یک داستان عشقی عجیب و غریب
در انتخابات اخیر فرانسه کمسن و سالترین رییسجمهور تاریخ فرانسه با 39سال سن پیروز شد. جالبتر از داستان کمسن بودن او برای ریاستجمهوری، داستان ازدواج او با خانمی است که 25سال از خودش بزرگتر است؛ بهطوری که تروینو 64ساله است، از همسر سابق خود 7نوه دارد و فرزند بزرگ این خانم دوسال از همسر فعلیاش بزرگتر است. جالبتر از این تفاوت سنی زیاد و معکوس، داستان عشقی این دو نفر است. به گزارش دیلیمیل، آقای رییسجمهور در 15سالگی عاشق معلم خود شد. پدر و مادر ماکرون که با این ارتباط مخالف بودند و عاقبت آن را بد تصور میکردند با خانم تروینو صحبت کردند تا او را از این عشق منصرف کنند. اما گویا خانم تروینو هم با آنکه متاهل بوده و سه فرزند داشت، سخت عاشق ماکرون شده و بهخاطر او از همسر خود جدا شد. سرانجام آنها ازدواج خود را زمانی که ماکرون 18ساله بود بهطور رسمی اعلام کردند.
وابستگی زیاد خانم تروینو!
نکته مهم در این ازدواج این است که گفته میشود خانم تروینو خیلی مراقب همسرش است و در تمام جلسات قبل از انتخابات و بعد از پیروزی او در انتخابات همراه اوست. در دوران وزارت ماکرون این همسرش بود که برنامههای ملاقاتش را تنظیم و در جلساتش به همراه او شرکت میکرد. موضوع دیگری که درباره این دو وجود دارد این است که ماکرون و همسرش تصمیم گرفتهاند بچهدار نشوند، شاید بتوان گفت این زوج مجبورند که چنین تصمیمی بگیرند چراکه خانم تروینو 64ساله است و سن باروری او گذشته است.
شاید پول تعیینکننده باشد
برای تحلیل این ازدواج شاید بد نباشد که بدانید خانواده همسر ماکرون متمول بودند. آنها 6خواهر و برادر بودند که بریژیت (همسر رییسجمهور فرانسه) کوچکترین آنها بود. کارخانه شکلاتسازی پدرش در شمال فرانسه بسیار معروف بود و این کارخانه اکنون توسط یکی از نوههای بریژیت اداره میشود.
اختلاف سنی زوجین در انتخاب مهم است؟
دکتر فتحی، روانشناس معتقد است: بهطور کلی سن، فاکتور بسیار مهمی در ازدواج نیست و بهطور معمول اگر بقیه عوامل در حد مطلوب باشند، میتوان تاحدی از سن اغماض کرد. اما باید بگوییم میزان این تفاوت سنی میتواند در موفقیت زوجین تاثیر داشته باشد. زوجینی که همسن هستند زندگی بهتری میتوانند داشته باشند چراکه دنیای یکدیگر را به خوبی درک میکنند. تا چند سال تفاوت سنی هم مشکل حادی ایجاد نمیکند اما اختلاف سنی 10، 20 یا حتی بیشتر بین زوجین، خصوصا زمانی که خانم بزرگتر از آقا باشد، میتواند مشکلاتی ایجاد کند.
ریشه یابی یک ازدواج معکوس!
دکتر فتحی به مجله «سیب سبز» میگوید: از آنجا که ازدواجهایی که خانم چندین سال بزرگتر از آقا باشد معمول نیست، باید به چرایی این ازدواج توجه داشت. چرا یک خانم که 10 یا 15سال یا بیشتر، از یک آقا بزرگتر است، به ازدواج با او تمایل دارد؟ یا دلیل اینکه چرا یک آقا به خانمی متمایل میشود که چندین سال از او بزرگتر است؟ درباره هر زوجی ممکن است علتهای مختلفی وجود داشته باشد اما به هرحال برخی عوامل مهمتر هستند و جامعیت بیشتری دارند. بدون بررسی زندگی و مشاوره با این زوجها نمیتوان نظر قطعی داد اما شاید در چنین مواردی احتمال اینکه از قبل یک رابطه عاطفی نامعمول بین آنها شکل گرفته باشد زیاد است. ممکن است آقا و خانمی که فاصله سنی معکوس و زیادی دارند، با هم ارتباط برقرار کرده که بعد از آن قادر به جدا شدن از هم نیستند. در چنین مواردی پیوند عاطفی شدیدی شکل میگیرد که دیگر هیچ کدام قادر به تغییر وضعیت نیستند و تنها راه را حتی اگر نادرست باشد، ازدواج با هم میدانند.
