تعریف خانواده
یکی از مهمترین و کوچکترین نهادهای هر جامعه ای خانواده است. هر انسانی به هنگام تولد در خانواده ای به دنیا می آید و به هنگام مرگ نیز از خانواده خود جدا شده و می میرد. از این رو خانواده شالوده حیات اجتماعی به حساب می آید. از آنجایی که اعضاء و تعامل میان آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است، بروز تعارض و مشکل در این تعامل ها باعث آسیب رساندن به سلامت خانواده و جامعه به عنوان یک سیستم می شود. از این رو خانواده درمانی یک نیاز مبرم برای رفع این مشکل موجود است.
خانواده درمانی چیست؟
خانواده درمانی واژه ای است که ممکن است به شکل های زوج و خانواده درمانی، ازدواج و خانواده درمانی و مشاوره خانواده دیده شود. این شاخه از علم روانشناسی، شاخه ای از روان درمانی است که با کار بر روی زوج ها و خانواده متمرکز بر تغییر و اصلاح روابط معیوب و ایجاد روابط سالم و صمیمی مانده است. همچنین در تلاش است تا تغییر در اعضای خانواده را از طریق تغییر در سیستم های تعاملی میان آنها به وجود آورد. همچنین روابط خانوادگی را به عنوان عاملی مهم و تأثیر گذار در سلامت روان قلمداد می کند.
هر عضوی از خانواده به منزله واحدی از خانواده در جهت حفظ تعادل با دیگران ارتباط برقرار می کند. از این رو خاواده درمانی به چگونگی آشکار ساختن الگوهای پنهان در خانواده ، حفظ تعادل در کنار شناخت اهداف و الگوها کمک می کند.
خانواده درمانگران بر این باورند که نه تنها آن عضوی از خانواده که برچسب بیمار به او زده شده و مشکلات خانواده به او نسبت داده میشود؛ نیاز به درمان دارد، بلکه دیگر اعضای خانواده نیز در امر درمان باید مد نظر قرار بگیرند
خانواده درمانی، درمان چند نفر با هم
خانواده درمانی عبارت است از ارائه خدمت به خانواده ها به منظور بالابردن احساس وحدت، انس، آرامش و مودت از طریق اعمال فنون و رویکردهای مختلف در جهت رفع مشکلات و مسائل آنان. مشاروان خانواده پس از کسب تجربه روی تعداد زیادی از خانواده ها به این نتیجه رسیدند که خانواده درمانی یک روش نیست، بلکه یک بینش خاص در مورد مشکلات انسانی است. مشاورخانواده مشکلات هر فرد را در رابطه با خانواده اش مورد مطالعه قرار می دهد. او معتقد است که مشکلات فرد ناشی از روابط او با دیگران است و منظور از دیگران در نظر اول، خانواده وی است. بنابراین درمان فردی هم نوعی مداخله درمانی در خانواده است.
انواع نظریههای خانواده درمانی
رویکردهای نظری اصلی در حیطه خانواده درمانی عبارتند از: خانواده درمانی روان تحلیلی ، خانواده درمانی تجربیاتی ، خانواده درمانی شناختی رفتاری ، خانواده درمانی ساختی ، خانواده درمانی استراتژیک و خانواده درمانی متمرکز بر راه حل.
خانواده درمانی مبتنی بر روان تحلیلی
صاحبنظران اصلی آن ناتان آکرمن ، ویلیامسون ، لایمن واین و تئودور کیدز هستند که شیوه درمان آنها ریشه در نظریه فروید دارد. در این شیوه فرایندهای ناهشیار اعضای خانواده به یکدیگر مرتبط دانسته میشوند و اعتقاد بر این است که بایستی روی نیروهای ناهشیار که آسیب را بوجود آوردهاند، کار کرد. نقش درمانگر یک معلم یا والد یا مفسر تجربه است. فنون درمانی عبارتند از: تحلیل رویا ، انتقال ، رویارویی ، تاریخچه زندگی ، تمرکز بر نقاط قوت.
خانواده درمانی تجربیاتی
نظریه پردازان عمده آن ویرجینیا سیتر ، کارل ویته کر ، فرد دوهل و … هستند که معتقدند مشکلات خانواده از سرکوب احساسات ، خشکی و انعطاف ناپدیری ، فقدان آگاهی ، مرگ عاطفی و استفاده بیش از حد از مکانیزمهای دفاعی ریشه میگیرد.
