شنبه برای هفت و نیم میلیون دانشآموز ابتدایی و چهار میلیون و 700 هزار دانشآموز متوسطه روزی است به تعداد خودشان متفاوت. برای یکی شنبه یک روز خوب است و برای یکی روز پایان خوشی، برای یکی روز آغاز دغدغههاست و برای یکی دیگر پایان یک بطالت طولانی.
اما شنبه که اول مهر است همه را به مدرسه میخواند، چه آنهایی که بعد از امتحانات خرداد برای روزهای کشدار تابستان برنامه داشتند و چه آنهایی که به هزار و یک دلیل فقط روزها را شمردند، کوچهها را متر کردند و نکتهای به دانش و هنرشان نیفزودند.
با امروز چهار روز دیگر به شروع سال تحصیلی جدید مانده؛ چهار روزی که برای عدهای هنوز فرصت خوابیدن بیشتر است، برای عدهای فرصت سفرهای لحظه آخری و برای گروهی مجال مهیا شدن برای بهار تعلیم و تربیت.
روی سخن این گزارش با همه این افراد است، با دانشآموزان در سنین مختلف که باید امروز و سه روز بعد را فرصتی مغتنم بدانند برای خودسازی و برقراری نظم در زندگی و غلبه بر همه اضطرابهایی که مانع پیشرفت است. روی سخن ما با خانوادهها هم هست که تا همراه نباشند تغییری رخ نمیدهد.
تنظیم خواب، احترام به زمان
سحرخیزی و کامروایی برای همگان صادق است و برای دانشآموزان بیشتر از دیگران. چهار روز باقیمانده تا شروع سال تحصیلی را میتوان با این اعتقاد سپری کرد و سحرخیز بود، شبها هم زودتر به رختخواب رفت تا سحرخیزی، شدنی باشد. این توصیه معصومه تختی، مشاور تحصیلی وخانواده به همه دانشآموزان است. او توصیه میکند صبحها اهالی خانه همگی بموقع بیدار شوند و با دانشآموز همراهی کنند تا مجبور نباشند کمی وقت را با شتاب و ایجاد هیجانات منفی جبران کنند و یک دانشآموز ناآرام را راهی مدرسه کنند.
علیرضا قهرمانی، مشاور تحصیلی نیز توصیه همکارش را پی میگیرد و اضافه میکند که چه بهتر خانوادهها یک صبحانه دستهجمعی تدارک ببینند و دانشآموزشان را با شادی و نشاط بدرقه کنند. به باور معصومه تختی، این حس خوب اول صبحی کمک میکند احساس آرامش و امنیت در بچهها ایجاد و به ایجاد حس خوب نسبت به مدرسه منجر شود.
او حتی از خانوادهها میخواهد در این روزهای باقیمانده، تجربیات خوب خود از دوران تحصیل را با دانشآموزانشان به اشتراک بگذارند تا رغبت تحصیل در آنها ایجاد و تقویت شود.
قهرمانی نیز موافق این روش است و توضیح میدهد که آرامش ذهنی، نتیجه همراهیهای معنوی خانوادهها با دانشآموزان است؛ بخصوص تزریق احساسات مثبت به آنها و البته تعلیم احترام به زمان و برنامهریزی که آرامش بخش است. به تعبیر این مشاور خانواده، داشتن زمانبندی درست برای خواب و بیداری و انجام تکالیف مدرسه راهی است مطمئن برای مقابله با پرخاشگریهای دانشآموزان در مدرسه.
این اضطراب فلجکننده
دیروز که جشن شکوفههای جمعی از کلاس اولیهای ایران بود، دوباره عدهای از نو دانشآموزها گریه سردادند و بیتابی کردند، آنها دلشان نمیخواسته به مدرسه بیایند و از خانواده جدا شوند که به اجبار شدهاند.
