آیا میتوانید آخرین باری را که درون یک اتاق در میان افراد غریبه ایستاده بودید، به یاد بیاورید؟ آیا آن موقع احساس خجالت و بیدست و پایی کردید؟ آیا وقتی میخواهید از کسی یک سؤال کوچک بپرسید، خجالت میکشید و حتی برای پرسیدن تاریخ و ساعت، ضربان قلبتان تند میشود؟ آیا وقتی میخواهید برای انجام یک معامله یا خرید به کسی مراجعه کنید، مردد میشوید، آیا این احساس شما را از زندگی عقب نگه داشته است. صرفنظر از درونگرا یا برونگرایی افراد، همه انسانها در زندگی و در بعضی شرایط و مسائل احساس خجالت میکنند. از لحاظ اجتماعی فقط افراد درونگرا کمرویی را تجربه نمیکنند. کم رویی عبارت است از احساس بدی که فرد در مقابل اطرافیان دارد. در این بحث به عادتها و راههای مقابله با این مسأله خواهیم پرداخت.
چرا افراد خجالت میکشند
همه ما به دلایل مختلف و درجات متفاوتی این حس را تجربه میکنیم؛ اگرچه دلیل آن اغلب بین افراد مشترک است و به یکی از موارد زیر ختم میشود:
1) تصویر ضعیف از خود: این مسأله میتواند از دوره نوجوانی افراد شکل گرفته باشد؛ زمانی که ویژگیهای منحصر به فرد ما برای اطرافیانمان جالب به نظر نمیرسد و ما فکر میکنیم آنها بیارزش هستند و سعی میکنیم خودمان را شبیه دیگران کنیم و در نتیجه دیگر خودمان نیستیم و حتیی احساساتمان، احساسات واقعی ما نیست. این افراد معمولا حتی نمیدانند تواناییها و استعدادهای واقعیشان در چیست؛ فقط فکر میکنند هر شخص دیگری نسبت به آنها جالبتر و بهتر است.
2) فکر کردن بیش از حد به خود: هنگامی که در کنار دیگران هستیم، نسبت به کارهایمان و آنچه انجام میدهیم، حساستریم؛ به خصوص وقتی که در مرکز توجه همه باشیم. این فکر، در ما اضطراب ایجاد میکند و باعث میشود تمامی حرکاتمان برای خودمان سئوالبرانگیز باشد و فکر کنیم آنها را اشتباه انجام دادهایم! این مسأله میتواند افکارتان را به شکل یک کهکشان مارپیچی به سمت پائین سوق دهد.
3) برچسب زدن: وقتی که خود را یک فرد خجالتی میشناسیم و این برچسب را روی خودمان میزنیم، از لحاظ روانی به مرور با این احساس خو گرفته و زندگی میکنیم و شاید برای همیشه در ما باقی بماند. هنگامی که برچسب عمل یا صفتی را به خود میزنید، آن صفت به صورت ثابت رویی شما باقی میمانند و با همان زندگی خواهید کرد
درک کمرویی خود
نوع کمرویی خود را شناسایی کنید و دریابید که چه تأثیری بر زندگی شما دارد. همان لحظه که احساس خجالت میکنید، فکر میکنید چه چیزی شما را نگران میکند و در چه موقعیتهایی این حس به شما دست میدهد.
