آیا این امر که بعضیها بطور کلی کمانرژی و کمتوان هستند و از عهده وظائف عادی روزمره به سختی برمیآیند، یک امر طبیعی است؟
آیا اصولا خستگی و کوفتگی، بیحالی و بیحوصلگی و بیمیلی به کار یک پدیده نرمال و معمولی است؟
ساختمان و عملکرد بدن انسان به گونهای است که تمام اعمال و فعالیتهای بدن در جهت حفظ سلامت، پیشگیری از ابتلاء به انواع بیماریها و افزایش طول عمر میباشد. بدینترتیب که در داخل بدن موادی ترشح میشود که در مواجهه با میکروبها و ویروسها که بیماریزا و خطرناک هستند، همچون لشکری بسیار توانا با این عوامل بیماریزا و مخرب مقابله کرده و آنها را از بین میبرد و بدن را در برابر آنها ایمن میسازد.
مواد سمی که همراه غذا یا از طریق پوست یا تنفس وارد بدن میشوند نیز زیانآور بوده و میتوانند حتی منجر به مرگ سلولها بشوند. سیستم سمزدایی بدن که عمدتاً شامل روده کوچک و کبد میباشد این مواد را خنثی مینماید.
گاه مواد زائد و سمی در داخل بدن تولید میشوند که منجر به اختلالات و بیماری میگردند. بدن انسان قادر به خنثی کردن این مواد و سموم میباشد.
از طرف دیگر، سلولها هر چند یکبار ترمیم میشوند بدین معنا که سلولهای کهنه و فرسوده از بین رفته و سلولهای جوان و سالم که از قدرت مقاومت بیشتری برخوردارند، جای آنها را میگیرند.
همچنین موادی در بدن ترشح میشوند که موجب شادی و نشاط و برقراری آرامش در انسان میگردد.
قابل توجه اینکه چنانچه انسان بیش از حد لازم غذا بخورد و برخی مواد مغذی زیادتر از میزان مورد نیاز به بدن برسد، میتواند موجب مسمومیت و عوارض مهم و گاه خطرناک بشود. در چنین مواردی بدن انسان در دو مرحله جلو جذب اضافی مواد غذائی را میگیرد و مقدار بیش از حد نیاز را دفع میکند.
در جذب اولیه که در دستگاه گوارش انجام میشود، مخاط روده جلو جذب مواد اضافی را گرفته و مقادیر زیادی را دفع میکند حال چنانچه موادی اضافه بر نیاز از روده جذب خون شود؛ در مرحلهی دوم (یعنی جذب ثانوی) مواد اضافی از طریق ادرار دفع میگردد.
به این ترتیب میبینیم تمام سلولها، ترشحات داخلی و ارگانها در جهت از بین بردن میکروبها، خنثی کردن سموم و حفظ تعادل در جذب مواد مغذی به داخل خون، فعالیت میکنند تا سلامت انسان را برقرار کنند و در نتیجه موجب افزایش کارآئی، برقراری شادی و نشاط، ایجاد آرامش و حفظ سلامت شخص میشوند.
حال این سوال پیش میآید که چرا با وجود تمام این تمهیدات، در بسیاری از موارد و نزد خیلی از افراد، این نتیجه حاصل نمیشود و شخص دچار خستگی، بیحالی، کوفتگی دائم، بیحوصلگی و کاهش کارآئی، احساس کسالت و بیرغبتی و بیمیلی به کار میشود و یا گروهی از افراد زیاد بیمار میشوند و بیماریشان دیر بهبود مییابد. به عبارت دیگر این افراد در برابر بیماریها بسیار حساس و آسیب پذیرند و قدرت مقاومت کافی در مقابله با عفونتها ندارند.
به چه علت با وجود تلاش بیوقفه سیستم داخلی بدن و نظم فوقالعاده در عملکرد تمام ارگانهای داخلی، اما این تلاشها کارائی کافی در حفظ سلامت، شادی و نشاط و تحرک و شادابی برخی از افراد را ندارند؟
عوامل مختلفی در بروز این اشکال دخالت دارند که با شناخت آنها و برطرف کردن و مقابله صحیح با این عوامل میتوان به حفظ سلامت و افزایش کارآیی افراد کمک نمود.
عوامل موثر در بروز خستگی، بیحالی و آسیبپذیری در برابر بیماریها
عواملی چند در این مورد موثرند از جمله: تغذیه غلط، هوای آلوده، استرس و آشفتگی روحی، زندگی ساکن و بدون تحرک (ورزش نکردن)
همه این عوامل موجب ضعف سیستم ایمنی بدن و بروز انواع اختلالات و بیماریها در شخص میشود.
