به دنبال تایید بودن میتواند منجر به حجم بسیار بالایی از ناامیدی و دلسردی در رابطه شود. فقط به این دلیل که شما به دنبال چیزی هستید که هیچ فرد دیگری نمیتواند به شما بدهد. شما چیزی را از دیگران میخواهید که فقط خودتان میتوانید به خودتان بدهید.
حتی شده سطحی به آن فکر کنید. اگر تمام هم و غم شما به دست آوردن چیزی از مردم باشد که نمیتوانند به شما بدهند، خودتان را در معرض خستگی و ناامیدی قرار خواهید داد. مثلاً فرض کنید که سعی دارید کسی به شما بگوید که خوب، آدمی فوقالعاده، خوشتیپ، زیبا یا خوشاندام هستید. دوست دارید کسی چیزی به شما بگوید یا جوری این را نشانتان دهد که احساس خوبی پیدا کنید.
اولین سوالی که پیش میآید این است که چرا اینها را خودتان به خودتان نمیگویید؟ مطمئناَ خیلی هم راحتتر و قابلکنترلتر خواهد بود. شاید هم خودتان بارها به خودتان همه اینها را گفتهاید ولی آن قدرت، نفوذ، تاثیر و جذابیت را برایتان نداشته است، درست است؟ خوب، قسمت اصلی مشکل اینجاست!
با همه این حرفها منظورمان این نیست که آن خوشحالی که از تحسین و تمجیدهای دیگران میگیرید بد و موقتی است. نه. روی صحبت ما با آندسته از افرادی است که این برایشان به یک مشکل مزمن تبدیل شده است و مدام به دنبال تایید دیگران هستند.
خیلی از این افراد بخاطر مشکلات اعتمادبهنفسی که دارند به دنبال مشاور و روانشناس هم میروند ولی در اکثر مواقع خودشان از این مشکل مطلع نیستند. اینکه بخواهید کس دیگری چیزی درمورد شما بگوید که حس خوبی به شما بدهد واقعاَ کار بیهودهای است. حتی اگر موفق شوید کسی را پیدا کنید که بخواهد این کار را بکند، مطمئن باشید برایتان خالی از هزینه نخواهد بود. چه هزینهای؟
چون با این کار فقط و فقط از تنها روش واقعی برای حل این مشکل در خودتان دورتان میکند: و آن روش چیزی نیست جز افزایش تواناییتان در متقاعد کردن خودتان برای ارزش وجودی و فردیتان. علاوه بر اینکه، وقتی به حرفهایی که ما الان میزنیم پی بردید آنوقت کلی زمان باارزش را برای گشتن دنبال تایید دیگران هدر دادهاید. نباید توی ذهنتان بکنید که علاج این مشکل شما در دیگران نهفته است.
برای خیلی از ما عادی است که در روابط عاشقانهمان از طرفمقابل انتظار داشته باشیم کارهایی برایمان بکند که فقط خودمان میتوانیم برای خودمان بکنیم. دلیل متداول بودن این مسئله ممکن است به این واقعیت مرتبط باشد که قسمت عمده زندگی احساسی ما شامل پیدا کردن چیزی (عشق) از کسی دیگر میشود. نیاز میانفردی به عشق، که نیازی کاملاً طبیعی است که همه ما با آن به دنیا میآییم، میتواند شکل نیاز به تایید به خود بگیرد که به هیچ عنوان برای یک فرد بزرگسال نیازی طبیعی نیست.
به دنبال تایید دیگران بودن جا و مکانی دارد و آن هم زمان کودکی و نوجوانی است. در آن دوران این یکی از روشهایی است که میتوانیم اعتمادبهنفسمان را بسازیم و تقویت کنیم. ولی در بزرگسالی و به ویژه زندگی عشقی که در بزرگسالی داریم نیازمند این است که اعتمادبهنفسمان سختتر و محکمتر شده باشد و احساسی قویتر و بالغتر نسبت به خودمان داشته باشیم.
اگر این تا وقتی که پا به دوران بزرگسالی میگذارید شکل نگیرد، روابط عاطفی شما سراسر جستجوی تایید و تحسین طرفمقابل و کمک گرفتن از او برای ساختن اعتمادبهنفستان خواهد بود. متعهد کردن همسر یا طرفمقابلتان برای این کار اگر نگوییم غیرممکن ولی به شدت دشوار است. او نمیتواند در آنِ واحد هم مربی شما و هم عشق زندگیتان باشد.
یادگیری روشی سالمتر بعنوان یک فرد بزرگسال روی پای خودتان بایستید و روی افکار و احساسات خودتان تکیه کنید را هم میتوانید در تنهایی خودتان و هم با کمک متخصص مشاور انجام دهید. متخصص به شما برای درک این موضوع و از بین بردن افکار منفی که درمورد خودتان دارید کمک میکند.