وسواس را بشناسید
دکتر وزیری توضیح میدهد: در حقیقت وسواس هر نوع فکری است که به شکل خودکار آغاز میشود و فرد هرچه سعی میکند آن را از بین ببرد، نمیتواند. به این معنا که این افکار یا رفتارهای مزاحم ناخواسته سراغ فرد میآیند و بهطور مداوم تکرار میشوند. در حقیقت وسواس یک اختلال روانی است که به دو صورت فکری و عملی وجود دارد. در نوع فکری وسواس، افکار ناخوشایند و تکرارشوندهای مرتبا ذهن را مورد تهاجم قرار میدهد و فرد نمیتواند این افکار را از ذهن خارج کند. افکار وسواسی، دغدغههای آزاردهندهای هستند که فرد برای کاهش و جلوگیری از آنها ناچار است رفتارهای خاص و تکراری انجام دهد تا به آسودگی برسد. اگر این افکار مزاحم و ناخواسته منجر به رفتار شود وسواس عملی خود را نشان میدهد. در مورد وسواسهای عملی نوعی اجبار در انجام کارهایی وجود دارد که خود فرد هم میداند بیمعناست اما احساس میکند برای انجام آن تحت فشار قرار دارد.
وسواس فکری
وسواسهای فکری دو بخش مجزا دارند که در پی هم تکرار میشوند. قسمت اول شامل افکار، امیال یا تصورات عودکننده و مداوم که بهصورت مزاحم و ناخواسته تجربه میشوند و در اغلب افراد، اضطراب یا ناراحتی محسوس ایجاد میکند. در ادامه فرد سعی میکند این افکار، امیال یا تصورات را نادیده بگیرد یا متوقف کند، یا آنها را با افکار یا اعمال دیگر بیاثر کند اما از پس مقابله با آن برنمیآید.
وسواس عملی
وسواسهای عملی به شکل رفتارهای تکراری (مثل شستوشو، منظم کردن، وارسی کردن، به ترتیب چیدن و قرینه قرار دادن وسایل و…) یا اعمال ذهنی (مثل درگیری مداوم با قوانین و برنامهها، نگرانی درباره مسائل اخلاقی یا جنسی، شک و تردید بیش از حد درباره تصمیمها، دعا کردن افراطی، شمردن، تکرار کردن بیصدای کلمات و…) خود را نشان میدهد. فرد احساس میکند در پاسخ به وسواس فکری یا طبق مقرراتی که باید با قاطعیت اجرا شوند، مجبور به انجام دادن این رفتارهاست. هدف این رفتارها یا اعمال ذهنی، پیشگیری یا کاهش دادن اضطراب یا ناراحتی یا جلوگیری از رویداد یا موقعیت ترسناک است.
علت این افکارِ خوره چیست؟
در مباحث آکادمیک روانشناسی، وسواس را جزء اختلالات اضطرابی طبقهبندی میکردند اما در بررسیهای جدید این اختلالات را در طبقه جداگانهای قرار میدهند و آن را یک اختلال جداگانه درنظر میگیرند. علت وسواس را به عوامل مختلفی مثل عوامل بیولوژیکی (نقصها یا آسیبهای نواحی خاصی از مغز)، علل ژنتیک (افرادی که در خانواده خود سابقه وسواس دارند، بیش از دیگران در معرض این بیماری قرار دارند)، عوامل روانی (مهمترین علت روانی آن اضطراب است اما عوامل دیگر مثل مسئولیت اغراقآمیز، سرکوب افکار و…) و عوامل محیطی (سیستم تربیتی و سبک فرزندپروری خانواده) ربط میدهند. با این حال تاکنون علت واحدی برای این مشکل پیدا نشده و برای بررسی علل این مشکل، همه این عوامل بررسی میشود.
