فرستادن بچهها به مهد کودک مشکلی است که اغلب خانوادهها با آن درگیرند. سن رفتن بچه به مهدکودک از یک طرف، و اینکه اصلا بچه باید به مهد برود یا نه مشکل دیگری است که در خانوادهها وجود دارد.
جالب اینجاست که در کشورهای غربی مهد رفتن کودک چه قبل و چه بعد از سه سالگی یک نیاز اساسی است که اصلا درباره آن صحبتی نمیشود ولی در ایران هنوز برای رفتن یا نرفتن کودک به مهد سوالات زیادی وجود دارد. فکر میکنید دلیل این اتفاق چیست؟
مهدکوک نیاز یا فانتزی
در مهدهای کودک مربیان با تجربه و تعلیم دیده فعالیت میکنند
مهد کودک بهتر است یا خانه
سوال مهم این است که ماندن بچه در خانه پیش مادر یا پدربزرگ مادربزرگ بهتر است یا رفتن به مهدکودک. بچهها تا ۳ سالگی نیاز مبرمی به حضور داشتن در خانواده و یا ماندن پیش یک فرد نزدیک دارند. اما همیشه شرایط بر وفق مراد آنها و خانوادهها نیست. گاهی مادران باید به هر دلیلی به سر کار بروند و بچه باید تنها بماند. در این شرایط باید به بهترین انتخاب برای بچهها فکر کرد. اگر مادربزرگ و پدربزرگ شرایط و امکان نگه داری بچهها را دارند باید از این موقعیت استفاده کرد و بچه را به آنها سپرد. اما همیشه این امکان وجود ندارد.
این جور وقتها پرستار گرفتن یا سپردن به مهد گزینههایی است که به ذهن خانوادهها میرسد. دردسرهای پیدا کردن پرستار مطمئن و مهربان که بچه در کنارش احساس آرامش کند انقدر زیاد است که مادران ترجیح میدهند سراغ مهد کودک بروند. در مهدهای کودک مربیان با تجربه و تعلیم دیده فعالیت میکنند و هر رفتار نامناسب آنها با بچهها توسط مدیر مهد رصد میشود و به آنها تذکر میدهند. با این حساب مهد محیط امن تری خواهد بود تا بچه با یک فرد غریبه تنها بماند. از طرف دیگر رفتن به مهد باعث تغییر محیط بچه میشود و یکسره از صبح تا شب در خانه نیست.
البته نظرات مختلفی در این مورد هست، مثلا دکتر «غزال زاهد»، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی میگوید:
«تا زمانی که کودک توانایی توصیف فضای مهد و بیان اتفاقهایی که در آنجا میافتد را ندارد، نباید به مهد کودک سپرده شود. اگر مادری شاغل است، برای فرزند زیر ۳ سال خود باید یک نفر را به عنوان مراقب انتخاب کند. این شخص میتواند مادربزرگ، خاله یا یک پرستار باشد که بچه در کنار او احساس آرامش و ایمنی داشته باشد. در چنین شرایطی، احتمال بروز «اضطراب جدایی» کمتر میشود در غیر این صورت بچه دچار اختلال در پدیده دلبستگی میشود.»
ولی در نهایت این شما هستید که با توجه به شرایط زندگی خود باید بهترین تصمیم را برای فرزندتان بگیرید. با یک مقایسه کوتاه بین مزایا و معایب مهدکودک میتوانید بهترین انتخاب را برای فرزندتان داشته باشید.
مهدکوک نیاز یا فانتزی
مهدکودک اولین محیط اجتماعی برای بچه هاست
مشکلات مهدکودک
خب اینکه بگوییم مهد کودک رفتن هیچ مشکل یا ضرری برای بچه ندارد حرف درستی نیست. مهدکودک اولین محیط اجتماعی برای بچه هاست که تاثیر زیادی بر رفتار و حتی نگرش آنها به زندگی میگذارد. همه ما یادمان هست که اگر از معلمی در مدرسه بدمان آمده باشد حتما از آن درس هم بیزار بودیم. خب این شرایط را برای کودکی در نظر بگیرید که هنوز هیچ درک و تفکر انتزاعی ندارد و گاهی آنقدر کوچک است که حرف هم نمیزند.
باید پذیرفت که رفتن بچهها به مهد اگر در سن مناسب اتفاق نیافتد خطرات روحی زیادی در پی دارد. مهد کودک محیطی است که بچهها با ورود به آن شروع به مریض شدن میکنند، یکی از نمادهای بیماری برای پزشکان مهدکودک است، محیط اجتماعی، بیدقتی بچهها در خوردن با دستهای آلوده و اجتماع ویروسها باعث این اتفاقات میشود. گاهی ناسازگاری بچه با هم سن و سالهایش به قدری دردسر ساز میشود که مادر مجبور به تغییر مهد میشود. مربیها به خصوص برای کودکان نوپا (۲تا۳ سال) باید ویژگیهای خاصی برای جذب بچه داشته باشند در غیر این صورت پذیرش محیط کلاس برای بچهها ممکن نیست.
