میگویند فرزندان تا زمانی که کودک هستند یک دردسر دارند، وقتی بزرگ میشوند هزار دردسر. این قضیه مختص فرزند شما نیست و همه پدرها و مادرها با این مشکل روبهرو هستند که فرزندشان در نوجوانی دچار تغییرات رفتاری میشود. اگر فرزند کوچک لوس و دوستداشتنی شما، زمانی مدام از سر و کولتان بالا میرفت و رازهایش را به شما میگفت، بهناگاه توجهش به شما کمتر شده یا به کل ازبین میرود؛ نونهال شما دیگر همان فردی نیست که یک یا دو سال قبل بود. او به لحاظ جسمی، شناختی، احساسی و اجتماعی تغییر یافته است. اما شاید فرزندتان نداند که بیش از همیشه به شما نیاز دارد، چراکه وجود رابطهای قوی و عمیق بین والدین و فرزند، عصیان و آشوب کمتری در این مرحله به همراه خواهد داشت. در اینجا بهنظر برخی متخصصان و راهکارهای آنها برای حفظ راههای ارتباطی بین شما و نونهالتان و داشتن روند تغییر ملایمتر و بهتر در سنین نوجوانی میپردازیم.
احساس طرد شدن می کند!
کمتوجهی بچهها به والدین و صرف زمان بیشتر با دوستانشان مختص این سن است، اما والدین ممکن است این عقبنشینی یا روگردانی نونهال خود را در قالب نوعی سلب مسئولیت یا همستیزی تلقی کنند. اغلب والدین برخی اختلافهایی را که در این مرحله رخ میدهد شخصی تلقی کرده و به اشتباه آن را نوعی سرپیچی خودسرانه یا رفتاری متناقض برداشت میکنند. این دوره، زمانی است که بچهها بهمعنای واقعی کلمه سعی میکنند رازهایشان را از والدین پنهان کنند و والدینی که صبر و تحمل کمی نسبت به این نوع تغییرات دارند -درواقع والدینی که دوست دارند همهچیز را بدانند– ممکن است با کنجکاوی زیاد نسبت به نونهالشان آنها را نسبت به خود گریزان کنند.
رابطه تان را با او تقویت کنید
یکی از کارهای دشوار در این سنین، مهیا کردن فضایی برای بچههاست که بخواهند با شما صحبت کنند. متخصصان توصیه میکنند که سعی کنید یک بازه زمانی مشخص یک به یک (یعنی دو نفره) آن هم یک یا دو بار در هفته با فرزندتان مشخص کرده و حتما برایش وقت بگذارید؛ زمانی که بتوانید کاملا به او و حرفهایش توجه کرده و ترجیحا در آن زمان، در حال کار کردن یا چک کردن ایمیلهایتان نباشید. انجام این کار نهتنها باعث بهبود و قویتر شدن رابطهتان خواهد شد، بلکه مهارتهای درونفردی را هم که در آینده اهمیت فراوانی پیدا میکند به او خواهید آموخت. در این میان کیفیت زمانی اهمیت بسزایی دارد و درواقع چیزی است که ممکن است آن را نادیده بگیریم؛ چراکه بچههای ما خواهند گفت که نیازی به آن ندارند و بعد خود را کنار بکشند و ما هم سهوا نسبت به این گرایش، از خود موافقت نشان دهیم.
مستقیم به او راهکار ندهید
زمانی که بچهها سنشان کمتر است، میتوانید از آنها سوالات مستقیم بپرسید. مثلا مدرسه چطور بود؟ امتحان را چه کار کردی؟ حالا و در این سن، راهکار مستقیم یعنی پرسیدن سوالات فراوان و دم به دم درباره مدرسه و اتفاقات روز از او واقعا جواب نمیدهد. ناگهان کودک فشار زیادی حس خواهد کرد و درواقع نتیجه معکوس بههمراه خواهد داشت. اگر بنشینید و هیچ سوالی نپرسید و فقط گوش کنید، اطلاعات بیشتری درباره زندگی فرزندتان و آنچه میخواهید بهدست خواهید آورد. درواقع این روش، این پیام را به فرزندتان خواهد داد که اینجا، جایی است که میتواند بیاید و در آن صحبت کند و این اجازه را دارد که درباره هر آنچه حس کرده یا فکر میکند، حرف بزند. گاهی اوقات شما هم میتوانید به او کمک کرده و نصیحتی بکنید؛ اما سعی نکنید خودتان را زیاد دخالت دهید و بخواهید همه مشکلات را حل کنید. در سایر مواقع بهتر است فقط در آن شرایط حضور داشته و روی این مسئله تاکید داشته باشید که روبهرو شدن با آنچه دارد تجربه میکند چقدر میتواند دشوار باشد.