کدام رفتار، وسواس محسوب میشود؟
دکتر شهرام وزیری درباره تفاوت حساسیتهای روزمره و وسواس میگوید: موضوعی که وجود دارد این است که افراد زیادی ممکن است نسبت به شستوشو، نظم، وارسی و… حساس باشند یا همه انسانها دعا میکنند و این یک کار پسندیده است، اما بین این رفتارها در افراد عادی و افراد وسواسی تفاوتهایی وجود دارد. نمیتوان همه این قبیل رفتارها را به وسواس نسبت داد و مثلا همه افرادی که به تمیزی اهمیت میدهند را وسواسی دانست. نکته مهم این است که این رفتارها یا اعمال ذهنی در افراد وسواسی منجر به نوعی فشار روانی، اضطراب و احساس اجبار میشود و فرد در برابر آن قادر به مقاومت نیست. کسی که بهطور روزانه دعا میکند یا وسایل خانه را مرتب میکند، احساس فشار یا اجبار ندارد اما فرد وسواسی احساس میکند که حتما باید دائم در حال این کارها باشد.
چه علائمی دارد؟
دکتر وزیری به نکته دیگری اشاره کرده و میگوید: موضوع مهم دیگر این است که افراد وسواسی برای اینکه از اضطراب خود بکاهند سعی میکنند از وقوع حوادث پیشگیری کنند؛ مثلا دائم فکر میکنند که گاز را خاموش کردهاند یا نه؟ نکند حین یک مراسم، حرکت غیرعقلانی از آنان سر بزند، نکند یکی از عزیزان خود را از دست بدهند، نکند دچار بیماری شوند و… اما این اشتغال فکری و رفتارها با آنچه قرار است از آن پیشگیری شود ارتباط واقعبینانه ای ندارند. مثلا اشتغال ذهنی هیچ کسی نمیتواند جلوی مرگ یا بیماری را بگیرد یا اگر ترتیب قرار گرفتن وسایل روی میز تغییر کند، دنیا بههم نمیریزد. بهعلاوه افراد وسواسی معمولا آگاهی دارند که این افکار و اعمال بیهوده هستند اما توانایی مقابله با آن را ندارند.
چه زمانی باید از دارو استفاده کرد؟
دکتر وزیری توضیح میدهد: انتخاب روش درمان وسواس به شدت بیماری، مدت آن، آثار و عواقبی که به بار آورده، سن و شرایط فرد و… بستگی دارد. ممکن است یک نفر با چند جلسه رواندرمانی موفق شود اما یک نفر نیاز به بستری داشته باشد. در زمان مراجعه برای درمان، ابتدا شرحی از زندگی و علل بیماری به دست میآوریم و براساس آن نسبت به درمان تصمیم میگیریم. کسی که وسواس شدید داشته باشد تا آنجا که آسیبهای جدی برایش به وجود آمده باشد، نیازمند دریافت دارو یا در موارد بسیار شدید، نیازمند بستری است. مثلا در مواردی که فرد به وسواس کندن مو یا پوست یا وسواس شدید شستوشو دچار است و آسیبهای جدی به خود وارد کرده، حتما نیاز به ارجاع به روانپزشک و دریافت دارو وجود دارد.
مکملهای درمان
در کنار درمانهای حرفهای بهتر است در زندگی روزمره هم دست به کار شوید و این موارد را به یاد داشته باشید. به علایق خود بپردازید چراکه اعمال وسواسی زمانی بیشتر بروز میکند که فرد زمانهای زیادی بیکار است. بنابراین سعی کنید زمانهای بیکاری خود را با فعالیتهایی که ذهنتان را درگیر میکند، پر کنید. از تنهایی دوری کنید و با دوستان و اطرافیانتان بیشتر در ارتباط باشید. به درمان ایمان داشته باشید و بدانید که میتوانید وسواس را دور بریزید؛ فقط کافی است که بخواهید. اراده خود را تقویت کنید و حتی اگر بارها در درمان وسواس شکست خوردهاید ناامید نشوید و دوباره شروع کنید
منبع: سیب سبز
نشانه های وسواس کدامند؟
گاهی عاشقی نوعی وسواس است!