محمدجلال عباسی شوازی، استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران افزود: ۲ نوع نگرش نسبت به وضعیت باروری داریم: یکی “نگرش مقطعی” و دیگری “نگرش نسلی”. در شرایط فعلی و با توجه به ساختار سنی جمعیت کشور، باروری مقطعی تحت تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی حال حاضر کشور قرار دارد. محاسبات انجام شده با روشهای مختلف نشان داده که میزان باروری کشور در سال ۱۳۹۰ بین ۱.۸ تا ۲.۱ در نوسان بوده است. اما باید توجه داشت که ملاک برنامهریزیها باید باروری نسلی باشد؛ چرا که باروری مقطعی میتواند متأثر از شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی حاضر باشد.
باروری نسلی باید ملاک برنامه های جمعیتی قرار گیرد نه باروری مقطعی
وی در این زمینه با ذکر مثالی گفت: ممکن است در جامعه به محلی مانند کوی دانشگاه تهران مراجعه کنیم و از دختران دانشجو سئوال کنیم که آیا ازدواج کردهاند؟ یا اینکه آیا بچه دارند یا خیر؟، طبیعی است که این افراد ازدواج نکرده باشند و یا اینکه ازدواج کرده و به خاطر تحصیل و اشتغال یا شرایط دیگر، فرزندآوریشان را به تأخیر انداخته باشند؛ اما اگر ۱۵ یا ۲۰ سال بعد به دنبال همین افراد برویم و از آنها سئوال کنیم، پاسخشان متفاوت خواهد بود و اکثریت این افراد ازدواج کرده و با توجه به روند کنونی باروری، ممکن است اکثر آنها حداقل ۱.۸ فرزند را داشته باشند. پس آن چیزی که در برنامهریزی ها باید ملاک قرار گیرد، باروری نسلی است.
وی کشور ایتالیا را نمونهای از کشورهای با سطح باروری بسیار پایین دانست که میزان باروری مقطعی آن در حدود ۱.۳ است، اما میزان باروری نسلی آن بالاتر از ۱.۵ محاسبه شده است. عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و رئیس موسسه مطالعات جمعیتی گفت: ما اخیرا میزان باروری نسلی در ایران را برای نسلهای ۱۳۰۵ تا ۱۳۵۰ (نسلهایی که باروری آنها کامل شده است) محاسبه کردیم، این محاسبه نشان داد که رقم میزان باروری نسلی بالاتر از رقم باروری مقطعی آن است. نتایج این تحقیق نشان داد که در زمان انقلاب اسلامی که میزان باروری مقطعی در حدود ۱۵ درصد افزایش پیدا کرده بود، اما باروری نسلی روند خیلی آرام داشته و حتی پایینتر از باروری مقطعی بوده است. بنابراین پیام این است که ما در برنامهریزیهای جمعیتی میبایست باروری نسلی را که یک باروری کاملشده است مدنظر قرار دهیم و نباید نگران نوسانات مقطعی باروری باشیم. در کشورهایی که باروری پایین و بسیار پایین را تجربه کردهاند، ملاک برنامهریزیشان باروری نسلی بوده است. در کشور ما نیز میزان باروری نسلی بالاتر از میزان مقطعی آن است و ممکن است افراد باروریشان را به تأخیر بیاندازند ولی وقتی به سن بالاتری برسند، بخش زیادی از این باروری تاخیری تکمیل خواهد شد.
عباسی شوازی گفت: وقتی باروری در سطح بالایی قرار دارد، تأثیر ازدواج و سن آن بر سطح باروری خیلی کم است؛ اما وقتی میزان باروری به سمت جانشینی سوق پیدا میکند، اثر ازدواج روی پایین باروری خیلی تأثیرگذار است. هماکنون در کشورهایی مثل ژاپن و هنگکنگ در آسیای جنوب شرقی، در تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر باروری، حدود دو سوم علل باروری پایین را افزایش سن ازدواج و تأخیر در ازدواج شکل میدهد. علت آن هم این است که بر خلاف کشورهای اروپایی که در آنها همخانگی (cohabitation) بهعنوان یک عرف به شمار میرود و قانونی شده است و بخشی از فرزندآوری در این قالب شکل میگیرد، در کشورهای آسیای جنوب شرقی و کشورهای اسلامی این شیوه زندگی جایز نیست و در این کشورها چنانچه موضوع ازدواج جدی گرفته نشود، سطح باروری کاهش پیدا خواهد کرد.