سعی کنید شنونده خوبی باشید!
اگر بنشینید و هیچ سوالی نپرسید و فقط گوش کنید، اطلاعات بیشتری درباره زندگی فرزندتان و آنچه میخواهید بهدست خواهید آورد. درواقع این روش، این پیام را به فرزندتان خواهد داد که اینجا، جایی است که میتواند بیاید و در آن صحبت کند و این اجازه را دارد که درباره هر آنچه حس کرده یا فکر میکند، حرف بزند. گاهی اوقات شما هم میتوانید به او کمک کرده و نصیحتی بکنید؛ اما سعی نکنید خودتان را زیاد دخالت دهید و بخواهید همه مشکلات را حل کنید.
قضاوت ممنوع
در این سن کودک شما با زرنگی زیادی به این مسئله توجه میکند تا ببیند چقدر او را مورد قضاوت قرار میدهید. آنها بهدنبال پیدا کردن سرنخی هستند تا ببینند چطور درباره بچههای دیگران صحبت میکنید، خصوصا آنهایی که دچار مشکل یا گرفتاری خاصی هستند؛ مثلا فلان دختر چطور لباس میپوشد یا آن پسر رفتار خوبی دارد یا رفتارش بد است. آنها ما را تحتنظر داشته و در این مورد تصمیم میگیرند که آیا والدین درباره آنها یا دیگران قضاوت کرده یا برخورد خشن و انتقادی دارند.
برنامه موردعلاقهاش را تماشا کنید
یکی از راههای ارتباط برقرار کردن با کودکان در سنین نونهالی و ایجاد فضایی برای صحبت درباره موضوعاتی که ممکن است تابو تلقی شوند، تماشای فیلم دلخواه فرزندتان همراه با او و خندیدن و صحبت کردن درباره آن با یکدیگر است. البته بهتر است زیاد داستان محتوای فیلم را سفت و سخت نگرفته و ارزشهایش را به انتقاد نکشید. همچنین یکی دیگر از وظایف ما بهعنوان پدر یا مادر، کمک به پسرها یا دخترهایمان است تا این مسئله را تشخیص دهند که این رسانه چطور میتواند خصوصیات جنسیتی را به آنها القا کند؛ رگبار پیامهای فرهنگی که ازسوی فلان برنامه سعی بر این دارد که به کودکان بفهماند دختر یا پسر بودن به چه معناست. به آنها کمک کنید معنای رد شدن از خطوط قرمز را بفهمند. اما تمام این کارها را آرام و با شوخطبعی انجام دهید.
بیش از حد واکنش نشان ندهید
پزشکان نسبت به این مسئله هشدار دادهاند که شما بهعنوان والدین در یک موقعیت بد، ممکن است در کل شرایط را بدتر کنید. دکتر استینر آدیر، این مسئله را با مثالی بیان میکند: دخترتان با گریه نزد شما میآید، او به مهمانی دوستش دعوت نشده و تنها عکسی از آن را در یکی از فضاهای مجازی دیده است. والدین به او میگویند «آه خدای من، باورم نمیشود که دعوت نشدی! وحشتناک است. الان به مادرش زنگ میزنم.» این نوع برخورد شما تنها پیاز داغ ماجرا را بیشتر و شعلههای واکنش فرزندتان را شعلهورتر خواهد کرد.
افراط نکنید
از آن دسته والدینی نباشید که همه چیز را نادیده میگیرند، چون با این کار ممکن است کودک احساس کند به او و مسائلش بیاعتنا هستید. در کل افراط در هیچ روندی مناسب نیست و بهتر است در همه حال، خصوصا برخورد و تعامل با فرزندتان جانب اعتدال را رعایت کنید.
به آنها کد غلط ندهید
یکی از سختترین چیزها برای پسران در این سن، پیامها و نشانههایی است که درباره فرهنگ و افکاری درباره ظرفیت عشق، رابطه دوست واقعی و روابطی که برایشان بسیار مضر است، میشنوند. درواقع آنها بر این باورند که هر آنچه با احساسات سر و کار داشته باشد –مثل عشق، غم و آسیبپذیری– دخترانه بوده بنابراین بد است. در این مرحله والدین باید هر کاری از دستشان برمیآید، انجام دهند تا پسرها را تشویق کنند در خانه حساس و خوشطبع باشند.
منبع: مجله سیب سبز