«من زشتم؟ دماغم بزرگه؟ صورتم پر از جوش شده. چشمهام پف کرده. دندونهام نامنظمه و…» اینها سوالات و جملاتی است که خیلی وقتها فکر افراد بهخصوص نوجوانها و جوانها را مقابل آینه به خودش مشغول میکند و شاید تبدیل به دغدغه و حتی رنجی مداوم در زندگی شود. شاید شما هم جزء آن دسته از افراد خوشاقبال نباشید که از دوران کودکی تا بزرگسالی از نعمت زیبایی برخوردارند و بدون هیچ تلاشی نگاههای تحسینآمیز را به خود میکشانند. شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که در دوران بهخصوص نوجوانی بارها و بارها بیرحمانه درمعرض طعنه و زخم زبان غریبه و آشنا درباره چهره یا عضوی نه چندان زیبا در صورتشان قرار گرفتهاند. «دماغ گنده، خرطوم دراز، صورت اسبی» و بسیاری عبارت و جملههایی از این دست که مثل خنجر بر جان افراد مینشیند، در حالی که گویندگانشان به بهانه شوخی و مزه انداختن از کنار آن گذشتهاند و هرگز به تاثیری که این طعنهها بر افراد گذاشته پی نبردهاند. شکی نیست که زیبایی یک نعمت ارزشمند است و تلاش برای زیبا شدن هم یک رفتار طبیعی است که نمیتوان بر آن ایرادی گرفت، اما نگاهی بر موج وسیع جراحیهای زیبایی این پرسش را ایجاد کرده که تلاش برای زیبا شدن چرا این روزها اینقدر همهگیر، افراطی و نتایجش گاهی عجیب و غیرطبیعی شده است. دکتر مرجان علیقارداشی روانشناس در این باره توضیح میدهد.
تمایل به جراحی تا کجا طبیعی است؟
هیچ کس نمیتواند منکر این موضوع شود که زیبایی و میل به زیباتر شدن یک امر طبیعی است. همه ما در مرحله نخست ارتباط با افراد ناآشنا به ظاهر فرد مقابلمان توجه میکنیم. ظاهر افراد یک عامل قوی در پذیرششان از طرف دیگران است. قطعا افراد خوشچهره شانس بالاتری در برقراری ارتباط و جذب دیگران دارند. حتی برای گرفتن مشاغل و موقعیتهای اجتماعی هم ظاهر تاثیر زیادی دارد. پس عجیب نیست که افراد از وسایل و ابزارهایی حتی تا مرحله جراحی زیبایی استفاده کنند که به زیبایی ظاهرشان بیفزایند و چهره مقبولتری برای خود بسازند. روانشناسان هم این موضوع را امری طبیعی میدانند و بر این شیوه هیچ خرده نمیگیرند. قطعا وقتی کسی مثلا بینی بزرگی دارد که باعث میشود زمانی که مقابل آینه قرار میگیرد احساس خوشایندی از چهرهاش نداشته باشد حق دارد که برای رفع این مشکل اقدام کند و با یک عمل جراحی زیبایی هم نقص ظاهریاش را برطرف کند و هم از لحاظ روانی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند و به احساس خوشایند زیبا بودن برسد. تا اینجای کار همه چیز منطقی و بجاست. مشکل از جایی شروع میشود که میل به زیباتر شدن از حد منطقیاش میگذرد. اینجاست که پای اختلالات روانی وسط کشیده میشود.
وقتی پای یک اختلال روانی در میان است
دکتر مرجان علیقارداشی مشاور و روانشناس در این باره میگوید: بین زیبایی و افزایش اعتماد به نفس رابطه منطقی وجود دارد و نمیتوان منکر این واقعیت شد. بسیاری از مواقع پیش میآید به افرادی که دچار افسردگی شدهاند توصیه میکنیم که وضعیت ظاهریشان را تغییر دهند، مثل لاغر شدن تا این بهبود به تغییر وضعیت روحیهشان هم کمک کند. حتی در روابط زناشویی هم تغییر و بهبود ظاهر همسران میتواند تاثیر مطلوبی در روابطشان داشته باشد. اما موضوع اینجاست که یکسری افراد در تمایل و اقدام به زیبا شدن دچار افراط میشوند که این موضوع در درصد بالایی از موارد رابطه مستقیم با یک اختلال روانی در فرد دارد. مثلا افرادی که دچار وسواس هستند وقتی به وادی جراحی زیبایی بیفتند هیچ کدام از تغییراتی که در ظاهرشان ایجاد میکنند برایشان رضایتبخش نیست و مدام به رفع ایرادات خود ادامه میدهند و دست آخر چهرهای میسازند که با همه رنجها، هزینهها و مشکلاتی که برایشان در پی داشته اما باز هم از آن راضی نیستند و اینجاست که مشکلات ظاهری در کنار اختلالات روانی زندگی تلخی را برایشان رقم خواهد زد.
روانشناسان چه میگویند
گروه دیگری که در دام جراحیهای متعدد زیبایی میافتند، افرادی هستند که از اختلال خودشیفتگی رنج میبرند. افرادی که گهگاه در فضای مجازی هم پرمخاطب هستند و به مشکل افراط گونهای جراحیهای زیبایی را تجربه میکنند. این افراد مدام و در هر جمعی دوست دارند زیباتر از همه بهنظر برسند و بههمین دلیل در رقابت با دیگران در چرخه جراحیهای زیبایی میافتند و متاسفانه همیشه کسی هست که از آنها گامی جلوتر رفته باشد و این چرخه را پیش ببرد. این افراد مدام دست به جراحیهای زیبایی غیرضروری میزنند و بدون اینکه بدانند مشکل از ذهن بیمارشان است هزینه و رنج بینتیجهای به خودشان تحمیل میکنند، بههمین دلایل است که ما روانشناسان به جراحان زیبایی توصیه میکنیم پیش از اقدام به جراحی بیمارانشان را نزد روانشناس بفرستندتا با نگاه واقعبینانه اقدام به جراحی زیبایی کنند. این روش قطعا هم برای بیمار و هم پزشک مفید و ثمربخش خواهد بود و برای دوطرف مشکلات کمتری در پی خواهد داشت.
