دکتر استفانی میهالاس، روانشناس و مربی بالینی در گروه روان‌پزشکی و علوم رفتاری دانشکده پزشکی David Geffe- در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی می‌گوید که غرق در رسانه اجتماعی شدن می‌تواند باعث ایجاد یک چرخه منفی شود. بعضی از افراد سعی می‌کنند که از جست‌وجو در شبکه‌های اجتماعی همچون فیس‌بوک برای فرار از علائم افسردگی خود استفاده کنند. اما در حقیقت رسانه اجتماعی می‌تواند ریشه هیجان‌های ناسالم باشد. چرخه منفی زمانی آغاز می‌شود که مدت‌زمان طولانی را صرف رسانه اجتماعی می‌کنید و وقت فعالیت‌هایی همچون تمرین بدنی، ملاقات با دوستان و شرکت در فعالیت‌های سرگرم‌کننده را که باعث سلامت هیجانی می‌شوند به‌وقت گذراندن در رسانه اجتماعی اختصاص می‌دهید. در حقیقت، در سال 2010 جامعه بین‌المللی SIGCHI کنفرانسی را تحت عنوان «عوامل انسانی در سیستم‌های کامپیوتری» برگزار کرد که بر اساس گزارش‌ها نهایی منتشرشده در این کنفرانس کاربرانی که زیاد از رسانه اجتماعی استفاده می‌کنند با کاهش پیوند اجتماعی و افزایش تنهایی مواجه می‌شوند. دکتر میهالاس به چند مورد از عواقب منفی ناشی از وابستگی به رسانه اجتماعی اشاره می‌کند که شامل موارد زیر هستند:
وابستگی به رسانه اجتماعی باعث دور باطل تنها نشستن در خانه و دور از دیگران بودن می‌شود.
ازآنجایی‌که وابستگی به رسانه اجتماعی سازگاری شما به جهان اطرافتان را کمتر می‌سازد، درنتیجه قربانی افکار خود می‌شوید.
ممکن است که به گروه‌های مجازی یا چت روم‌هایی هدایت شوید که در آن‌ها افکار، احساسات و هیجان‌های منفی ترویج داده می‌شوند و شما را از سبک زندگی مثبت و سالم‌تر دور می‌سازند.
علاوه بر این، دکتر ناتاشا سانتوز، یک روان‌پزشک و استادیار در دانشگاه نیویورک می‌گوید که یک ویژگی افسردگی این است که شما را به سمت داشتن باورهای غیرکاربردی و پردازش اطلاعات از طریق جانب‌داری منفی سوق می‌دهد. اگر یک فرد افسرده وارد رسانه اجتماعی شود می‌تواند با دیدگاه افسردگی خود این نوع از تفکرات منفی را ممکن سازد و به تفکرات نادرست اعتبار ببخشد. برای مثال، ممکن است که عکس‌ها، توئیت ها و پست‌ها را به‌گونه‌ای پردازش کند که زندگی دیگران را زیبا جلوه می‌دهد، درحالی‌که واقعا ممکن است که زندگی دیگران این‌گونه نباشد. این جانب‌داری منفی باعث می‌شود که ویژگی‌های مثبت روابط واقعی را کمتر بدانید.