در این رویکرد خانواده درمانگر تلاش میکند انعطاف پذیری ، صمیمیت ، عزت نفس ، پتانسیل برای تجربه را در خانواده افزایش دهد و از فنون مجسمه سازی ، صحنه آرایی خانوادگی ، شوخی ، مصاحبه با عروسکهای خانواده ، هنردرمانی خانواده ، بازی نقش ، بازسازی خانواده و … استفاده میشود.
خانواده درمانیهای رفتاری و شناختی _ رفتاری
نظریه پردازان عمده آن ویلیام مسترز ، ویرجنیا جانسون ، جوزف ولپه ، بندورا و … هستند. این شیوه درمانی بر اساس نظریههای رفتاری و شناختی معتقد است، رفتار از طریق پیامدها ابقا یا حذف میشود. رفتارهای نامناسب را میتوان اصلاح کرد. همینطور شناختهای غیر منطقی را میتوان اصلاح کرده و در نتیجه در تعامدات و رفتارهای زوجی یا خانوادگی تغییر ایجاد کرد.
درمانگر نقش یک معلم و متخصص تقویت کننده رفتارهای مناسب را بازی میکند. در این رویکرد از فنون درمانی تقویت منفی ، تعمیم ، خاموش سازی ، اقتصاد پتهای ، گریز ذهنی ، عبارات مقابلهای منطقی ، سرمشق دهی و … استفاده میشود.
خانواده درمانی ساختی
سالوادور مینوچین ، مونتالوو ، فیشمن ، روزمن و … نظریه پردازان اصلی این شیوه از خانواده درمانی هستند که کارکرد خانواده را متضمن ساخت خانواده ، زیر منظومهها و مرزها میدانند. درمانگران نقشه خانواده را بطور ذهنی ترسیم میکنند و در پیاده کردن ساخت مناسب خانواده تلاش میکنند و در واقع همچون کارگردان تئاتر عمل میکنند. فنون درمانی عبارتند از: بازسازی ، الحاق ، تشدید پیامها ، مرزسازی و … .
خانواده درمانیهای استراتژیک ، سیستمی و متمرکز بر راه حل
این سه رویکرد روشمدار و کوتاه مدت هستند که هر سه مرهون کار میلتون اریکسون میباشند و از میراث مشترکی برخوردارند. هدف ، شیوه کار و فنون مورد استفاده در این سه رویکرد مشابه یکدیگر است و از فنونی چون باز تعبیر ، کمرنگ کردن تعبیر و تفسیر ، تعیین تکالیف شاق ، تکیه بر فرایند سوالات حلقوی ، تمرکز روی راه حلهای فرضی ، تعیین کردن تشریفات و … استفاده میشود.
از نظریه پردازان استراتژیک جی هی لی ، ریچارد فیش و از نظریه پردازان سیستمی بوسکلو ، کارل تام و از نظریه پردازان متمرکز بر راه حل ایمسوبرگ و دیویس را میتوان نام برد.
خانوادههای نیازمند خانواده درمانی
خانوادههایی که از فرایند خانواده درمانی بهره میبرند، عبارتند از: خانوادههای دارای عضو معتاد یا بیمار روانی و همچنین خانوادههای دارای عضو مبتلا به اختلالات جسمی که به نحوی روی کارکرد خانواده تاثیر گذاشته است ، خانوادههای طلاق گرفته ، ازدواج مجدد کرده ، فوت یکی از اعضا ، خانوادههای دارای مشکلات اقتصادی ، فرهنگی و … .
خانوادههای دارای مشکل اغلب به صورت غیر مستقیم مثلا مشکلات تربیتی کودکان ، ناراحتیهای روحی یکی از اعضا و یا تصمیم گیریها و کمک برای حل مشکلات سطحیتر به متخصصان مشاوره و روان شناسی مراجعه میکنند و در طول مشاورههای فردی نیاز به توجه به نقش خانواده در بروز مشکل شکل میگیرد و برحسب رویکرد درمانگر ، روند درمان تداوم مییابد.