الگوهای غلط عامل جراحی
یکی از پدیدههای ناخوشایندی که این اواخر در جامعه ما ایرانیان ظهور کرده و چهرهها و اندامی نه چندان جذاب در میان بانوان و حتی آقایان ایجاد کرده عملهای جراحی و تزریقهای ژل و چربی است که ظاهر غیرعادی و افراط شدهای در چهره و اندام افراد ایجاد کرده است. اگر به حس فطری زیبا شدن بازگردیم هم اینگونه تغییرات در دایره زیبا شدن قرار نمیگیرد و توجیه منطقی پیدا نمیکند. اما واقعا دلیل این تغییرات ناهنجار چیست. دکتر علیقارداشی در این باره میگوید: «در وهله نخست میل افراطی و بیمارگونه به دیده شدن یک عامل اصلی برای اینگونه تغییرات نهچندان طبیعی در افراد است. انتخاب نوع خاصی از ظاهر به صورت غلو شده و تلاش برای داشتن این نوع ظاهر معضلی است که متاسفانه بهدلیل بروز نوعی الگوی غلط پدید آمده است. متاسفانه رسانههای تصویری در پدید آمدن این معضل نقش پررنگی بازی میکنند. تصاویری که از زنان موفق در رسانهها نمایش داده میشود تصاویری بینقص و زیباست. کمتر زن موفق و توانمندی در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و غیره بوده که مثل یک ستاره بین عموم بدرخشد، دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد تا بهعنوان الگو هم موردتوجه زنان جوان واقع شود.
رابطه جراحی با ملاکهای غلط ازدواج
نگاه مردان به زن مطلوب در این بین بسیار تاثیرگذار است. متاسفانه توجه بیش از حد مردان به ظاهر زنان در انتخاب همسر منجر به این تلاش زنان برای زیباتر شدن شده است. البته اگر مردان در انتخاب همسر ملاکهای شخصیتی و اخلاقی و جایگاه علمی و اجتماعی زنان را مدنظر قرار دهند، رقابت بر سر زیباتر شدن به سمت و سوی دیگری میرود. درواقع و براساس خصلتهای فطری افراد در انتخاب همسرشان و درنظر گرفتن شرایط موردنظر در انتخاب همسر، ناخودآگاه درخصوص ویژگیهای فرزندی که در آینده نصیبشان خواهد شد تصمیمگیری میکنند. البته بهطور طبیعی درنظر گرفتن شاخص زیبایی اهمیت دارد اما قطعا ویژگیهای شخصیتی، فکری و فرهنگی عوامل بسیار مهم و تاثیرگذارتری در این خصوص هستند که باید درنظر گرفته شوند. بهعنوان یک مشاور خانواده به وضوح مشاهده کردم که درنظر گرفتن صرف عوامل ظاهری در انتخاب همسر در متن زندگی زناشویی نتایج مطلوبی در پی نداشته و به مرور اختلافات فکری و فرهنگی ظهور کرده و جذابیتهای ظاهری هم نتوانسته مانع از شکلگیری اختلافات زناشویی شود.»
چرا نباید مقایسه کنید؟
انواع و اقسام رژیمهای لاغری و بدنسازی، جراحیهای متعدد زیبایی و دغدغه هر روزه برای اینکه شکل و ظاهری شبیه فلان مدل یا بازیگر سینما داشتن موضوعی است که فکر و ذهن برخی جوانان را مشغول خود کرده است. دکتر علیقارداشی در این خصوص توضیح میدهد: «بازیگران سینما یا مدلها متعهد به حفظ شکل خاصی از چهره و اندامشان هستند چون نوع حرفهشان و نقشهایی که بازی میکنند این ویژگی را میطلبد بابت این موضوع هم سبک زندگی خاص خودشان را دارند. این درحالی است که وقتی فرد مثلا شغلش روزنامهنگار، پزشک یا معلمی است، قطعا نمیتواند مانند یک مدل زندگی کند و اصلا نیازی هم نیست که این شیوه زندگی را داشته باشد.
میل به جاودانگی و جوانی
این روزها بخشی از جراحیهای زیبایی هم برمیگردد به تلاش افرادی که به دوران میانسالی پا گذاشتهاند و با بهرهجویی از جراحی زیبایی و سایر روشهای موجود در مسیر پیر شدن چهره و اندامشان مانع و در رسیدن به پیری ظاهر تاخیر میاندازند. دکتر مرجان علیقارداشی در این باره میگوید: «با رشد دانش پزشکی و بالا رفتن سطح سلامت و بهداشت جامعه سن کهولت هم بالاتر رفته و عمرها طولانیتر شده است و درست بههمین دلایل هم تلاش برای بهتاخیر انداختن پیر شدن چهره و اندام هم امکانپذیر شده که البته جای خوشحالی دارد و هیچ گلایهای هم از این بابت نیست. البته در این خصوص هم یک اما وجود دارد. زیادهروی در تلاش برای جوان ماندن هم وقتی به جایی برسد که فرد از نظر ظاهر هماهنگی و همخوانی با همسن و سالانش را به کل از دست بدهد و از نظر ظاهر شبیه ردههای سنی قبل از خود شود این ناهماهنگی هم منجر به ایجاد اضطراب و اختلال روحی در فرد میشود.
منبع: مجله سیب سبز