فقدان روابط متقابل رودررو
در سال 2011 تحقیقی در ژورنال Computers i- Huma- Behavior به چاپ رسید که در آن تاثیر حمایت اجتماعی رودررو و حمایت اجتماعی رایانه‌ای موردبررسی قرار گرفت. درحالی‌که هر دو نوع حمایت اجتماعی موثر بودند، اما حمایت اجتماعی رودررو تاثیر بیشتری در کاهش یا تسکین اختلال‌ها یا ناآرامی‌های زندگی داشت. دکتر سانتوز می‌گوید که وقتی در حال مقابله با افسردگی هستید، رابطه متقابل حضوری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. علاوه بر این، دکتر سانتوز می‌گوید که دنیای واقعی و نه دنیای مجازی محیطی را فراهم می‌آورد که در آن باورهای نادرست در مقابل اسنادی قرار می‌گیرند که نادرستی آن‌ها را اثبات می‌کنند. دکتر میهالاس می‌گوید: «وقتی‌که ازنظر اجتماعی گوشه‌گیر می‌شوید، گرایش تامل راجع به باورهای غلط بیشتر می‌شود.» او ادامه می‌دهد: «وقتی‌که با دیگران هستید، این فرصت را دارید که با آن‌ها در مورد درستی چیزها یا حداقل در مورد چیزهایی صحبت کنید که در اطراف شما رخ می‌دهند. وقتی‌که این توانایی را دارید که بجای تمرکز روی مشکلات خود راجع به چیزهای دیگری صحبت کنید، واکنش استرسی مغز شما کاهش می‌یابد.» علاوه بر این، دکتر میهالاس می‌گوید که روابط متقابل رودررو فرصت‌هایی را برای تماس فیزیکی-یک شیوه تاییدشده برای تقویت خلق و خود- فراهم می‌آورند. در سال 2010 در ژورنال Journa- of Family and Childre- Studies تحقیقی به چاپ رسید که نشان می‌دهد تماس بین فردی یک نیاز انسانی مهم است.
تعریف دوباره حد و حدود سلامتی
دکتر سانتوز می‌گوید که هم به مزیت و هم به هزینه استفاده از رسانه اجتماعی فکر کنید. از خودتان بپرسید که استفاده از رسانه اجتماعی چه چیزی را نصیبتان می‌کند و به هنگام استفاده ازآن چه احساسی می‌کنید؟ دلیل استفاده از وب‌سایت‌های خاص را بررسی کنید و از خودتان بپرسید که آیا می‌توانید به یک شیوه موثرتری از آن‌ها استفاده کنید.
دکتر سانتوز می‌گوید: «سعی کنید که سروصدای رسانه اجتماعی را محدود کنید. از رسانه اجتماعی به‌گونه‌ای استفاده کنید که عملکرد مطلوب برای شما داشته باشد. برای مثال، از آن برای تماس با آشنایان دور خود استفاده کنید. اگر به هنگام احساس بی‌حوصلگی یا ناخشنودی این تمایل در شما شکل بگیرد که وارد رسانه اجتماعی شوید درنهایت پس از استفاده از رسانه اجتماعی با بدتر شدن احساستان مواجه می‌شوید و درنتیجه در این وضعیت رسانه اجتماعی عملکرد مطلوبی برای شما ندارد.» علاوه بر این، مراقب این نیز باشید که از طریق رسانه اجتماعی به چه کسی نزدیک می‌شوید. دکتر میهالاس می‌گوید: «غالبا افرادی که افسرده یا مضطرب هستند اسیر خود پیشگویی‌هایی همچون بی‌ارزش بودن یا دوست‌داشتنی نبودن می‌شوند که همین خود پیشگویی‌ها احساس‌های آن‌ها را بدتر می‌کنند.» دکتر میهالاس اضافه می‌کند: «عادت برقراری ارتباط با افراد زیاد نیز به‌مانند عدم برقراری ارتباط با دیگری می‌تواند به حمله اضطراب و تشدید علائم افسردگی کمک کند.» به همین دلیل دکتر میهالاس نتیجه‌گیری می‌کند که یک فرد باید با افرادی ارتباط برقرار کند که واقعا می‌تواند به‌عنوان دوستان واقعی روی آن‌ها حساب باز کند. دکتر میهالاس می‌گوید که به نظر بعضی از افراد رسانه اجتماعی یک سیستم حمایتی مهم برای آن‌ها است و اگر به‌طور ناگهانی این سیستم حمایتی از زندگی آن‌ها حذف شد با عواقب بدی مواجه خواهند شد. اما اگر فکر می‌کنید که به دلیل فرار از واقعیت یا خودداری از ارتباط متقابل با دیگران از رسانه اجتماعی استفاده می‌کنید باید با پزشک خود یا یک متخصص سلامت روان در مورد کاربرد رسانه اجتماعی در زندگی خود صحبت کنید. با همفکری پزشک می‌توانید به یک برنامه‌ای برسید که با استفاده از آن می‌توانید از رسانه اجتماعی به‌عنوان یک ابزار سالم برای مدیریت افسردگی خود استفاده کنید.
منبع:سپیدآنلاین