حکایت این روزهای بازار اجاره رحم جایگزین درکشورمان در دو کلمه خلاصه میشود؛ زیرزمینی و داغ! بازاری که به مدد اینترنت و فضای مجازی طرفین معامله را خیلی راحت به هم میرساند و دیگر نیازی به صرف ساعتها حضور اطراف کلینیکهای ناباروری برای پیدا کردن واسطهها نیست.
حالا واسطهها از دنیای واقعی به دنیای مجازی کوچ کردهاند و از امکانات تلگرام، اینستاگرام و آگهیهای ریز و درشت اینترنتی برای جذب مشتری استفاده میکنند؛ دلالهایی که نبض بازار را در دست دارند ، برای اجاره رحم نرخ تعیین میکنند، قرارداد مینویسند و از آشفته بازار غیررسمی اجاره رحم، جیبهایشان را پر میکنند.
این وسط نیاز جسمی و مالی دو طرف معامله یعنی مادری که قادر به نگهداری جنین در رحم خودش نیست و زنی که به خاطر نیاز مالی رحماش را اجاره میدهد، بازار عرضه و تقاضایی بوجود آورده که ردپایش را در دنیای مجازی بیشتر از هرجای دیگری میتوان دید.
ما برای ورود به این دنیای پررمز و راز و زیرزمینی، سری به صفحات اینترنت میزنیم؛ به مدد شمارهتلفنهایی که خیلیراحت در دسترس همه قرار داده شده، با سه طرف این معامله صحبت میکنیم. با دلال ، اجاره دهنده و اجاره کننده رحم جایگزین یا میانجی. آدمهایی که هرکدام هزارویک دلیل دارند برای حضور در این معامله چند میلیون تومانی.
گفتگو با یک واسطه اجاره رحم
«باسلام. چنانچه دهنده و یا گیرنده رحم اجاره ای هستید تماس بگیرید.
——- 0930»
مانا کاربری است که یکشنبه هفدهم اردیبهشت ،این آگهی را دریکی از سایت های تبلیغ و آگهی رایگان ، درج کرده؛اما تلفن همراهش مدام اشغال است. بالاخره بعد از چند بار تماس، ارتباط برقرار میشود. صدای آن سوی خط متعلق به زن جوانی است که میگوید: هم کیس مناسب اهداکننده تخمک دارد و هم رحم اجارهای.
میگویم: نه اهدای تخمک کارم را راه نمی اندازد . رحم اجارهای دارید؟
صدایش را نازک میکند و میپرسد: رحم اجارهای میخواستی؟ برای خودت یا آشناهایت؟
میگویم: نه برای خودم. میگوید : بازار خراب است گفتهباشم؛ از این ور عید قیمتها بالاتر رفته…قیمت دستت هست دیگر؟! میگویم: بله اما هرچقدر کمتر باشد برایم بهتراست. میگوید: با شماره همراهات به من تک زنگ بزن ؛کیس هارا برایت پیامک میکنم. پشت تلفن نمیشود راحت صحبت کرد…
قبل از قطع شدن ارتباط میپرسد: کدام شهر هستی؟
میگویم : تهران. میگوید: تهران چهارتا کیس دارم. سریع با شمارهات به من زنگ بزن برایت پیامک کنم. با تلفن همراهم تک زنگ میزنم و چند دقیقه بعد چهار پیامک پشت سرهم برایم ارسال میشود:
سپیده/ 25 ساله/ متاهل/ تهران/ یک فرزند 3 ساله پسر دارد/ 25 میلیون + ماهی 500
حبیبی / 26 ساله/ متاهل/ تهران/ یک فرزند پسر دارد/ 25 میلیون + ماهی 500
؟؟؟/ 21 ساله/ متاهل/ یک فرزند 5 ساله دارد/ 27 میلیون+ ماهی 500
مهسا / 23 ساله/ متاهل / یک فرزند دارد/ تهران / 27میلیون + ماهی 500
گزینهها یا به قول خود خانم واسطه، کیسها را یکی یکی نگاه میکنم و دوباره با تلفن همراه واسطه تماس میگیرم. میگویم: قیمتها خیلی بالاست پارسال کمتر بود. میگوید: بله دوسال به 20 میلیون هم نمیرسید، با 18میلیون معالمه جوش میدادم، اما الان کسی حاضر نیست برای این رقمها دردسر 9ماه بارداری را قبول کند.
میگویم: قیمت پایینتر از اینها ندارید؟
میگوید: نه…همین ها هم دیربجنبی از دستت می روند. مشتری اجاره زیاد است.
میگویم: همه اینها بار اولشان است؟ تجربه بارداری با این روش را دارند؟
میگوید: این چهارنفر بار اولشان است. اما یک کیس دیگرهم دارم که یک بار تجربه رحم اجارهای داشته و یک دوقلوی دختر وپسر هم تحویل داده، یک سه کیلو و یک سه و سیصد. اما قیمتش بالاتر است. 30 میلیون + ماهی 500
دلیلش را که میپرسم میگوید: چون یک بار “سارو” شده و موفق بوده. البته چون شما میخواهی هزینه بکنی بهتر است یکی دیگر را انتخاب کنی چون این خانم با بچه خودش، تا حالا سه بار سزارین شده و ریسک سزارین چهارم برایش بالاست.
یک نگاه دیگر به پیامکهایش میاندازم و میگویم این خانم سپیده به نظرم مناسب است، اما روی مبلغش شک دارم.