«طبقه پولدار ایرانی در جامعهای که بیش از ۷۴ میلیون نفر از جمعیت ۷۹ میلیون نفری آن خود را مستحق دریافت یارانه میدانند، همواره خبرساز میشوند. اینجاست که کالاهای مصرفی این طبقه بازتاب خبری وسیعی را از آن خود میکند. داستان اما داستان رژ لب ۲۰۰ هزار تومانی و عطر ۱۰ میلیون تومانی و ساعت ۲۰۰ میلیونی تومانی نیست. قصه وقتی به قسمت جذاب خود میرسد که نه کالایی مصرفی اما ماندگار که کالایی با ماندگاری اندک قیمتی سرسامآور از آن خود میکند. کمتر کسی است که آوازه بستنی ۴۰۰هزار تومانی برج میلاد را که با ورقه طلای خوراکی سرو میشد، نشنیده باشد.
همان بستنیای که در هجوم بهت و حیرت شهروندان خیلی سریع جای خالی داد و تنها به مثلی در محاورههای مردمی تبدیل شد. هر چند شهرداری تهران ساعاتی پس از آن که خبر فروش بستنی ۴۰۰هزار تومانی در برج میلاد از قول مسئول رستوران گردان برج میلاد روی خط رفت، واکنشی شدید نشان داد و خوردن طلا را دارای حرمت شرعی دانست و تاکید کرد از این اقدام پیشگیری خواهد شد اما خبر کار خود را کرده بود. مردمی که کمکم به دامان تحریم میخزیدند، سال پس از انتشار این خبر یعنی سال ۱۳۹۱، بیش از پیش داستان را با آب و تاب تعریف میکردند؛ گویی عدهای را در حال خوردن بستنیهای چهار صد هزار تومانی رویت کرده بودند.
در همین شرایط است که تلاشهای دولت برای نپرداختن یارانه به حداقل بیست میلیون نفر از جمعیت ایران با بنبست روبهرو میشود و تمایل اجتماع ایران به دریافت یارانه چنان بالاست که برخی عوارض حذف را از مواهب آن بسیار بیشتر میدانند.
همبرگر ۲۵۰ هزارتومانی
این بار اما خبر فروش همبرگر ۲۵۰هزار تومانی در لواسان است که کاربران شبکههای اجتماعی را به خود مشغول کرده است. یک همبرگر استثنایی در حالی که گرانترین همبرگرها در تهران، این کلان شهر مملو از فست فود، در حدود ۲۰ هزار تومان قیمت دارد.
سازنده این همبرگر تاکید دارد برای خرید این همبرگر گرانقیمت، باید از روز قبل سفارش داده شود. این بار اما خاویار است که مهمترین دلیل گرانی است. محتویات این ساندویچ لاکچری را ۱۲ گرم خاویار، تخم بلدرچین، پنیر بولچز، پنیر پرولون، جوانه شبدر و سس مخصوص و … تشکیل میدهد.
به این ترتیب یک ساندویچ قیمتی برابر با یارانه بیش از ۵ نفر در ماه را دارد و حالا صفی که مقابل این ساندویچفروشی تشکیل میشود، به مراتب خبری مهمتر از فروش آن در همین نزدیکیهاست. به نظر میرسد مشتریان همبرگر ۲۵۰ هزار تومانی به مراتب جذابتر از خود آن هستند؛ کسانی که جامعه ایران همواره با حساسیت و نوعی عصبیت اخبار مربوط به آنها را دنبال میکنند.
قصه خورد و خوراک لاکچری تنها به همبرگر ۲۵۰هزار تومانی ختم نمیشود. میوهفروشیهای لوکس شمال و غرب تهران را بگردید به نمونههای عجیب برمیخورید. کاهوهای فرانسوی با قیمتهایی استثنایی. یک تکه کاهوی دو رنگ فرانسوی بیش از ۳۰ هزار تومان قیمت دارد. وزن این تکه نیز به مراتب کمتر از یک کیلوست. سوپرمارکتها در این دست از مناطق شهری دست پرتری دارند. شیشههای کوچک مربا با قیمتهایی در حدود ۳۵ هزار تومان. در کشوری که خود داعیه تولید مربا و ترکیباتی از این دست را دارد
آب معدنیهای لاکچری
اگر به رستورانهای لوکس تهران سری بزنید، میتوانید آب معدنیهای لاکچری که بعضا تا ۶۰ هزار تومان در هر بطری قیمت دارند را ببینید. ماجرا وقتی جالبتر میشود که مقایسهای میان قیمت آب معدنی ایرانی با مشابه نروژی – سوییسی آن صورت گیرد. آب معدنیهای کوچک در بازار ایران به قیمتی در حدود ۷۰۰ تا ۱۵۰۰ تومان فروخته میشود و بطری بزرگ نیز بین هزار تا ۱۵۰۰ تومان، بستگی به محل عرضه قیمت دارد.
بعدی ویژه از زندگی لاکچری در تهران طعنه با پول آتش زدن میزند؛ سیگاری با روکش طلا در بازار تهران وجود دارد که نخی ۶۰ هزار تومان قیمت دارد. قیمت یک پاکت از این سیگار به حدود ۸۰۰ تا یک میلیون تومان میرسد.
آنها که روزگاری ساعتهای چند صد میلیونی و خانههای قصرگونه و خودروهای لوکس زیرپایشان برای طبقه متوسط و جامعه ایران خبر بود، امروز حالا خورد و خوراکشان زیر ذرهبین قرار گرفته است. موضوع مهم اینجاست که کالاهای پیش گفته در هر شرایطی قابلیت تبدیل به پول را دارند اما همبرگر ۲۵۰ هزار تومانی و آب معدنی ۶۰ هزار تومانی و دویست گرم مربای ۳۵ هزار تومانی امکان تبدیل دوباره به پول را ندارند.
ارزیابیهای مراکز معتبر اقتصادی در سطح بینالمللی حکایت از آن دارد که بازار ایران مستعد افزایش قابل توجه فروش کالاهای مصرفی لوکس در سالهای پیش روست. لاکچریها دیگر به خانه و ماشین و لباس و ساعت بسنده نمیکنند. آنها در خورد و خوراک نیز باید تفاوتهایشان را به رخ بکشند.»