به عنوان مثال به صورت ظاهری شما یک پسر میبینید اما از نظر روحی و روانی و طرز تفکر یک دختر به شمار می آید، همچنین برعکس، به این دلیل TS یک عارضه روحی و روانی به شمار می آید. افراد ترانس سکشوال هیچ گاه از جنسیت خود راضی نیستند و علاقه دارند جنسی مخالف داشته باشند و به این خاطر دائما برای دستیابی به ویژگی های ظاهری مانند جنس مخالف و خلاصی از هویت ظاهری خود هستند.
افرادی که به اختلال هویت جنسی دچارند، در قبول هویت جنسی خود با مشکل مواجه شده اند. این اختلال ارتباطی با برقراری رابطه جنسی توسط آان ها ندارد.
آنها در تفکراتشان خود را از جنسی دیگر میپندارند و دائما ادعا میکنند که یک زن یا یک مرد هستند که اشتباها در کالبد یک مرد یا زن به دنیا آمده اند. ترانس سکشوال ها عاشق هویت نهان خود می باشند. همین طور هم تمایلی به دوران گذشته از خود نشان نمیدهند. بیشتر می خواهند فراموش کنند که در زمان تولد چه نامی برایشان انتخاب کرده اند و هرگز به آلبوم عکسشان نگاه نمیکنند. آنها فردی که در عکس است را ناشناس خوانده و هیچ نوع ارتباطی نمی توانند با وی برقرار کنند. بدن ترانس سکشوال ها از نظر فیزیکی هیچ مشکلی ندارد و ممکن است به همین سبب ممکن است تجاربی مانند سربازی، حضور در کنار جنس مخالف در مدرسه، ازدواج و حاملگی و وضع حمل را سپری کرده باشند. مبتلایان به این اختلال پس از تشخیص این عارضه با مسخره کردن اطرافیان قرار گرفته و از سوی همجنسان خود طرد می شوند.
پس از بررسی های مختلف محققین در مورد این بیماری آن ها توانستند اتفاقاتی که در مغز این افراد را بررسی کنند. در هیپوتالاموس بخشی وجود دارد که بخش های مختلفی دربرداشته و جنسیت و رفتار افراد را مشخص میکند.
این یافته در تیاسها برعکس است. این کشف علمی تنها یافته ای است که پزشکان توانسته اند به دست بیاورند. به عنوان مثال برای یک پسر، هیپوتالاموس به صورت دخترانه و برای یک دختر، به صورت پسرانه تغییر شکل داده است. که این اختلال در دوران جنینی ایجاد می شود.
هویت هر فردی بخش های مختلفی دارد که هویت جنسی نیز یکی از آن ها به شمار می رود. مغز مسئول کنترل و تنظیم تمامی امور بدن را برعهده دارد نیز هویت جنسی هر فرد را مدیریت میکند.
افراد ترانس سکشوال احساس متفاوتی در مورد جنسیت و پیکر خود دارند و تصور میکنند هویت واقعی شان در آن محبوس شده است.
این حالت روانی در رده سنی کودکی پدید می آید و در سن نوجوانی با تکامل بیشتر افزایش پیدا میکند و گرایش به زنانه بودن یا مردانه بودن پیدا میکند.
ترانس سکشوال بیشتر مربوط به هویت مبتلایان می شود نه به جنسیت آن ها. هرچند که این مسئله روی زندگی جنسی آن ها بی تاثیر نیست.
استرس و اضطراب ترانس سکشوال ها بسیار زیاد است و آن چنان که برخی از آن ها گرایش به خودکشی پیدا میکنند.
ترانس سکشوال یک رخدادعلمی است که به دلایل متعددی در برخی افراد دیده می شود..
یک فرد ترانس سکشوال با این پدیده به دنیا میآید و هیچ نقشی در انتخاب این عارضه ندارد.
وی در مرحله اول ابتدا به شناخت و سپس قبول ترانس هویتی خود میپردازد سپس سعی میکند ظاهر خود را مانند جنس مخالف بیاراید و از این طریق هویت اصلی خود را نشان دهد.
این بیماران مجبور به تحمل مشکلات و دردهای درونی می شود وباید بپذیرد که در بدن دیگر گیرافتاده است.
ترانس سکشوال ها جنسیت خود را نمیپذیرند و دچار تضاد در این زمینه شده اند.مغز انسان ترانس ٬ با فرم بدن و آلت وی با تضاد مواجه شده است .این تضاد جنبه ی روانی داشته و فرد مبتلا با نگاه به نوع جنسیت و هویت درونی اش معتقد است که ندام و آلت تناسلی اش با روحیه وی همخوانی ندارد.
یک مرد ترانس سکشوال معتقد است که یک زن است و به اشتباه به صورت یک مرد به دنیا آمده است و همچنین یک زن ترانس سکشوال هم گمان میکند که ذات یک مرد را دارد و به اشتباه در کالبد یک زن قرار گرفته است.
فرد ترانس سکشوال با یک دوگانگی مواجه است و تمایل دارد خود را از این دوگانگی خلاص کرده و به هویت اصلی خود بازگردد. وی با مصرف فرآورده های هورمونی می خواهد جسم خود را به گونه ای مانند تغییر دهد
از نظر او زمانی آزاد خواهد شد که با کمک جراحی جنسیت خود را تغییر بدهد و آلت تناسلی خود را از میان بردارد.
این افراد از سنین کودکی تا بزرگسالی با این اختلاف نامفهوم دست به گریبان هستند.
هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطلب با ذکر نام و منبع الو دکتر مجاز می باشد