به این دلایل نباید با بیمار همدردی کرد!

faateme1366
بیماری و بیمار شدن به خودی خود ناراحت‌کننده است و بدتر از آن بیمار گشتن افرادی که ارتباط عاطفی قوی با آن‌ها داریم یکی از سخت‌ترین اتفاقات زندگی خواهد بود.همگی تمایل داریم اطرافیانمان را بدون هیچ گونه ناراحتی در صحت و سلامتی ببنیم و قادر به تحمل کوچکترین درد و رنج آن‌ها نخواهیم بود.بنابراین با توجه به حساسیت رابطه ما با اعضای خانواده نحوه‌ی برخورد ما با آنها در زمان بیماری بسیار حائز اهمیت است.

همدردی یا همدلی؟
این دو واژه در بسیاری از مواقع به اشتباه به جای یکدیگر به کار می‌روند در حالی که تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. همدردی یعنی ابراز تاسف و ناراحتی بدون درک صحیح از موقعیت بیمار و همدلی یعنی تلاش برای دیدن دغدغه‌های بیمار از نگاه وی.همان‌طور که از تعاریف متوجه شده‌اید همدردی نمی‌تواند منجر به ایجاد یک رابطه کاربردی با بیمار گردد.ابتدا اجازه دهید تا توضیحات بیشتری را در خصوص همدردی بدهیم تا اشتباها آن را به جای همدلی به کار نبریم.

همان طور که گفته شد همدردی ناشی از درک نادرست نسبت به موقعیت بیمار است که این امر در غالب اوقات دردسرساز خواهد شد.به این معنی که با به کارگیری روش نادرست همدردی،امکان دارد در برخورد با یکی از عزیزانمان که در بستر بیماری است به صورت کاملا افراطی برخورد نماییم و به گونه‌ای رفتار کنیم که گویی خودمان بیمار شده‌ایم.

این دیدگاه شاید در کوتاه مدت تاثیر چندانی نداشته باشد ولی در دراز مدت اثر مخربی را بر سلامت ما خواهد گذاشت. این نتیجه مخرب زمانی خود را بیشتر نشان می‌دهد که بیماری سخت و صعب‌العلاجی در میان باشد.در این مواقع در صورت عدم درک درست و افراط در ابراز احساسات با بیمار،ما نیز از شرایط روحی خوبی برخوردار نخواهیم بود که این امر بر سلامتی جسم و روان ما تاثیر منفی خواهد گذاشت.در ضمن اگر انگیزه و روحیه لازم را نداشته باشیم مطمئنا قادر نخواهیم بود تا منبع انرژی و امید به بیمار باشیم بنابراین محروم نمودن بیمار از دریافت روحیه نیز جنبه دیگر مضرات همدردی است.

پس به دو دلیل همدردی نکنیم:
1)همدردی آسیب‌های جسمی و روحی زیادی را ایجاد می‌نماید
2)بیمار را از یک منبع انگیزه محروم نموده‌ایم.
البته بعد دیگر همدردی، داشتن ارتباط سطحی با بیمار است که آن نیز به دلیل درک نادرست از شرایط بیمار ناشی می‌شود.که با توجه به صمیمیتی که در بین اعضای خانواده وجود دارد،وقوع این اتفاق نادر است.

همدلی در برخورد با بیماری اعضای خانواده چگونه باید باشد؟
پس از توضیحاتی که در خصوص همدردی داده شد به همدلی می‌پردازیم که روش ارجح در برخورد با بیماران است.همان طور که گفته شد در همدلی ما درک درستی از شرایط بیمار داریم.
البته ذکر این نکته نیز ضروری است که برای چنین درکی نیاز به تجربه شرایط بیمار هستیم تا قادر باشیم از دیدگاه بیمار به این دغدغه‌ها نگاه کنیم ولی در برخی مواقع اوضاع اینگونه نیست و چنین تجربه‌ی ناخوش‌آیندی را نداریم.در این صورت توانایی گوش کردن و توجه نمودن به صحبت‌های بیمار نقش کلیدی را در همدلی با وی ایجاد خواهد نمود.یعنی اگر به صحبت‌های بیمار توجه لازم را داشته باشیم و به صورت فعال به دغدغه‌های وی گوش دهیم قادر خواهیم بود همدلی موثری را صورت دهیم.

پس در همدلی نیز توجه به یک نکته ضروری است:
گوش کردن فعال و توجه به دغدغه‌های بیمار
نحوه مدیریت خشم و کم حوصلگی در برخورد با بیماران
با وجود علاقه‌ای که به بیمار داریم احتمال خستگی از مراقبت مداوم و به دنبال آن کم‌حوصلگی به میزان زیادی وجود دارد.افراد بسیاری هستند که با وجود علاقه شدید به بیمار پس از مدتی خسته می‌شوند و دیگر اخلاق خوب و خوش‌رفتاری گذشته را ندارند.

یکی از کلیدی‌‌ترین بخش‌های ارتباط با بیمار همین قسمت است.به این خاطر که اگر بیمار متوجه کم‌حوصلگی و بی‌رغبت بودن ما گردد احساس اضافه بودن و مورد تایید نبودن به وی دست خواهد داد.این احساس منفی نه تنها روحیه بیمار را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد بلکه اثرات مخربی بر روند درمان و بیماری وی خواهد داشت.
پس اگر یکی از عزیزانمان مدتی است که در خانه در بستر بیماری است و این موضوع فشار زیادی را به ما تحمیل کرده،مراقب کم‌حوصلگی و خشم خود باشیم.
بهترین راهکار برای مدیریت خشم،تصور نتایج و معایب تصمیم ما خواهد بود.در این رابطه ابتدا بررسی نماییم در صورت بروز نارضایتی خود،چه منافعی به دست می‌آوریم و در کنار آن چه مضراتی متوجه خود و بیمار خواهد گشت.که البته در اغلب اوقات پس از بررسی کلیه جوانب سعی در کنترل خشم خود خواهیم نمود پس همواره تلاش کنیم تمام جوانب را بررسی نماییم.

در پایان جهت مدیریت بیماری اعضای خانواده چه اقداماتی را انجام دهیم؟
1)همواره سعی کنیم با توجه به دغدغه‌های بیمار درک درستی از شرایط وی داشته باشیم و با او رابطه همدلانه‌ای را صورت دهیم
2)از همدردی بپرهیزیم زیرا با این کار در درجه اول به خود آسیب می‌رسانیم و همچنین بیمار را از داشتن یک منبع انرژی محروم می‌نماییم.
3)قبل از بروز خشم و کم ‌حوصلگی در ابتدا دید کلی‌تری نسبت به شرایط بیمار داشته باشیم.

ارسلان صبامهر- دانشجوی سال ششم پزشکی

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