وی افزود: بر اساس مطالعهای که اخیراً انجام دادهایم، افراد بدون فرزند، در گذشته در حدود ۴ درصد بودهاند که از این رقم، ۳ درصد به نازایی طبیعی و یک درصد نیز به افراد ازدواج نکرده مربوط بوده است؛ اما در سالهای اخیر، سهم مربوط به افراد هرگز ازدواج نکرده به حدود ۶ درصد و سهم مربوط به نازایی طبیعی نیز به ۴ درصد رسیده است. از اینرو، در حال حاضر حدود ۱۰ درصد زنان نسل ۱۳۵۰ که فرزندآوری آنها تکمیل شده است بدون فرزند هستند که در بین آنها، روند افزایشی سهم ازدواج نکردهها مهم است. همچنین پیشبینی میشود در نسلی که در حدود سال ۱۳۶۰ به دنیا آمدهاند، آمار کسانی که ازدواج نمی کنند به حدود ۱۵ درصد افزایش یابد. البته در ارتباط با شیوع ناباروری در کشور کمی اغراقگویی میشود که نادرست و غیرکارشناسی است، اما باید روند افزایشی افراد ازدواج نکرده را جدی گرفت که لازم است در سیاستهای جمعیتی و خصوصاً به لحاظ اشتغال پایدار مورد توجه قرار گیرند.
نرخ باروری هرگز صفر نخواهد شد
علیرضا زاهدیان، معاون مرکز آمار ایران نیز با اشاره کرد به این که اخیراً در تیتر برخی از رسانهها این موضوع عنوان میشود که “نرخ باروری” در سالهای آتی صفر خواهد شد. اما لازم است توجه داشت که نرخ باروری هیچگاه صفر نخواهد شد مگر اینکه همه مادران یک کشور عقیم شوند، و این اتفاقی است که هیچگاه نخواهد افتاد. اما احتمال صفر شدن “نرخ رشد جمعیت” وجود دارد و این اتفاق در برخی کشورها رخ داده است. از این رو، این دو از یکدیگر متفاوتند و لازم است رسانهها به آن توجه داشته باشند تا اشتباه صورت نگیرد.
وی سپس به تشریح وضع نرخ باروری در کشور پرداخت و گفت: مرکز آمار ایران طی چند سناریو، پیشبینیهایی را در این زمینه انجام داده است. بر اساس سناریوی اول، نرخ باروری در سال ۱۳۹۰ در حدود ۱.۸ بوده و در صورت ادامه یافتن همین نرخ، به احتمال بسیار زیاد، نرخ رشد جمعیت کشور بین سالهای ۱۴۲۵ تا ۱۴۳۰ صفر میشود. بر اساس سناریوی دوم، اگر نرخ باروری به ۵/۲ فرزند برسد، تا افق سالهای مذکور، نرخ رشد جمعیت در حدود ۰.۶ خواهد بود. اما نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵ نشان داد که بهطور متوسط، سالیانه در حدود ۹۵۵۰۰۰ نفر به جمعیت کشور اضافه شده و این تعداد، تا حدودی از نگرانیها کاست. بر این اساس میتوانیم بگوییم که پیشبینی سطح پایین نرخ باروری اتفاق نیافتاده است.
معاون مرکز آمار ایران به نگرانیهای مطرح شده در حوزه جمعیت کشور اشاره کرد و اظهار داشت: در حال حاضر و بهطور کلی، جمعیت کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده از نظر کمیت، نگرانی خاصی وجود ندارد و اگر نگرانیهایی هم احساس شود مربوط به آینده است. ایشان به افزایش تعداد موالید در کشور طی سالهای اخیر اشاره کردند و گفتند. ما توانستیم در سال ۱۳۹۴ به یک میلیون و پانصد و هفتاد هزار تولد برسیم که این رقم بالایی است. البته در سال ۱۳۹۵ شاهد اندکی کاهش بودیم و این رقم به یک میلیون و پانصد و سی هزار نفر رسید. بخشی از این تعداد موالید بالا به متولدین دهه سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ مربوط میشود که در حال عبور از سن باروری هستند. دلیل دیگر نیز برای تعداد بالای موالید در این سالها، تغییر سیاستهای جمعیتی کشور است که در این زمینه تأثیرگذار بوده است. ایشان تعیین سهم تأثیرگذاری هر یک موارد برشمرده را نیازمند تحقیقات تخصصی دانستند و نتایج سرشماری جدید را نیز در این زمینه کمککننده برشمردند.
