البته چیزی که مشخص است تفاوت آشکار زرنگی با توهم زرنگی است، چراکه بیشتر آنها که گمان میکنند زرنگ هستند فقط توهم زرنگی دارند، چراکه این عمل را هم معنا با زیر پا گذاشتن حق دیگران میدانند.
حالا معنای منفی زرنگی در جامعه ایرانی خیلی پررنگتر از معنای مثبت آن است، معنایی که شاید تنه بزند به مفهوم بیفرهنگی یا بدتر از آن بیشعوری. در شبکههای مجازی هم گاه عکسهایی دست به دست میشود با همین محتوا و البته بسیاری از این عکسها نمود بسیاری در نوع رانندگی افراد دارد؛ چراکه اغلب مصداقهای چنین زرنگ بازیها در نوع رانندگی افراد عیان میشود.
زرنگها پشت چراغ قرمز نمیمانند
از همان آموزشهای دوران ابتدایی و شاید قبل تر به کودکان مشخص است که چراغ نارنجی یا زرد در چراغ راهنماهای شهر به مفهوم همان چراغ قرمز است. براساس آییننامه راهنمایی و رانندگی، رانندگان وسایط نقلیه اگر قبل از ورود به تقاطع با چراغ زرد مواجه شدند باید از سرعت خودرو بکاهند و پشت خط ایست، توقف کنند، اما این داستان برای آدم زرنگهای پشت فرمان تعبیر دیگری دارد و آن هم درست برخلاف همان آییننامه است. به این مفهوم که پا را روی پدال گاز میگذارند تا مبادا پشت چراغ قرمز بمانند، چرا؟ چون آدم زرنگها پشت چراغ قرمز نمیمانند.
نابغههای اداری
کمکاری یکی از شایعترین آفتهای محیطهای کارمندی است. کمکاریای که از آن به زرنگ بازی تعبیر میشود. اگر شما بتوانید کار محوله به خود را که طی دو ساعت به اتمام میرسد یک روز طول بدهید، زرنگ هستید و اگر این زمان به چند روز بکشد زرنگتر و حتما اگر کار دو ساعته را یک هفتهای انجام بدهید نابغه محسوب میشوید. این روندی است که آدم زرنگهای شاغل در ادارههای دولتی و البته خصوصی برای خودشان دارند. چراکه طول کشیدن این کار در حقوق پایان ماه افراد تفاوتی ایجاد نمیکند و از سوی دیگر پایان کار دو ساعته به معنای آغاز کار جدید است و چرا وقتی حقوق دو ساعت کار مفید در روز با حقوق ده ساعت کار مفید در روز برابر است به خودتان سختی بدهید. این یک زرنگ بازی شایع است. حالا بماند که بسیاری از کارمندان زرنگ همه کارهای اداری اعم از پرداخت خلافی خودرو، پیگیری وامهای مختلف، پرداخت قبوض و البته خریدهای منزل را در ساعت اداری انجام میدهند تا در وقت خودشان صرفهجویی کرده و البته نمادی باشند برای یک آدم زرنگ.
زرنگها در خیابان یکطرفه
معمولترین زرنگ بازیها در نوع رانندگی عیان میشود. یکی از معمولترینهایش خیابان ورود ممنوع است، این که بدون هیچ مشکلی در خیابانهای ورود ممنوع برانیم و تازه خودمان را محق بدانیم اگر از روبهرو خودرویی آمد با چراغ زدنهای مدام او را مجبور به توقف کنیم، چرا؟ چون حق تقدم در خیابانهای یکطرفه با آدم زرنگهاست. بدترش زمانی است که در خیابانی دوطرفه وقتی پشت انبوهی از اتومبیلها گیر افتادهایم و لاین مخالف خلوت است، از خط ممتد تجاوز کرده، با سرعت زیاد در لاین مربوط به مسیر مقابل از کنار بقیه عبور کنیم.
خیانت؛ تفاخر به حماقت
شاید عجیبترین مورد تفاخر به زرنگی و رندی را بتوان در خیانت بدانیم. این که بسیاری از افراد با افتخار از خیانتهایی میگویند که به شریک زندگیشان میکنند و جالب این که به نوعی این خیانت را جلوه میدهند که زرنگی تلقی شود. این که بارها به شریک زندگیتان خیانت کردهاید و نگذاشتهاید او بویی ببرد هیچ نشانهای از زرنگی ندارد. این نشانهای مهم از سقوط اخلاقی فرد به ورطه تباهی است.
زرنگهای زیرآبزن
مورد شایع دیگر که برای بسیاری از افراد، رندی تلقی میشود زیرآبزنی است. حتی پیش از آن که از این خشنود باشید که شما کاری در یک اداره پیدا کردهاید باید نگران این باشید که خیلی زود زیرآب شما نخورد، چراکه در نظام اداری ایران بیش از آن که شما نگران چگونگی بهتر انجام دادن کارتان باشید باید نگران این باشید که زیرآبتان نخورد. در این راه حتی ممکن است خودتان برای پیشگری از زیرآب خوردنتان مجبور شوید زیرآب هم بزنید. حسادت، عدم شایستهسالاری در نظام اداری و البته مدیران علاقهمند به چاپلوسی دلایل مهم شیوع زیرآبزنی است؛ پدیدهای که مجریانش آن را رندی و زرنگی میدانند.
استفاده غیرمجاز از خدمات بیمهای دیگران، تعویض البسه پس از استفاده، رعایت نکردن کپیرایت و البته تقلب در حوزههای مختلف هم مصداقهای دیگری است که از آن با عنوان زرنگی یاد میشود، اما چیزی جز بیفرهنگی نیست
منبع: سلامانه