شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که یکی از عزیزانتان در اثر تصادف و ضربهای که به سرش وارد شده به کما رفته و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شده باشد. در این حالت خانواده و نزدیکان بیمار برای آنکه چشمان بستهاش باز شود و دستگاه تنفس مصنوعی از بینی و دهانش خارج شود و دوباره شروع به سخن گفتن کند، لحظهشماری میکنند، عدهای دست به دامان بهترین پزشکانی میشوند که در دسترسشان باشد و از آنها میخواهند کاری کنند، عدهای دست به دعا میبرند و برای بهبود حال بیمار نذر و نیاز میکنند.
در چنین حالتی، اگر درجه هوشیاری بیمار به حدی پایین باشد که نسبت به محرکهای بیرونی واکنشی نشان ندهد و بدون دستگاه امکان نفس کشیدن نداشته باشد، از نظر پزشکان فرد روی تخت بیمارستان مرده است. در این حالت که به آن اصطلاحا «مرگ مغزی» میگویند، شاید تنها تسکیندهنده دل داغدیدگان پیوند اعضای بیمار مرگ مغزی به بیماران نیازمند باشد تا اعضای بدن عزیز از دنیا رفتهشان به بیماران دیگر زندگی ببخشد.
شاید «مردهها» زنده شوند
مرگ مغزی حالتی است که مغز بیمار امکان انجام وظایف اصلی و پایهای مثل کنترل و تنظیم نفس کشیدن، ضربان قلب، فشار خون و فروبردن غذا را از دست میدهد. هر چند با اتصال به دستگاههای ویژه، اکسیژن در بدن بیمار جریان مییابد و بدن میتواند گوارش غذا، چرخش خون و ترمیم زخمها را انجام دهد دانشمندان متفقالقول هستند که چون فعالیت های کورتکس مغز، ساقه مغز و تنه مغز بیمار که مسئول انجام وظایف اولیه است، مختل شد، بیمار مرگ مغزی را نمیشود موجود زنده قلمداد کرد و آسیبی که به مغز او رسیده پایدار و غیرقابل بازگشت است.
با این وجود، بهتازگی یک تیم تحقیقاتی آمریکایی مجوز این را گرفته که روی ۲۰ بیمار مرگ مغزی مجموعه درمانهایی را آزمایش کند که با هدف بازگشت فعالیت سلولهای عصبهای مغز میتواند منجر به بازگشت علائم حیاتی در بیمار شود.
شرکت «بیوکئرک» (Bioquark Inc) که در شهر فیلادلفیای آمریکا در زمینه زیستفناوری (Biotechnology) فعالیت میکند، قرار است با همکاری شرکت «رویتا لایف ساینسز» (Revita Life Sciences) روی ۲۰ بیمار مرگ مغزی با روشهای درمانی جدید و استفاده از سلولهای بنیادین پژوهشهایی انجام دهد که میتواند علائم هوشیاری را به آنها بازگرداند. هدف این است که با کمک رشد عصبها، کورتکس مغز، ساقه مغز و تنه مغز آنها دوباره شروع به فعالیت کند.
پژوهشگران این پروژه بهتازگی توانستد از طرف هیئت بررسیای مجوز بگیرند که بهصورت قانونی در ایالات متحده آمریکا مسئول نظارت بر فعالیتهای پژوهشهای زیستفناوری است که روی انسان انجام میشود. بخش اول این پروژه که «ریانیما» (Reanima) نام دارد در بیمارستان انیوپوم در شهر رادراپار هندوستان آغاز میشود و هدفش ثابت کردن این است که مرگ مغزی پدیدهای پایدار و غیر قابل بازگشت نیست («ریانیما» خلاصه شده مفهوم جانبخشی دوباره است).
زنده کردن مغز مرده چگونه ممکن است؟
قرار است بیماران مرگ مغزی که برای آزمایش انتخاب شدهاند هر دو هفته یکبار، سلولهای بنیادین دریافت کنند و در یک بازه زمانی شش هفتهای، ترکیبات پپتید (peptide) بهصورت مستقیم به نخاع آنها تزریق شود. همچنین آنها محرکهای عصبی دریافت میکنند و تحت لیزر درمانی قرار میگیرند.
برای ماهها تیم متخصصان و پژوهشگران سیستم عصبی بیماران را تحت نظر میگیرند، مخصوصاً قسمت بالایی نخاع و ساقه مغز را که احتمال دارد نشانهای از حیات مثل احیای توانایی نفس کشیدن مستقل از خود نشان دهد.
آنها امیدوارند در سه ماهه اول پیشرفتهایی را مشاهده کنند.ایرا پاستور مدیر شرکت «بیوکئر» که مدتها روی این پروژه کار میکند در گفتوگو با «نکستشارک» میگوید که کشور هندوستان برای این انتخاب شده است که هزینه بخش مراقبتهای ویژه در آنجا ارزان است و قوانین آنجا امکان مطالعه روی «جسدهای زنده» را فراهم میکند.او همچنین در مصاحبه با «تلگراف» میگوید که تیم متخصصان متعهد هستند بیمارانی را که انتخاب میکنند واقعاً مرگ مغزی باشند و از خانوادههایشان اجازه گرفته شود. همچنین باید دلیلی مثل مذهب و یا مسائل پزشکی وجود داشته باشد که مانع از پیوند اعضای آنها به بیماران نیازمند شود.