وقت بیشتری را با کسانی میگذرانند که دنیای شبیه به خودشان دارند
مثلا پیش آمده، بچهای که از یک سالگی در مهد بوده، بعد از تغییر کلاس و رفتن به گروه بچههای نوپا، بعد از طی یک سال هنوز دلبستگی به مربی اول خود را دارد و اصلا حاضر نیست مربی جدید را بپذیرد. اگر والدین در این شرایط به هر ساز بچه برقصند و تن به تمام خواستههای نامعقولش بدهند تا بزرگسالی نمیتوانند هرگز به فرزندشان نه بگویند. و مدام باید در حال تغییر مدرسه و معلمهای او باشند. (کاری که عملا شدنی نیست).
مزایای مهدکودک
کودکی که وارد مهد میشود، به خصوص اگر در سن مناسب، این کار انجام شود تغییرات بسیاری در رفتار و حرف زدنش دیده میشود. اگر بچهای دیر زبان باز کرده باشد حضورش در جمع هم سالانش باعث میشود سریعتر به حرف بیافتد. آنها با زبان هم آشنا هستند و راحتتر هم کلام میشوند. کودکانى که تازه شروع به حرف زدن کردهاند، هنگامى که با کودکان هم سن و سال خود ارتباط برقرار مىکنند و همراه مربى که وقت خود را صرف کودکان کرده است، مىتوانند پیشرفت قابل توجهى در گفتار و رشد بیانى داشته باشند.
مثلا در خانه پیش والدین اگر بچه بگوید آب بدون نیاز به کامل کردن جمله سریع آب در اختیارش خواهد بود، به اصطلاح میگویند مادر زبان بچهاش را میفهمد. اما این فهم زیاد باعث کندی در رشد زبان میشود گاهی لازم است بگذاریم بچه تلاش کند جملهها را کامل بگوید. در مهد کودک هر لغتی را که از دیگری یاد بگیرد تکرار میکند و خیلی اتفاقی جملهها را کامل یاد میگیرد.
بچهها در مهد بازی کردن، اشتراک و همکاری را یاد میگیرند. دوست پیدا کردن و فعالیتهای مناسب سنشان را در مهد می آموزند. وقت بیشتری را با کسانی میگذرانند که دنیای شبیه به خودشان دارند. بچه در جمع همسالان بهتر غذا میخورند و تبعیت از قانون را یاد میگیرند. رفتارهای بدشان را تا حدودی ترک میکنند و برای هر کار خوبی تشویق میشوند و این رفتار در آنها تقویت میشود.
بچهها در مهد بازی کردن، اشتراک و همکاری را یاد میگیرند
بهترین سن برای رفتن به مهدکودک
دکتر فربد فدایی، روانشناس اجتماعی و روانپزشک میگوید: «اگر کودک در سنین غیر مناسب به مهدکودک فرستاده شود، احساس طرد شدن از سوی مادر میکند و حس طردشدگی و دوری از خانواده در شکلگیری شخصیت او تأثیر میگذارد، بنابراین در این کودکان ممکن است احساس خشم و رنجش و افسردگی ملاحظه شود.»
کودک تا سه سالگی نیاز به محبت وامنیت خانواده دارد. اگر برای مادر امکان ماندن در خانه نباشد و کسی از نزدیکان، مثل مادربزرگ و خاله یا عمه برای نگه داری کودک حضور نداشته باشند چارهای جز رفتن به مهد نیست.
زیر سه سال کودک ممکن است دچار اضطراب جدایی بشود و حتی واکنشهای جسمانی بدی هم از خود نشان دهد. مثلا دچار لکنت زبان شود. در این شرایط باید سریع مهد رفتن قطع شود و بعد از اینکه بچه از نظر روحی آمادگی داشت دوباره او را به مهد فرستاد. تا قبل از ۳ سالگی، مهمترین مسالهای که باید در نظر گرفته شود، انتقال خوب و کامل محبت به شیرخوار است. کودک باید احساس کند در مدتی که مادر نیست، به وسیله مربی حمایت میشود. ارتباط مادر با مربی به این تبادل محبت کمک زیادی میکند. اما بعد از سه سالگی سن آموزش و تربیت پذیری کودک شروع میشود و باید به مهد برود.
کودک باید احساس کند در مدتی که مادر نیست، به وسیله مربی حمایت میشود
از طرف دیگر ممکن است کودک در این سه سال به حدی به مادر وابسته شده باشد که رفتن به مهد برایش دشوار باشد و این بار با آگاهی کامل از مادر جدا نشود. برای این کار باید به کودک زمان بدهید محیط جدید را بپذیرد. قبول کنید او فقط با شما بوده و ناگهان جدا شدن برایش سخت است. اگر امکان حضور در کلاس را به شما دادند همراهش در کلاس بمانید تا ترسش بریزد. اگر نه در مهد حضور داشته باشید تا هر لحظه ترسید شما را ببیند. زمان پذیرش مهد بین یک هفته تا یک ماه برای بچهها متفاوت است. اما اگر کمی صبور باشید و به گریههای بچه دل ندهید قطعا موفق میشوید و از کارتان هرگز پشیمان نخواهید شد. با توجه به این شرایط برای اینکه نه خیلی زود و نه خیلی دیر بچه به مهد برود، ۲سال و نیم سن مناسبی برای رفتن به مهد است.
