رابطه امن والد ـ فرزندی یک عشق بیقید و شرط برای مراقبت و نگهداری است. در رابطه عاطفی سالم با کودک، شما پیوندی عمیق و مثبت با کودک ایجاد میکنید. والدینی که واقعا فرزندشان را دوست دارند اشتباه کودک را با ارائه یک الگوی رفتاری درست اصلاح میکنند. آنها کودک را بخاطر اشتباه، تحقیر نمیکنند و او را نادیده نمیگیرند. پیام آنها به فرزندشان این است: «رفتارت را نمیپسندم اما همچنان دوستت دارم».
آیا تا به حال کودکتان را مورد تحقیر و تمسخر قرار دادهاید؟ آیا میدانید آسیبهای روانی آزارهای عاطفی و کلامی همواره با فرزندتان باقی خواهند ماند؟
مشکل والدینی که کودکانشان را با غرولند زیاد، تحقیر کلامی، فحاشی و کوچککردن نام و هویت او مورد آزار قرار میدهند این است که آنها اصلا متوجه عوارض و عواقب آنچه میگویند نیستند.
آزارهای کلامی بیش از هر چیز هویت و اعتماد به نفس کودک را ویران میکند. پس از یک دوره طولانی قرار گرفتن در معرض خشونتهای کلامی کودک توانایی برقراری ارتباط سالم با دیگران را از دست میدهد.
او دچار بیاعتمادی میشود و در توسعه مهارتهای اجتماعی و تحصیلی ضعیف میشود. آزارهای کلامی و عاطفی به اندازه خشونتهای فیزیکی و بیتوجهی به تغذیه سالم کودک را در معرض خطر قرار میدهد.
چگونه کودک در معرض آزارهای کلامی قرار میگیرد؟
شما ممکن است کودک را با چنین رفتارهایی مورد آزار و خشونت کلامی قرار بدهید:
ـ کودک را تحقیر کنید و اسامی و عناوین تحقیرکنندهای را به او نسبت بدهید؛ مثلاً کودک را احمق، بیعرضه، زشت، لاغرمردنی یا چاق بنامید.
ـ پشتسر کودک بدگویی کنید؛ مثلا به والد دیگرش از رفتارهای او با لحن و کلام آزاردهنده انتقاد کنید؛ در حالیکه او صدای شما را میشنود.
ـ وجود و هویت او را با نفرین یا آرزوهای بد زیر سوال ببرید. مثلاً بگویید «کاش اصلا تو را به دنیا نمیآوردم» یا «باید بچه دیگران میشدی»؛ چنین گفتههایی در کودک این احساس را ایجاد میکند که کسی او را نمیخواهد.
ـ تهدید به کتکزدن یکی از بدترین روشهای خشونت و آزار کلامی است. گفتن جملههای تهدیدآمیزی مثل «الان حسابت را میرسم» یا «صبر کن پدرت بیاید» و قرار دادن کودک در موقعیت ناامنی و ترس خشونتآمیز است.
ـ ایجاد احساس گناه و متهم کردن کودک با گفتن جملههایی مثل «اگر تو را نداشتم زندگیام بهتر بود» و یا «وجود تو دردسر است» یا «اگر بهتر رفتار میکردی خواهرت را هم دچار مشکل نمیکردی» همگی تهدیدآمیز و نشانه آزارهای کلامی هستند.
ـ متلک انداختن به کودک با گفتن جملهای مثل «چقدر باعرضهای» در موقعیتی که کودک نتوانسته کاری را به درستی انجام بدهد یا کودک را باهوش خطاب کردن وقتی او نمرههای خوبی نگرفته خشونت کلامی به حساب میآید. کودک به راحتی معنای ضمنی حرف شما را میفهمد.