این داستان هر سال است، ربطی هم به این دهه و آن دهه ندارد و اسمش اضطراب جدایی است، مهمترین اختلال اضطرابی که خانوادهها و اولیای مدرسه را درگیر میکند .
دکتر مهدی میرمحمد صادقی، مدیرکل دفتر مشاوره و روانشناسی سازمان بهزیستی کشور میگوید چندسالی است که به صورت آزمایشی، اضطراب کودکان پنج تا شش سال کشور غربالگری میشود و رقمهای درشتی از ابتلا به اضطراب بخصوص از نوع جداییاش استخراج میشود. او به غربالگری سال گذشته اشاره کرد که جامعه آماریاش 45 هزار نفری بود و بعد از پایان غربالگری اثبات شد 29 درصد کودکان در آستانه ورود به مدرسه از اضطراب رنج میبرند.
به گفته میرمحمدصادقی، همه این بچهها و خانوادهها به مراکز مشاوره تخصصی کودک و نوجوان ارجاع شدند که البته فقط 50 درصد آنها مراجعه کردند و تحت درمان قرار گرفتند .
بنابراین وجود اضطراب میان دانشآموزان بویژه کلاس اولیها جدی است؛ اختلالی که به گفته آزاده جباری، کارشناس اضطراب کودکان در سازمان بهزیستی به صورت نشستن غم در چهره کودکان، منزوی و ساکت شدنشان، شکایت آنها از دلدرد و چسبندگی غیرعادیشان به مادر بروز میکند.
دکترمیرمحمدصادقی معتقد است برای مقابله با این اضطراب، خانوادهها نقش کلیدی دارند و باید از انتقال استرسها و تنشهای خانوادگی به فرزندان خودداری کنند، چون آنها در ذهن کودکانه خود حتی از کاه، کوه میسازند و رنج میکشند.
اما اگرخانوادهای چنین مهارتی را نداشت، توصیه معصومه تختی میتواند کارساز باشد که گفت بچهها در هر سنی که باشند، نیازمند رفتار قاطعانه اما توام با عشق و محبت هستند و اگر از اختلال اضطراب رنج میبرند، نیاز به خانواده و اولیای مدرسهای صبور دارند.
آرامش، لقمهای که سیر میکند
آرامش شاید نان و آب نشود، ولی برای چسبیدن نان و آب به تن باید آرامش داشت. آرامش دانشآموزان، شرط پویایی آنهاست که اگر در وجود آنها نباشد، پویایی هم نخواهد بود. معصومه تختی درکسوت یک مشاور بر قانونپذیر کردن دانشآموزان و پایبند کردنشان به قوانین مدرسه و آموختن برقراری ارتباط موثر با معلمان و هم مدرسهایها تاکید دارد که البته توضیح میدهد اینها همه در سایه آرامش و امنیت در فضای خانه و مدرسه به دست میآید.
قهرمانی نیز برقراری آرامش را شرط لازم برای دانشآموز موفق میداند، گرچه تاکید دارد که فشارهای خانوادگی و مدرسهای برای سازگار شدن هرچه سریعتر بچهها با حال و هوای مهر، این آرامش را به هم میریزد. در واقع توصیه او فرصت دادن به دانشآموزان برای تطابق با محیط است، بخصوص آنهایی که پشت میز و نیمکتهای کلاس اول مینشینند یا امسال سال تغییر پایه تحصیلیشان است.
حتما همه این توصیهها را نمیتوان در سه روز باقیمانده پیاده کرد، واقعا زمان اندک است و کار برای انجام زیاد. ولی میشود در همین زمان باقیمانده به تغییر سبک زندگی غلط فکر کرد و لااقل برخی ازغلطهای این سبک ریشهدار را تصحیح کرد، ازجمله تمرکز زیاد بر نیازهای ظاهری دانشآموزان و فراموش کردن نیازهای باطنیشان مثل آرامش، اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری و احترام به زمان که واژه دانشآموزی عمیقا با آنها عجین است.