با اینکه خیلیها گمان می کنند مادرها مهمترین نقش را در تربیت بچه دارند، چیزهایی هست که مطمئنا یک پدر بهتر می تواند از پس آنها بربیاید، به ویژه وقتی پای فرزند پسر در میان باشد.
کافی است بیندیشید، ابتدا پسرک تحت نظر معلمان مهدکودک قرار می گیرد و سپس به مدرسه می رود؛ جایی که ۹۰ درصد معلمان و کارکنانش را زنان تشکیل می دهند. این بچه دائما همراهی زنان را در کنار خود مییابد و از آموزشهای مردانه به دور می ماند.
1ـ اهمیت چگونه بردن و باختن را برای او توضیح دهید
به جز دوستان چه کسی می تواند بهترین همراه یک کودک در بازی ها و مسابقاتش باشد؟ البته که پدر. این فرصت مناسبی برای تمرین خاصیتهای مردانه است. در خلال این بازیها بچه طعم پیروزی را می چشد و تلاشی که لازمه رسیدن به این پیروزی است را درمییابد و همچنین فرصتی عالی برای یک پدر است تا به پسرش بگوید شکست غیر قابل اجتناب است. اگر افتادی کافی است برخیزی و ادامه بدهی و هیچ شرمی در شکست نیست.
2ـ رفتار مناسب در برابر زنان را به او یاد دهید
یک مادر هم می تواند به فرزندش بگوید که چگونه با یک زن برخورد کند، اما فقط یک پدر است که می تواند نمونهی عینی این موضوع باشد. بسیار خوب است که پسر تمام چیزهای مهم در مورد زنان را از پدرش یاد بگیرد. از دوستان نه، از اینترنت نه، بلکه از پدر، این مهم است. پسرتان را به گلفروشی ببرید و برای مادرش گل هدیه بگیرید. با هم به فروشگاه بروید و مودبانه با صندوقدار صحبت کنید تا پسرتان در مورد ارتباط با زنان ناآشنا شک به دل خود راه ندهد. فقط همین.
3ـ یک صحبت مردانه با او دربارهی عشق داشته باشید.
این نکته در ادامهی موضوع قبل اهمیت پیدا می کند. وقتی که زمانش فرا رسید، اجازه بدهید که پسرتان از مکالمات صادقانهی شما در مورد این احساس قدرتمند یاد بگیرد. برای یک نوجوان، هدیهای ارزشمند خواهد بود اگر پدرش برای او از عشق اول یا قرار اولش بگوید و اینکه به او بگوید که نباید در عشق عجله کند و بهتر است تا رسیدن دختری که صاعقهای در روحش خواهد زد، صبر پیشه کند. این چنین مکالماتی بسیار به اعتماد متقابل میان پدر و پسر کمک می کند.
4ـ به او یاد بدهید چگونه از خودش دفاع کند.
یک پدر، تنها کسی است که می تواند به پسرش بیاموزد قوی و محکم باشد و از خودش و از حقش دفاع کند. می تواند به او بیاموزد که تشخیص دهد چه زمانی میارزد تا از خود قدرت نشان بدهد تا مهاجم جرات نزدیک شدن به وی را نداشته باشد و چه زمانی منطقی تر این است که توجهی به تحریکات نکند و با آرامش صحنه را ترک کند. باید به پسرش توضیح دهد که مهربانی ضعف نیست و خود نیز به عنوان نمونهی عملی فرزندش این گونه رفتار کند.
5 ـ به او کمک کنید تا دید خود را از دنیا به دست آورد
در این مورد نیاز به کار خاصی نیست. گاه به گاه در کنارش باشید و با وی صحبت کنید. بچه باید بفهمد که تنها دید مادرش با ملزومات و انتظارات خاص یک مادر به دنیا وجود دارد و اینکه شخص دیگری هست که با دید دیگری به هستی می نگرد. البته وقتی بحث بر سر تربیت فرزند باشد، پدر و مادر باید هر دو از هم پشتیبانی کنند؛ اما در مورد دید شخص به دنیا فلسفهی آنها می تواند کاملا متفاوت باشد و این کاملا طبیعی است. با کمک پدر، بچه می فهمد که چندین دید مختلف به یک پدیده وجود دارد و یاد می گیرد که دیده ها را تجزیه و تحلیل کرده و دید شخصی خود را شکل دهد.
6 ـ زندگی بچه را با احساسات جدید غنی کنید
همه چیز از زمانی که او هنوز یک نوزاد است، شروع می شود. حتی زمانی که شش ماه دارد، می تواند تفاوت ابراز عشق مذکر و مونث به خود را احساس کند. بر خلاف مادران که کودک را نوازش می کنند و می بوسند و در آغوش می کشند، در آن بازیهایی با فعالیت بیشتر را که حاکی از کاراکتری مردانه دارند، ترجیح می دهند. کودک را به هوا پرتاب می کنند یا دور خود می چرخانند. مادرها معمولا از این کارها می ترسند اما کودک عشق و عاطفهی دیداری، شنیداری و لامسهی بسیاری دریافت می کند و تجربهی جدیدی که به او درکی از موقعیت فضاییاش می دهد.
7 ـ کارهای مردانه به او یاد بدهید
کارهایی هستند که مردان انجام می دهند و در چشم زنان جادوگری به حساب میآید؛ برای نمونه، روشن کردن آتش، چکش زدن به میخ و یا تعمیر ماشین. حتی اگر بچهی شما با شخصیتی صددرصد شهری رشد کند، شکی نیست که توانایی روشن کردن یک آتش در آینده به کارش میآید، حداقل برای روشن کردن منقل. در معیت هر کس یا کسانی که باشد، مهارتهایی که چند نمونه از آنها را ذکر کردیم، ۱۰۰ امتیاز به شهرت و محبوبیت پسرتان اضافه می کند.
8 ـ به او کمک کنید در انجام وظایف خانگی، یک مرد حرفهای شود
البته که در مورد چیزی به غیر از بستن کراوات، تراشیدن صورت و اتو کردن پیراهن صحبت نمی کنیم. اکنون که جواب هر پرسشی در اینترنت پیدا می شود، چارهای نیست، جز اینکه اعتراف کنیم که بهتر است این گونه کارها را از پدرش بیاموزد. بله، درست فکر کردید، تنها پدر است و نه هیچ کس دیگر که می تواند به پسرش نشان بدهد که مردها هم می توانند آشپزی کنند؛ حداقل به این دلیل که روز مبادا از گرسنگی نمی رند.