ـ والدینی که به یکدیگر به راحتی توهین، تحقیر و فحاشی میکنند در واقع کودک را نیز مورد خشونت کلامی خود قرار میدهند. در یک مطالعه در دانشگاه مریلند مشخص شده است کودکانی که شاهد خشونتهای کلامی والدین خود نسبت به یکدیگر هستند بیشتر دچار افسردگی، اضطراب و مشکلات شخصیتی میشوند.
کودکی که در معرض خشونت کلامی است را شناسایی کنید
آزارهای کلامی به سرعت اثر خود را در رفتار کودک نمایان میکنند. کودکی که در معرض این نوع خشونت است معمولا تصویر اشتباهی از خودش دارد.
او همه آنچه از والدینش میشنود را تکرار میکند. مثلاً خودش را احمق، بیعرضه خطاب میکند و یا میگوید «کسی دوستم ندارد». کودکی که دچار افسردگی، پریشانحالی و ناامیدی است نیز در واقع تصویر اشتباهی ازخودش دارد.
همچنین او خود را در معرض آسیبهای فیزیکی خود خواسته قرار میدهد. او ممکن است به خودش صدمه بزند و یا رفتارهای پرخطری نشان بدهد تا بار تحقیر و فشار عصبی را کم کند.
کودکانی که در معرض خشونتهای کلامی قرار میگیرند معمولاً رفتارهایی ضد اجتماع دارند. این کودکان بیشتر پرخاشگری میکنند، دیگران را آزار میدهند و بدرفتاریهای بیشتری نسبت به کودکان در سن و سال خود دارند.
علاوه براین آنها در رشد و توسعه مهارتها تاخیر دارند. این کودکان در مهارتهای فردی، تحصیلی، اجتماعی و رفتاری بسیار ضعیف عمل میکنند و همگام با گروه سنی خود پیش نمیروند. آنها معمولاً خشم ناشی از تحقیر را با رفتارهای عصبی، شبادراری، کابوسهای شبانه و مقابله به مثل نشان میدهند.
تاثیر ماندگار خشونت کلامی
فراموش نکنید که خشونتهای کلامی شما هرگز فراموش نمیشوند. صدای شما برای همیشه باقی میماند. یک لحظه چیزی را میگویید و به نظرتان میآید که تمام شده است اما واقعاَ اینطور نیست. آنچه که میگویید میتواند تبدیل به اندوهی ناتمام شود. کودک شما با کلامهای تحقیرآمیز دچار کمبود اعتماد به نفس، ترس و اضطراب، افسردگی، احساس بیکفایتی و ناامیدی میشود.
پیش میآید که والدی از فرزندش عصبانی بشود و حرفی بزند که نباید. اما اگر شما نسبت به چیزی که به فرزندتان در موقع خشم گفتهاید احساس پشیمانی نمیکنید، آن را عادی میدانید و فحاشی کردن و کوچک شمردن او برایتان آسان است باید متوجه رفتارتان و آسیبهای روانی کاری که میکنید باشید.
اگر نمیتوانید خشمتان را کنترل کنید. بهتر است با رفتار درمانی و استفاده از روشهای کنترل خشم خود را اصلاح کنید.
بهتر است بفهمید که چه چیزی باعث میشود فرزند کوچک خود را در معرض این نوع آزار قرار بدهید. آیا فکر میکنید آزار کلامی یک شیوه موثر تربیتی است؟ آیا این یک راه برای تخلیه فشارهای عصبی خودتان است؟ آیا دچار استرس هستید؟ آیا نمیتوانید احساسات قوی و شدید خود را کنترل کنید؟ آیا خودتان در معرض خشونت کلامی قرارگرفتهاید؟
دلیل مشکلات خود را بفهمید و به فکر راه حلی برای آن باشید. به احتمال زیاد شما نیاز به یک رفتار درمان یا روانشناس و روانپزشک خواهید داشت.
این بسیار ارزشمند است که این مشکل را در خودتان بپذیرید و بخاطر خود و فرزندتان قدمی برای اصلاح آن بردارید. زندگی آینده فرزندتان چیزی است که شما میسازید. او را دچار اندوه ناتمام نکنید.