نویسنده ارشد این تحقیق، دکتر ربکا برنرت Rebecca Bernert، استادیارروانپزشکی دانشکده علوم رفتاری دانشگاه استنفورد کالیفرنیا و همکارانش، اخیرا یافته های خود را در مجله روانپزشکی بالینی گزارش کرده اند.
آمارها نشان می دهند که در سال 2015، خودکشی باعث مرگ بیشتر از 44000 نفر در ایالات متحده شد؛ و خودکشی را به دهمین علت مرگ در کشور تبدیل کرد.
از آن بیشتر، در سال 2014 بیشتر از یک میلیون نفر در U.S. گزارش دادند که تلاشی برای خودکشی داشتند؛ و در همان سال بیش از 9.4 میلیون بزرگسال گزارش دادند که دارای افکاری برای خودکشی بوده اند.
نیازی به گفتن نیست؛ خودکشی، یک نگرانی عمده سلامت عمومی است. و یک نیاز به شناسایی عوامل خطر برای خودکشی وجود دارد، به طوری که بتوان با دانستن این عوامل خطر، اقدامات پیشگیرانه را انجام داد.
در مطالعه جدیدی از دکتر برنرت و تیمش، نشان داده شده است که “اختلال خواب”، می تواند یکی از همین عوامل خطر باشد.
خواب چگونه بر انگیزه خودکشی تاثیر می گذارد؟
محققان برای دسترسی به یافته های خود، از 50 بزرگسال بین سنین 23-18 سال ثبت نام کردند. همه شرکت کنندگان یا سابقه تلاش برای خودکشی داشته و یا اخیرا اندیشه هایی در مورد خودکشی داشتند.
برای یک هفته، همه شرکت کنندگان مجبور بودند شب ها یک شتاب سنج accelerometer بر روی مچ دست خود ببندند. این کار محققان را قادر به نظارت حرکات مچ دست شرکت کنندگان میکرد؛ که البته در تحقیقات قبلی نشان داده شده بود که این شتاب سنج، یک شاخص قابل اطمینان از الگوهای خواب – بیدار افراد می باشد.
شرکت کنندگان همچنین پرسشنامه هایی که به تفصیل شدت بی خوابی، کابوس، افسردگی، مصرف الکل و انگیزه خودکشی بود را پر کردند. پرسشنامه ها در دو نوبت، یکی در ابتدای تحقیق و دیگری 3 هفته پس از نظارت خواب تکمیل شد.
در مقایسه با شرکت کنندگانی که هر روز در زمان مشخصی می خوابیدند و بیدار می شدند، آن دسته از شرکت کنندگانی که دارای تغییرات زیادی در اوقات خواب و بیداری خود بودند، بخصوص افرادی که سابقه آن را داشتند، یک تا سه هفته بعد، بیشتر احتمال داشت که انگیزه خودکشی در سر داشته باشند.
بنابراین، سوژه هایی که در زمان خواب، تغییرات بزرگتری را تجربه می کردند، بیشتر احتمال داشت به اختلال بی خوابی و کابوس دچار شوند؛ که هر دوی این پیش بینی ها مستقل از افکار خودکشی بودند.
دکتر برنرت میگوید: در شبهای بعد، زمانی که سوژه به خواب می رود، بیخوابی و کابوسهای وی نیز بیشتر و دچار تغییرات بزرگتری شده، که در واقع بیان کننده چگونگی رشد بی خوابی در فرد است.
وی می افزاید: خواب، در واقع خواب شاخص سلامت ماست؛ خواب شبانه ما به طور مستقیم بر چگونگی احساس ما در صبح روز بعد اثر میگذارد.
دکتر برنرت می افزاید: ما معتقدیم که ممکن است خواب کم و نامطلوب تسکینی برای کاهش احساس پریشانی در زمان استرس نیست؛ عدم خواب کافی باعث می شود تا برای چگونگی تنظیم خلق و خوی خود ناتوان شده و این نیز به نوبه خود، آستانه رفتارهای خودکشی را پایین می آورد.
حتی بعد از بررسی شدت افسردگی در میان شرکت کنندگان، ارتباط بین اختلالات خواب و افکار خودکشی هنوز باقی مانده بود.
پیشگیری از خودکشی با درمان اختلالات خواب
براساس یافته های تیم تحقیق، دکتر برنرت و همکارانش اعتقاد دارند که بی خوابی، تغییرات در زمان خواب و بیداری و دیگر اختلالات خواب ممکن است پیش بینی کننده وجود افکاری درباره خودکشی در بین جوانان، “یعنی بیشترین جمعیتی که تحت تاثیر خودکشی قرار دارند”، باشد.
همانگونه که دکتر برنرت می گوید، اختلالات خواب، مهم ترین عاملی است که باید برای جلوگیری از خودکشی، درمان شود.. این تیم در حال حاضر در حال انجام دو آزمایش بالینی است، که در آن کارآیی درمانهای غیردارویی برای بی خوابی، برای جلوگیری از اقدامات خودکشی آزمایش می شود.
دکتر برنرت می افزاید: در مقایسه با سایر عوامل خطر برای خودکشی، خواب آشفته یا کابوس قابل درمان هستند و با مداخلات مختصر و سریع، به میزان بالایی قابل درمان است.
نظر به اینکه “خواب” چیزی است که ما در سراسر جهان آن را تجربه می کنیم، و ممکن است در مقایسه با سلامت روان خود، بیشتر مایل به صحبت درباره آن به طور آشکارا باشیم، اعتقاد داریم که مطالعه این مقاله ممکن است نشان دهنده یک فرصت مهم برای جلوگیری از خودکشی باشد.
منبع: سیمرغ