تولدی دوباره: استفاده از ابزارهایی که در دسترس هستند
ایرا پاستور و تیم پژوهشگرانی که با او همکاری میکند در این پروژه از ابزاری جدید در دانش پزشکی استفاده نمیکنند و فقط ابزارهای موجود را در راهی تازه بهکار میگیرند. آنها امیدوارند نتیجه کارشان تحولی چشمگیر در دنیای پزشکی به وجود بیاورد.آنها میخواهند با به کارگیری سلولهای بنیادین و تزریق پپتید به همراه تکنیکهایی که برای تحریک اعصاب به کار گرفته میشود بخشهایی از مغز و سیستم اعصاب مرکزی را به شکلی هدایت کنند تا با زایش مجدد خود را احیا و ترمیم کند.
هرچند ترمیم و زایش دوباره اعضای بدن در پستانداران پدیده نادری است، در موجودات دوزیست به وفور یافت میشود که بدن جاندار، اعضای از دست رفته بدن و حتی بخشهایی از سیستم عصبی و مغز را دوباره به وجود بیاورد. رشد دوباره دست و پای سمندر یکی از این مثالهاست.
عصبزائی آزمایشگاهی و امید به آینده
این پژوهش در دسته پژوهشهای Neurogenesis یا عصبزائی آزمایشگاهی است که به غیر از بیمارانی که مرگ مغزی شدهاند به کار همه بیمارانی میآید که به دلیل بیماری یا تصادف فعالیت بخشهای از سیستم عصبی مرکزی در مغز یا نخاع را از دست دادهاند.
دستگاه عصبی بدن انسان اگر بتواند عصبزائی کند، نه تنها مردگان مغزی را میتوان کمک کرد بلکه زندگانی را که به دلیل مشکلات دستگاه عصبی کیفیت زندگیشان تغییر کرده هم میتوان کمک کرد.
هدف تیم پژوهشگران یک «اتفاق اپیمورفیک کاربردی» (functio- epimorphic event) است. اپیمورفیسم در حوزه زیستفناوری زیستی و عصبزائی با همین مفهوم در ریاضیات نظری تفاوت دارد.
در علوم زیستی «اپیمورفیسوس» مرتبط تقسیم سلولی و تکثر سلولی در بازسازی بافتهاست؛ مثل آنچه که در دوزیستان اتفاق میافتد. در بازسازی اندام در دوزیستان جانور قادر است که با تقسیم سلولی اندام از دست رفته، مانند یک پا یا یک دست را از نو بسازد. این فرآیند یک فرآیند اپیمورفیک است.
در نوع کاربردی از «اپیمورفیسوس» که در پژوهش «ریانیما» (Reanima) مورد استفاده قرار میگیرد، دانشمندان میخواهند که عصبهای مغز انسان (که خود سلول هستند)، گذشته خود را به طور کامل فراموش کنند و مانند سلولهای جوان تازهبهکارآمده، تقسیم سلولی اتفاق بیافتد. این کار با توجه به توانایی سلولها در پاک کردن گذشته و شروع مجدد زندگی از طریق «الگوی پیشرفت نسلی معین» defined generative developmenta- patter- امکانپذیر است. در نتیجه سلولها تازه میشوند، با شرایط جدید خو میگیرند و توانایی مهم احیا شدن پس از آسیب وخیم را پیدا میکنند.
مرحله اول پروژه که اولین زایش مجدد و زندگی بخشیدن به سلولهای عصبی در انسان است، زیر نظر دکتر همنشو بنزال، از شرکت رویتا لایف ساینسز در هندوستان انجام میشود.
دکتر بنزال در مصاحبه با «تلگراف» میگوید که او قبلاً به موفقیتهایی در درمان دو بیمار، در اروپا و حاشیه خلیج فارس، رسیده و هرچند آنها در سطح پایینی از هوشیاری هستند، امکان دارد به هوش بیایند و از حد متوسطی از هوشیاری بهرمند شوند.دکتر ایرا پاستور هم در مورد نتیجه نهایی این پژوهش اعتقاد دارد که احیای کامل انسان هدفی بلند پروازانه است اما در آینده غیرممکن نیست.
درمان سایر بیماریهای لاعلاج پس از مرگ
نتیجه کار این پژوهش فقط بازگرداندن حد پایینی از هوشیاری به بیماران مرگ مغزی نیست و امکان نوزایی سلولهای مغز و اعصاب میتواند نقطه امیدی برای درمان بیماریهای غیر قابل بازگشت مرتبط با سیستم عصبی باشد. همانطور که دکتر سرجی پیلیر، بنیانگذار موسسه «بیوکئر» میگوید، این پرژه میتواند با آینده پیشرفت در درمان دیگر اختلالات شدید در هوشیاری ارتباط بسیار مهمی داشته باشد.
پاستور، مدیر «بیوکئر» در این رابطه توضیح میدهد که کار آنها باعث می شود دانشمندان با نگاهی عمیقتر اختلالهای هوشیاری شدید را (مثل کما و همچنین بیمارهای فرسایشی مثل آلزایمر و پارکینسون که بهصورت غیر قابل بازگشتی پیشرفت میکنند) بررسی کنند.
منبع: سپید آنلاین