصی خود رزرو کنند. اگر دیگری در این مدت، به زمان خصوصی او احترام نگذارد و مزاحمش شود، نیمی از زمان اختصاصی خودش را از دست خواهد داد.
2) کوچک بودن اتاق بچهها یکی از مسائلی است که به دعواهای آنها دامن میزند؛ اما شما میتوانید در همین اتاقهای کوچک هم فضاهای خصوصی برای بچهها ایجاد کنید؛ مثلا کمد وسایل یا کتابخانه میتواند بهعنوان جداکننده فضا بهکار برود. قفسههای جداگانه و حتی رنگ متفاوت دو قسمت از اتاق هم میتواند به ایجاد احساسِ مالکیتِ محبوبِ بچهها کمک کند.
شریک شدن را با بچهها تمرین کنیم
«خواهرت، کتابت رو لازم داره. چند دقیقه بهش قرض بده»، «این اتاق هر دو نفرتونه، با هم کنار بیاید». این جملهها که به طور معمول هم در شرایط بحرانی یعنی درست وسطِ دعوا گفته میشوند، هیچ فایدهای ندارند؛ بنابراین بهتر است شریک شدن با دیگری را در موقعیتهای مختلف با فرزندانتان تمرین کنید.
1) شما یکسری وسایل شخصی دارید که فرزندتان از آنها خوشش میآید؛ اگر دربرابر اصرارهای او تسلیم شدید و قصد داشتید آن وسیله بهخصوص را به فرزندتان بدهید، دست نگهدارید. از این فرصت برای تمرین مشارکت استفاده کنید: «ماشین حساب من رو با هم شریکی استفاده میکنیم».
2) شرایطی ایجاد کنید که بچهها ناگزیر از قرض دادن وسایلشان به یکدیگر باشند؛ مثلا او نمیتواند بدمینتون بازی کند، مگر اینکه یکی از راکتهایش را به دیگری بدهد. دیگر بازیهای راکتی، بازیهای فکری مثل شطرنج و … مشارکت را به بچهها یاد میدهد.
به دعوای بچهها با مهمان خاتمه بدهیم
شما احتمالا غیر از دعواهای خواهر و برادری، موقعیتهایی را هم تجربه کردهاید که فرزندتان حاضر نشده یکی از اسباببازیهایش را به بچه مهمان قرض بدهد. پدر و مادرها در این مواقع، به طور معمول یا بهدلیل رفتار خساستبارِ فرزندشان خجالت میکشند یا او را به کاری که دوست ندارد، مجبور میکنند. اما هیچ کدام از این واکنشها تأثیرگذار نیست. پس چه کار کنیم؟
1) قبل از آمدن مهمان، به فرزندتان بگویید چه توقعی از او دارید. به او درباره مدت زمانی که مهمان در خانه خواهدبود اطلاعات بدهید. بعد درباره این صحبت کنید که بعد از رفتن مهمان، وسایلش همچنان متعلق به خودش خواهدبود. همچنین به او اجازه بدهید چند چیز را که دلش نمیخواهد با مهمانش شریک شود، کنار بگذارد. در اینصورت احتمالا تمایل بیشتری خواهدداشت تا وسایل کم اهمیتترش را به دیگری بدهد.
2) در مواقعی که احتمال شروع درگیری وجود دارد، بهجای اصرار به فرزندتان برای دادن وسیلهای مشخص به مهمان، به او فرصت انتخاب بدهید: «کدوم یکی از این عروسکها رو به دوستت میدی تا با هم بازی کنید؟»
برگرفته از کتاب «راهنمای کامل تربیت کودک»، نوشته الیزابت پنتلی، ترجمه اکرم قیطاسی.