زاهدیان افزود: متولدین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ که از تعداد زیادی برخوردار بودند، وقتی به سنین ۲۴-۲۰ سال رسیدند، باروری کشور تغییر چندانی نکرد؛ پنج سال بعد نیز وقتی این نسل به سنین ۲۹-۲۵ سال رسیدند، باز هم تغییر قابل توجهی در باروری کشور رخ نداد. اما وقتی به سنین ۳۴-۳۰ سال رسیدند، میزان باروری بیشتر شد و این روند ادامه دارد بنابراین باید توجه داشت که در این مقطع زمانی، ما به سیاستهای شتابزده جمعیتی نیاز نداریم و ابتدا لازم است از پتانسیل عظیم جوانان که به حد کافی هستند استفاده کنیم و توجه داشته باشیم که میل به فرزندآوری در بین جوانان وجود دارد..
نکتهای که باید توجه داشته باشیم این است که وقتی میزان موالید یک جمعیت به یکباره زیاد میشود (مثل سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵که افزایش شدید موالید را تجربه کردیم و حدود دو میلیون و دویست هزار الی دو میلیون و چهارصد هزار نوزاد در سال متولد شدند)، آن نسل پرشمار در هر دوره سنی ، از ابتدایی تا مرحله سالمندی، با مسایل و چالشهای متعددی روبرو خواهند شد. از طرفی، این نسل وقتی به سنین سالمندی میرسند، فرزند کافی ندارند تا از طرف آنها مورد حمایت قرار گیرند. در کشور ما، اعداد و ارقام موجود نشان میدهند که بحران سالمندی شروع نشده اما از هماکنون لازم است این موضوع مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در کنار کمیت جمعیت، میبایست برای کیفیت آن هم برنامهریزی شود.
معاون مرکز آمار ایران در پاسخ به سئوال دیگری در ارتباط با علت کاهش نرخ رشد جمعیت کشور گفت: متغیرهای مختلفی در کاهش نرخ رشد جمعیت مؤثر بودهاند. شرایط اقتصادی موجب شد تا جوانان دیرتر ازدواج کنند؛ و اگر ازدواج میکنند، فرزند اول را با تأخیر بیاورند و بین فرزندان نیز فاصله بیشتری بگذارند. آموزش عالی و اشتغال پایدار جزء اولویتهای اول قرار گرفت؛ همچنین تحولات فرهنگ و سیاستهای جمعیتی گذشته مواردی هستند که باعث شدند میزان باروری در کشور کاهش پیدا کند. اما در این برهه که به دنبال افزایش باروری هستیم، فقط تغییر سیاستها را داریم و فرهنگمان همان فرهنگ تغییر نیافته سالهای اخیر است. وی گفت: با توجه به تحقیقاتی که انجام دادهایم، جوانان بهطور میانگین، حداکثر به ۲.۳ فرزند فکر میکنند؛ ولی در عمل در حدود ۱.۹ فرزند تحقق یافته و این نشان میدهد که آن تعدادی هم که جوانان مطلوب میدانند، تحقق پیدا نمیکند.
وی در پاسخ به این سئوال که چه نگرانیهایی در مورد کیفیت جمعیت وجود دارد، اظهار داشت: زمانی که ما میزان باروری در سال ۱۳۹۰ را ۱.۸ اعلام کردیم، این میزان در گیلان و مازندران ۱.۳، در استانهای تهران و البرز ۱.۴ و در استان اصفهان ۱.۵ بود و در مقابل، در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالاتر از ۳ بود و این نشان میدهد که در استانهایی که امکانات بیشتری وجود دارد، میزان باروری کمتر است. از طرف دیگر، میزان باروری مادران باسواد، کمتر از ۱.۵ و در مادران بیسواد در حدود ۳ است. همچنین میزان باروری خانوارهایی که از توانایی مالی بالاتری برخوردارند در حدود ۱.۴ است. این ارقام حاکی از آن است که مسأله اقتصادی، تنها مسأله موجود نیست و لازم است در زمینه فرهنگسازی اقدامات بیشتری صورت پذیرد.