من باید بر تو مسلط باشم
دکتر فتحی ماجرا را از سمت خانم هم بررسی کرده و میگوید: خانمی هم که وارد چنین رابطهای میشود ممکن است به لحاظ روانی به دنبال قدرتطلبی و سلطه باشد. زنانی که دوست دارند از قدرت و سلطه برخوردار باشند و دیگران را تحت کنترل خود درآورند، به احتمال زیاد مردی را انتخاب میکنند که سالها از آنها کوچکتر است. به این ترتیب میتوانند در زندگی نقش بزرگتر و امر و نهی کردن داشته و همسر خود را تحت کنترل داشته باشند.
تکیه گاهم شو!
دکتر تاجیک اسماعیلی هم به نکتهای اشاره کرده و به مخاطبان مجله «سیب سبز» میگوید: مردهایی که نمیخواهند یا نمیتوانند مسئولیت زندگی را برعهده بگیرند بهدنبال زنی میگردند تا بتوانند مسئولیت زندگی را به او محول کنند. به این ترتیب بهترین گزینه خانمهایی هستند که سن بالاتر و موقعیت بهتری دارند و میتوانند مسئولیت زندگی را به عهده بگیرند. در چنین شرایطی آقا، فردی میشود که تکیه میکند و خانم فردی میشود که تکیهگاه است؛ درحالی که بهطور طبیعی باید برعکس این قضیه اتفاق بیفتد.
جوانی دوباره میخواهم
نکته دیگری که دکتر تاجیک اسماعیلی به آن اشاره میکند این است که: از سوی دیگر برخی از زنانی که به سنین بالا میرسند، ممکن است درگیر رابطه با آقایی شوند که چند سال کوچکتر از آنهاست. شاید بتوان دلیل این موضوع را به این قضیه هم مرتبط دانست که زنهایی که از طریق ازدواج میخواهند مسیری برای شور دوباره روابط زناشویی داشته باشند به چنین عشق و ازدواجی تن میدهند. در حقیقت خانم ممکن است بهدنبال شور و طراوت جوانی دوباره باشد و آن را از طریق ازدواج با یک آقای بسیار جوانتر از خود ممکن میداند.
به خاطر چند مشت دلار
دکتر تاجیک اسماعیلی به مسائل اقتصادی هم در این نوع رابطهها اشاره کرده و میگوید: در مواردی که خانم وضع اقتصادی بهتری دارد و بهدلیل سن بیشتر، شغل باثباتتری دارد، ممکن است آقایی با سن بسیار کمتر به او متمایل شود. در حقیقت دیدن موفقیتهای خانم برای مرد جذاب میشود و به او اظهار تمایل میکند تا از این موفقیتها بهره ببرد. محاسباتی که پشت این قضیه وجود دارد، میتواند در این موضوع دخیل باشد. زنهای درگیر چنین رابطهای هم که شغل و درآمد دارند، احتمالا بهدنبال کسی هستند که همدم آنها باشد و تنها نمانند. این تنهایی ربطی به تنهایی فیزیکی یا بیان این تنهایی ندارد. یعنی ممکن است خانم به ظاهر تنها نباشد یا از آن شکایتی نداشته باشد اما از درون احساس خلأ داشته باشد. در حقیقت مردان درگیر در چنین روابطی حداقل تا چند سال ابتدای زندگی بهدنبال خدمات گرفتن هستند تا بتوانند موقعیت شغلی و درآمدی خود را تثبیت کنند.
این ازدواج چه عوارضی دارد؟
دکتر فتحی درباره مشکلات مربوط به چنین ازدواجهایی برای مخاطبان مجله «سیب سبز» توضیح میدهد: ازدواجهایی که تفاوت سنی بسیار زیادی بین آقا و خانم وجود دارد و خصوصا مواردی که خانم سن بالاتری دارد، مشکلات زیادی را برای زوجین رقم میزند. ازجمله مهمترین این مشکلات و البته واضحترین آنها این است که توان فیزیکی خانم و آقا همخوانی ندارد و خانم نمیتواند نیازهای آقا را مرتفع کند. به این معنا که تمایلات جنسی خانمها زودتر از آقایان فروکش میکند و همین میتواند نقطه بروز مشکلات باشد. مسلما یک خانم 60ساله به اندازه یک آقای 30ساله انرژی ندارد و هرقدر هم که تلاش کند خود را با آقا منطبق کند، فیزیک او پاسخگو نیست. همین قضیه میتواند مشکلات متعددی ایجاد کند.
