در واقع، کنار آمدن با مقوله مرگمغزی زمانی که در ظاهر، بیمار درحال نفس کشیدن است، برای عدهای که اطلاعی از فرآیند مرگ مغزی ندارند، بسیار دشوار و باورنکردنی است. پزشکان برای چنین بیماری تمام کارهای ممکن ازجمله کنترل نبض، فشار خون، تنظیم تنفس با دستگاه و بهطور کلی کنترل تمام علائم حیاتی را انجام میدهند. بیمار گویی خوابیده است و وقتی به بدنش دست میزنید، گرمایش را حس میکنید و در ظاهر با کمک دستگاه نفس میکشد. این سختترین شرایطی است که پزشکان با آن مواجه میشوند و باید به خانواده بیمار بقبولانند که او بهرغم علائم حیاتی که مشاهده میشود، مرده است. از این زمان به بعد، مجال کوتاهی فراهم است تا بتوان شرایط را برای پیوند عضو فراهم کرد؛ بهطوری که اگر ثانیهها از دست بروند، دیگر اعضای سالم بیماری قابلیت پیوند زدن را از دست میدهند.
مرگمغزی چیست؟
مرگمغزی زمانی رخ میدهد که فردی دچار آسیب شدید و غیرقابلبرگشت مغزی میشود. این حالت، توقف کامل تمام فعالیتهای مغزی را شامل ساختار فوقانی مغز و ساقه مغز، در پی دارد. مسالهای که افراد همیشه آن را اشتباه میگیرند، فرق بین مرگمغزی و کماست. در واقع، مرگمغزی، با کما و زندگی گیاهی متفاوت است. ازجمله علل بروز مرگمغزی میتوان به این موارد اشاره کرد:
وارد آمدن آسیب شدید به مغز (شامل آسیب به سر درنتیجه تصادف با وسایل نقلیه موتوری، اصابت گلوله، سقوط از ارتفاع یا وارد آمدن ضربه شدید به مغز)
آسیب عروق مغزی (مانند سکته یا آنوریسم)
کمبود اکسیژن (مانند غرقشدگی یا حمله قلبی زمانی که بیمار احیا میشود اما پیش از کمبود اکسیژن یا رسیدن جریان خون به مغز مرگمغزی رخ نمیدهد)
تومور مغزی
وقتی مرگ مغزی بیماری تایید میشود، بدان معناست که مغز در هیچ شرایطی دوباره به کار نمیافتد. اما سایر اندامها مانند قلب، کلیهها و کبد تا مدت کوتاهی بعد از مرگمغزی و چنانچه تنفس از طریق دستگاه برقرار شود، زنده میمانند.
از دیگر علل بروز مرگ مغزی میتوان به آسیبها یا بیماریهای تصادفی اشاره کرد. فشار خون بالا با بروز خونریزی مغزی میتواند باعث مرگمغزی شود. عفونت مغز، تومور مغزی یا آسیب صدمهای باعث تورم مغز و درنتیجه مرگمغزی میشود.
تپیدن قلب بعد از مرگ مغزی
قلب بخشی از سیستم عصبی خودکار بدن است و این قدرت را دارد که مستقل از مغز و تا زمانی که ذخیره اکسیژن دارد، به تپیدن خود ادامه دهد. این عضو حیاتی بدن نیز با از کار افتادن سیستمهای بدن و اعلام مرگمغزی، متوقف میشود. با آغاز شدن این فرآیند دیگر نمیتوان مانع آن شد. در واقع، از زمان اعلام رسمی پزشک معالج نسبت به مرگمغزی بیمار، مرگمغزی شروع میشود و تلاش میکنند با کمک دستگاه تنفسی، اندامهای حیاتی بیمار را زنده نگه دارند. عملکرد مغز در فرآیند مرگمغزی قابل برگشت نیست.
دستگاههای متصل به بیمار نیز تنها هوا را بهطور مصنوعی داخل ریهها پمپاژ میکنند. در مرگمغزی، تا زمانی که بیمار به دستگاه متصل باشد، فعالیت و عملکرد برخی اندامهای حیاتی مانند کلیهها و سیستم گوارش و معده تا یک هفته ادامه مییابد و همین فرصت طلایی، این فرصت را به پزشکان میدهد تا خانواده بیمار را راضی به پیوند عضو کنند. درحقیقت، بدون مغز، بدن قادر به ترشح هورمونهای مورد نیاز برای انجام فرآیندهای بیولوژیکی نیست و سیستم گوارش، کلیهها و سیستم ایمنی بدن قادر به ادامه فرآیند حیات نیستند.
مرگمغزی یا کما؟
مرگمغزی به معنای مرگ بیمار است و با حالت کما فرق دارد. در بیماری که در کما یا زندگی گیاهی است، عملکردهای ساقه مغز که مسئول تنفس هستند یا سایر عملکردها، ادامه مییابد. برخلاف آنچه برخی تصور میکنند، در کما، معمولا اطرافیان چشمانتظار بهبود او هستند اما در مرگمغزی، هرگز نمیتوان منتظر بازگشت بیمار به زندگی بود و فرآیندی کاملا غیرقابل بازگشت است.