ریشه یابی کنید
قبل از هر چیز باید بدانید علت بیاعتمادی همسرتان چیست. در بسیاری از مواقع، اتفاق یا شکستی عاطفی و احساسی در گذشته فرد وجود داشته که او را نسبت به دیگران یا اختصاصا نسبت به همسر بیاعتماد کرده است. کسی که در گذشته، از اعتماد خود ضربه خورده، احتمالا در آینده نمیخواهد دوباره اعتماد کند که مبادا باز هم شکست بخورد. او احساسات مختلفی مثل ترس، بدبینی، خشم، بیاعتمادی و… را تجربه میکند. منشا این شکست ممکن است همسر، شخصی در گذشته (که فرد با او رابطه احساسی داشته)، دوستان و… باشند.
شاید علت در گذشته اش باشد
گاهی اوقات ممکن است فردی در کودکی با بحران هایی مواجه شودکه باعث می شود کمکم در گذر زمان اعتماد به دیگران در او ازبین برود. گاهی مسئله فراتر از اینهاست و ممکن است فرد در کودکی خود از والدین یا اطرافیان چیزی دیده یا دانسته باشد که ضربه بزرگی به او وارد کرده است. یکی از این موارد دیدن خیانت والدین است که میتواند اعتماد را در یک شخص از بین ببرد. این اشخاص از نزدیک و صمیمی شدن با دیگران هراس دارند و تصور میکنند همه مردم در حال خیانت به یکدیگر هستند. چنین فردی در زندگی شخصی خود نیز به همسرش بیاعتماد خواهد بود.
از این فرمول کمک بگیرید
احتمــالا شمـا در برابر بدبینی، اتهامات، سرزنشها و بدرفتاریهای او با خشم و ناراحتی از خود واکنش نشان میدهید. اما مشکل از آنجا آغاز میشود که دقیقا انتظار همین رفتار را از سوی شما دارد. زمانی که خشمگین میشوید او را بیشتر نسبت به خود بیاعتماد میکنید. او دائم با این فکر درگیر میشود که «اگر چیزی نبود چرا اینقدر عصبانی شد؟» بهعلاوه خشم شما نتیجهای جز درگیری و بحث و داد و بیداد ندارد و احتمالا بار بعدی باز هم همین بساط را خواهید داشت، بنابراین بهتر است خود را کنترل کنید و با گفت وگو یا کمک مشاورآن راهحلی برای مشکلتان بیابید.
شکبرانگیز نباشید
گاهی برخی رفتارها میتواند به خودی خود شک برانگیز باشد، حالا تصور کنید رفتارهای مبهم و شک برانگیز درنظر کسی که به خودی خود، دچار بیاعتمادی است چطور خود را نشان میدهد. آنچه میتواند شک و سوءظن همسرتان را بیشتر کند، رفتار مبهم، غیرصادقانه و شک برانگیز شماست. شما که با بیاعتمادی همسرتان مواجه هستید باید بیش از دیگران مراقب رفتار و گفتار خود باشید که شک برانگیز نباشد. با خود نگویید مشکل از اوست و خودش باید آن را درمان کند؛ شما همسر او هستید و این مشکل بیش از هر کس
به شما مربوط است. پس به جای بیاعتنایی، لجبازی، بحث، تمسخر، سرزنش و… سعی کنید زندگی خود را از هرگونه ابهام دور کرده، روشن و شفاف باشید.
کلام و عملتان را یکی کنید
باید بگوییم که تضاد میان حرفهایتان و آنچه عمل میکنید، میتواند اوضاع را پیچیدهتر کند. اگر هم فکر میکنید او شما را آنطور که واقعا هستید، نمیبیند و باید با حرف زدن و توضیح دادن به او بقبولانید که صادق و مورد اعتمادید، باز هم در اشتباهید. باید هرچه بیشتر با عمل و رفتار خود نشان دهید که قابل اعتماد هستید. باید حتی در موارد کوچک طوری رفتار کنید که خیالش کاملا راحت شود که چیزی برای پنهانکاری ندارید. باز هم تاکید میکنیم که هر قدر با صحبت به او بگویید که اشتباه میکند و بیاعتمادیاش بیجاست، فایدهای ندارد.
به خودتان اطمینان داشته باشید و طوری زندگی کنید که چیزی برای پنهان کردن نداشته باشید. شفاف و روشن رفتار کنید تا به خود و رفتارتان اطمینان داشته باشید تا دیگران هم از اعتماد شما تحتتاثیر قرار گیرند. وقتی خودتان به خود و رفتارتان اعتماد نداشته باشید، این بیاعتمادی را به همسرتان هم منتقل میکنید.
کنارش بمانید
انتقاد و تمسخر در ارتباط با همسرتان جزء موارد ممنوع و خطرناک است. به جای انتقاد دائم، او را درک کنید و به دلواپسیهایش گوش کنید. به جای دعوا و داد و بیداد هم سعی کنید به او محبت کرده و او را دلبسته خود کنید. البته محبت بیش از حد هم میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. با او مهربان باشید و سعی کنید زمانی که مثل یک چشمه میجوشد، او را آرام کنید و کنارش بمانید و به او ثابت کنید که میتواند به شما اعتماد کند. اگر او را ترک کنید بار دیگر به او ثابت میکنید که دیگران قابل اعتماد نیستند.
دور لجبازی را خط بکشید
روی دور لجبازی افتادن با همسر بدبین، چیزی جز جنگ دائمی بهدنبال نخواهد داشت. با خود نگویید «حالا که تو مرا چک میکنی، من هم تو را چک خواهم کرد.» آنوقت شما هم مثل او خواهید بود و مسلما زندگی دو فرد بیاعتماد بسیار سختتر از زندگی با یک فرد بیاعتماد خواهد بود. لجبازیهایی از این دست که «حالا که به من اعتماد نداری منم تلاشی نمیکنم و هر کاری بخواهم انجام میدهم» میتواند زندگیتان را ویران کند.
منبع: سیب سبز