نسلت را ادامه نمیدهی؟
دکتر تاجیک اسماعیلی هم به نکتهای دیگر از همین موضوع اشاره کرده و میگوید: گذشته از تمایلات زناشویی بدون پاسخ معمولا در ازدواج بحث تولید نسل و تولید مثل مطرح است و حتی بهعنوان یکی از اهداف ازدواج مطرح میشود. از آنجا که خانمها مسئولیت بارداری را بهعهده دارند، همین میتواند محدودیتهای جسمی برایشان ایجاد کند. بعد از 40سالگی فرزنددار شدن برای زن یا امکانناپذیر است یا ریسک زیادی دارد. ازدواج با خانمی که توان تولیدمثل ندارد، میتواند هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی مهم باشد. وقتی خانم به سن یائسگی هم رسیده باشد که مساله دوچندان میشود.
چرا حرفم را نمیفهمی؟
دکتر تاجیک اسماعیلی یکی دیگر از مشکلات عاطفی بین چنین زوجینی را اینطور بیان میکند: مشکل بعدی از آنجا منشا میگیرد که معمولا خانمها زودتر بالغ میشوند و بهطور معمول لازم است با مردی ازدواج کنند که یا همسن یا بزرگتر باشد تا قدرت درک همخوان داشته باشند. این رشدیافتگی زودهنگامتر خانم زمانی خود را بیشتر نشان میدهد که آقا بهطور چشمگیری از خانم کوچکتر باشد و اختلاف سنی 10، 20سال و بیشتر داشته باشند. در چنین مواردی آقا و خانم در دو دنیای متفاوت سیر میکنند و حال یکدیگر را درک نمیکنند. آقا که در سنین جوانی و شور و انرژی است بهدنبال هیجان و فعالیت و… است اما خانم که به سنین کهنسالی رسیده بهدنبال سکون و ثبات است. بنابراین زبان مشترک، حال مشترک، تجربیات و خاطرات مشترکی بین این دو وجود ندارد چراکه از دو نسل کاملا متفاوت هستند.
یک مشکل مخصوص خانمها
مشکلی که معمولا خانمهای درگیر چنین ازدواجهایی را مشغول میکند این است که تصور میکنند چون چند سال از همسر خود بزرگتر هستند، جذابیتهای زنانه خود را از دست دادهاند. در پی چنین تصوری، ممکن است شک و بدبینی هم وجود داشته باشد. یعنی خانم فکر میکند برای همسرش پیر محسوب میشود، زیباییهایش را از دست داده و آقا که تازه ابتدای جوانی است بهدنبال جوانی و زیبایی است. بنابراین چک کردنهای مداوم و غیرمعمول، بدبینی، تحت کنترل داشتن همه روابط آقا و… ممکن است اتفاق بیفتد. چنین زنانی از همسران خود لحظهای غافل نمیشوند و سعی میکنند همه جا با او باشند تا بتوانند رفتار او را تحت کنترل داشته باشند.
جامعه هم متضرر میشود
در موارد بسیاری از چنین ازدواجهایی شاهد هستیم که جامعیت اهداف روانی و عاطفی امر ازدواج به حاشیه میرود. یعنی نوعی ازدواج کاسبکارانه که پای دلایل دیگری برای تن دادن به آن در میان است. شاید حتی این زوجها بسیار شاد و خوشبخت به نظر برسند چراکه توانستهاند با هم منطبق شوند و نیازهایشان مکمل است اما از سوی دیگر میبینیم که آمار طلاق در چنین ازدواجهایی بالاست و به سرعت کارکرد خود را از دست میدهد. همین طلاقها میتواند جامعه را تحتتاثیر قرار داده، ساختار خانواده را در جامعه مخدوش کرده و درنهایت آسیبهای اجتماعی زیادی به همراه داشته باشد. این آسیبها زمانی بیشتر خود را نشان میدهد که افراد درگیر این روابط، از افراد مهم و مشهور باشند و زندگی آنها زیر ذرهبین جامعه باشد.
چنین ازدواجی چه مزیتی دارد؟
از دکتر فتحی درباره مزایای چنین ازدواجی پرسیدیم. او اینطور پاسخ میدهد: شاید بتوان گفت تنها نکته مثبت چنین ازدواجی برای آقایی باشد که به لحاظ عاطفی، عقلانی و هیجانی رشد نیافته و ویژگیهای وابسته دارد. چنین مردی در چنین ازدواجی میتواند به همسری که بسیار پختهتر و باتجربهتر است، اتکا کرده و کمبودهای وجود خود را جبران کند. این نکته مثبت هم ممکن است بعد از مدتی رنگ باخته و آقا فقط رفع کمبودهای خود را در همسرش و جذابیتهای زنانه را در فردی دیگر غیر از همسر خود جستوجو کند. همین قضیه ممکن است به خیانت هم منجر شود.
منبع: سیب سبز
بنفشه هنروری
اینا حرف ادم باید ذاتش خوب باشه چه بسا زن و شوهرایی که زن با اختلاف چندسال هم کوچکتر بوده و مردهای ایرانی همچنان به دنبال بوالهوسی