توجه به خودآگاهی
دریابید که جهان و نگاه همه افراد به شما نیست و مردم آنقدر گرفتاری دارند که فرصتی برای نگاه کردن به شما نخواهند داشت. به جای اینکه دائم نگران خود باشید و خودتان را تماشا کنید، خودتان را یکی از افراد دیگر و جزء یکی از آنها بدانید. خود را در برابر موضوعی که منجر به خجالتی شدن شما میشود مسلح کنید و افکار خود را در اختیار بگیرید، اولین قدم مبارزه و غلبه بر کمرویی، آگاهی و رفتن به سوی هرگونه تغییر و یا بهبود زندگی است
متمایز بودن
باور کنید شبیه دیگران بودن خستهکننده و کسلکننده و داشتن تفاوتها خوب است. در واقع بپذیرید که شما مثل افراد عادی و معمولی جامعه نیستید و نمیخواهید آنگونه باشید. شبیه بقیه بودن شما را خوشحال نخواهد کرد. بپذیرید که ویژگیهای منحصر به فردتان میتواند شما را از بقیه متمایز کند
خودتان را دوست بدارید
یاد بگیرید از خودتان قدردانی کنید و احساسات و استعدادهای خاص خود را دوست داشته باشید. یک نامه عاشقانه برای خودتان بنویسید و کارهایی را انجام دهید که از آن لذت میبرید. از بدن خود بابت زحماتی که کشیده است، تشکر کنید. زمانی را به خویش اختصاص دهید و به خودتان رسیدگی کنید
یافتن نقاط قوت خود
همه ما ویژگیهای منحصر به فرد و شیوههای متفاوتی برای بیان خود داریم. دانستن این مساله بسیار اهمیت دارد که اگر هر کاری را به طور کامل انجام دهیم، خوب و عالی است، حتی اگر با شکل عام و عادی آن متفاوت باشد. اگر همه افراد یکسان باشند، جهان، جای کسل کنندهای خواهد شد. کاری را که در آن مهارت دارید، پیدا کرده و روی آن تمرکز کند. شناسایی تواناییهایتان، اعتماد به نفس و رضایت خاطر را در شما افزایش خواهد داد و کمک خواهد کرد خودتان را بهتر بشناسید. خواهید دید که چگونه قدرت منحصر به فردتان، به شما یک امتیاز داده و باعث مزیت و تفاوت شما از دیگران خواهد شد.
تمرکز بر روی دیگران
به جای تمرکز بر ناراحتیها و افکار خود و موقعیتهای اجتماعی، بر افراد دیگر تمرکز کنید و حواستان به آنچه که آنها میگویند، باشد. سعی کنید از دیگران چیز یاد بگیرید و از آنها در موردشان سؤال بپرسید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
تنفس عمیق
اضطراب و ترس را میتوان کنترل کرد اگر یاد بگیرید برای غلبه بر آنها چطور محکم باشید. یکی از روشهای ساده برای کنترل این احساسات و رسیدن به آرامش، کشیدن نفس عمیق با چشمهای بسته است. هنگامی که نفس عمیق میکشید، فقط بر روی تنفس خود تمرکز کنید. در حالی که از همه افکار بد دور هستید، نفس عمیق بکشید و عمل بازدم را به آرامی انجام دهید. روش دیگر، یوگا است. از هنگامی که شروع به دم و بازدم میکنید، آنها را بشمارید. کمکم شمارش دم را کنار گذاشته و فقط بازدمهای خود را شمارش کنید؛ مثلاً چهار عدد تنفس دم برای چهار عدد بازدم؛ بدین معنی که زمان و سرعت بازدم خود را کاهش دهید و در مقایسه با دم، بازدم کمتری داشته باشید. به کار ادامه دهید تا احساس آرامش کنید. این کار را حتی در یک مکان کوچک هم میتوان انجام داد.
رهایی از اضطراب
یکی از تعاریف اضطراب این است که «اضطراب عبارت است از انرژی مسدود شده که باید آزاد شود.» و این انرژی را میتوان از طریق حرکات فیزیکی آزاد کرد. ورزشهایی همچون دویدن و پیادهروی، میتوانند به آزاد کردن این انرژی کمک کنند، همینطور ذهن را به سمت موضوع دیگری منحرف میکنند و این به تجدیدنظر در دیدگاهها نیز کمک خواهد کرد. روش دیگر، مراقبه (مدیتیشن عضلات) است. هر قسمت از بدن خود را به مدت 3 تا 5 ثانیه سفت و منقبض و سپس رها کنید تا اینکه به بالای سرتان برسید. در این حین، نفس کشیدن را فراموش نکنید.
تجسم موقیعت خوب
خود را در موقعیتی تصور کنید که در آن فردی با اعتماد به نفس و شاد هستید. این فکر به شما کمک میکند هنگامی که در آن موقعیت قرار میگیرید، همان احساس را داشته باشید. در جای راحتی بنشینید، چشمانتان را ببندید و به یک موسیقی آرامبخش گوش دهید و خود را در مکان یا موقعیتی تصور کنید که دوست دارید باشید. به کار گرفتن تمامی حواس به شما کمک خواهد کرد که آن را واقعیتر ببینیدلطفا ادامه مطلب را در مقابله با کمرویی با 19 فرمان- قسمت دوم بخوانیددرمان کمرویی با چند نکته ساده