نقش تغذیه در حفظ سلامت
مهمترین عامل در حفظ سلامت، شادابی، افزایش کارائی، پیشگیری از بیماریها، افزایش طول عمر، برخورداری از تغذیه صحیح و مناسب است.
تغذیه صحیح یعنی مصرف انواع مواد غذایی مفید و حاوی ارزش تغذیهای بالا به میزان کافی و لازم (نه کمتر از حد نیاز) متعادل (و نه زیادتر از حد). این فرم تغذیه صحیح را اصطلاحاً تغذیه کافی، متعادل و متنوع مینامند.
بدن انسان مانند ماشینی است که جهت انجام هر نوع فعالیتی نیاز به سوخت دارد و این سوخت در واقع غذائی است که شخص در طول شبانهروز به صورت غذا و میان وعده مصرف میکند.
تمام بافتها و سلولهای بدن وظائف اختصاصی و ویژهای به عهده دارند. مثلا دستگاه گوارش وظیفه هضم و جذب مواد غذائی مصرفی را عهده دار است. ریهها موظف به رساندن اکسیژن، به سلولَها میباشند. دستگاه گردش خون علاوه بر انتقال اکسیژن، مواد غذائی لازم برای ادامه حیات سلولها را به آنها میرساند. سیستم ایمنی بدن، بافتها و سلولها را در برابر تهاجم میکروبها، ویروسها و سموم حفظ نموده و مانع بروز بیماری در شخص میشود. به این ترتیب تمام دستگاههای بدن وظایف مشخصی دارند که آن را به طور طبیعی و بدون هیچگونه وقفهای انجام میدهند.
مواد مغذی که به طور روزانه توسط غذای مصرفی وارد بدن میشوند هر یک سهمی در انجام این وظائف به عهده دارند، مثلاً برخی از این مواد مغذی موجب رشد استخوانها میشوند. دستهای دیگر به مصرف خونسازی میرسند. گروهی از این فاکتورهای غذائی وظیفه ایمنی بدن را در برابر عوامل بیماریزا به عهده دارند. دستهای در سلامت و عملکرد سیستم عصبی نقش دارند و…
حال چنانچه در مصرف پارهای از مواد مغذی کمبودی پیش آید ارگانها نمیتوانند وظائف خود را که نهایتاً تأمین سلامت انسان است به خوبی انجام دهند و یا چنانچه غذای مصرفی حاوی آلودگی یا سموم مختلف باش در سلامت و عملکرد این دستگاه عظیم و بسیار منظم (بعنی بدن انسان) اختلال ایجاد خواهد شد.
اگر به تغذیه ناکافی یا نامناسب و غلط، سایر عوامل خطرزا مانند هوای آلوده، استرس و کمبود تحرک جسمی را نیز اضافه کنیم، این اختلال چندین برابر خواهد شد.
به خاطر داشته باشیم که چنانچه علل اختلالات خود را به درستی و به طور صحیح شناسایی نمائیم، به راحتی میتوانیم آنها را برطرف کنیم.
در این راستا لازم است ابتدا نگاهی دقیق و عمیق به برنامه غذائی و رفتارهای تغذیهای خود نموده و آنها را اصلاح کنیم.
آگاهی از آن دسته از مواد مغذی که در سلامت سیستم عصبی و در نتیجه احساس آرامش و شادمانی موثرند. بسیار مفید است.
ویتامینهای گروه B (عمدتاً ویتامین B1 ویتامین PP یا نیاسین، ویتامینB6، ویتامین اسید فولیک، ویتامین B12) در عملکرد و سلامت سیستم عصبی بسیار موثرند.
همچنین ویتامین C، انرژی به میزان لازم و متعادل، پروتئین با کیفیت بالا، املاحی مانند ید و آهن نیز نقش مهم در آرامش اعصاب و سلامت سیستم عصبی به عهده دارند.
میزان قندخون (گلوکز موجود در خون) نیز بر سلامت اعصاب بسیار تأثیرگذار است و افت قندخون که بعلت رژیمهای لاغری غلط، گرسنگی طولانی و یا فاصله زیاد بین وعدههای غذائی (که اکثراً به علت حذف یک وعده اصلی غذائی بروز مینماید) از عوامل بسیار مهم در بروز استرس، خستگی، بیحوصلگی، افسردگی و سایر عوارض عصبی میباشد.
برلیانت بزرگمهر- مشاور تغذیه و رژیم درمانی