گول ظواهر و کلاسهای متعد را نخورید
ترس از مهد کودک
ترسیدن کودک برای حضور در یک محیط جدید اتفاق عجیبی نیست. بچهها از ابتدا تنها با مادر و پدر و در نهایت خانواده درجه یک در تماسند و همه خواستههایشان توسط آنها بیچون و چرا اجرا میشود. غریبه ترین محیط اجتماعی برای آنها پارک و فضاهای بازی است که مدت موقتی را در آنجا هستند و مادر همراه آنهاست. ناگهان جدا شدن از این امنیت و حضور در یک جمع پر از بچه با کسی غیر از مادر، دشوار است. بچهای که تا دیروز همه اسباب بازیها برای خودش تنها بوده امروز باید آنها را شریک شود، هر وقت خواستهای داشتته سریعا اجرا میشده حالا شاید برای خواستههایش مجبور شود کمی منتظر بماند. درک همه اینها برای یک کودک سه ساله سخت است اما در ساختن شخصیتش تاثیر مهمی دارد.
مشخصات مهدکودک خوب
یادتان باشد اولین محیطی که فرزند شما بعد از خانه، زمان زیادی را در آن میگذراند مهد کودک است. بنابراین باید به اندازه خانه در آنجا احساس آرامش و امنیت کند. برای پیدا کردن مهدکودک مناسب و خوب اول از محل زندگی خودتان شروع کنید، به مهدکودکهای اطراف سر بزنید با مربیها و مدیر و احتمالا خانوادهها صحبت کنید. نظر والدین بسیار مهم است.
سابقه مهد را بررسی کنید. گول ظواهر و کلاسهای متعد را نخورید. یادتان باشد فرزند شما قرار است به مهد کودک برود تا با محیط آموزشی آشنا شود نه اینکه فیلسوف از آنجا خارج شود. بچههای کوچک نیازی به دانستن سه زبان خارجی ندارند. خود و فرزند خردسالتان را درگیر این بازیهای رقابتی نکنید.
مهدی که دائم مربیهایش عوض میشوند جای مناسبی نیست
پرسنل مهدکودک باید همه با تجربه و تحصیلکرده در این زمینه باشند. تغذیه مهد باید سالم و تمیز باشد. فضای ظاهری مهدکودک باید دوست داشتنی و طبق خواسته بچهها تزیین شده باشد.
در حال حاضر نداشتن دوربین مداربسته در مهد کودک طبیعی نیست، همه مهدها موظف هستند در تمام کلاسها و اتاقهای مهد دوربین داشته باشند. امنیت بچهها در مهد خیلی مهم است، درهای باز و پنجرههای خطرناک نشانه خوبی نیست. مربیان اگر سابقه طولانی در مهد دارند مطمئن ترند، مهدی که دائم مربیهایش عوض میشوند جای مناسبی نیست.
دکتر سیما فردوسی معتقد است: «در مهد کودک، مربیان وظیفه بسیار مهمی به عهده دارند زیرا نقش جانشین مادر را برای کودک ایفا میکنند و با توجه به این تعریف، مربی باید بتواند اضطراب کودک را تخفیف و به او امنیت بدهد و او را کنترل کند. اگر مهدکودکی دارای ویژگیهای لازم باشد و تنها از کودک نگهداری نکند بلکه به نیازهای او نیز توجه داشته باشد و رشد کودک و شرایط فردی او را در نظر بگیرد و درباره برنامه خواب، بازی، تغذیه، استراحت کافی و فعالیتهایی که مناسب سن کودک باشد، تدابیر لازم اندیشیده باشد و محیط امنی برای کودکان ایجاد کند، میتوان پیشنهاد کرد که والدین حتما فرزندشان را به چنین مهدکودکی بسپارند.»
فضای ظاهری مهدکودک باید دوست داشتنی و طبق خواسته بچهها تزیین شده باشد
برای مدتی رفتار کودک خود را زیر نظر بگیرید، زمان رفتن و برگشتن او از مهد، حالت روحیاش نشان دهنده میزان رضایتش از محیط است. اگر هر روز با گریه و زور به مهد میرود و ناراحت و غمگین برمی گردد این اتفاق را نادیده نگیرید. اصولا بعد از شش ماه کودک باید از همه نظر به مهدکودک عادت کرده باشد و برای رفتن به آنجا پیش قدم شود.
حبیب
هیچ جا بهتر ازاغوش گرم مادری مهربان ودلسوز نیست.بچه هایی که به هر دلیل مجبورند در مهد باشند ضربات روح وجسمی جبران ناپذیری می خورند.الان که مدیران به صورت تلویحی ثبت نام را اجباری میکنند و یا دختر خود را مربی معرفی میکند تا پول در بیاورد بنده معلم بودم ان هم34سال البته بدتر از این دیدم.