به گزارش بهداشت نیوز، در طب سنتی، غذاها را براساس اثراتی که بر بدن می گذارند به دو گروه سرد و گرم تقسیم می کردند و اعتقاد بر این بود که خوراکی های سرد ارزش غذایی منفی در شخص ایجاد کرده و خوردن آنها سبب رخوت، سستی، ضعف عمومی، رنگ پریدگی، بی حالی، کم حوصلگی، کاهش نیروی جنسی، سردی بدن، خمیازه، خواب آلودگی، کم حوصلگی، اضطراب، سرگیجه، افسردگی، سردرد، آبریزش از دهان، تهوع، تکرار ادرار، نفخ معده و افکار وسواسی می شود و برعکس خوردن غذاهای گرم باعث بالا رفتن فشارخون، برافروختگی چهره، کم خوابی، جوش صورت و احتمالا کهیر، سرعت در سخن گفتن، بی تابی، آشفتگی، چالاکی، خشم، بی خوابی، زود فهمی، تندی نبض، نمایان شدن رگ ها و… خواهد شد بنابراین هر فرد می بایستی حالت و طبیعت مزاج یا ارگانیسم بدن خود را نسبت به غذاهای سرد یا گرم تشخیص می داد و در مصرف آنها رعایت اعتدال را می نمود تا دچار عوارض گوارشی نگردد؛ زیرا ناهماهنگی بین مزاج و غذا موجب اختلال در اندام های داخلی می گردید. هر چند در عصر جدید نمی توان به طور کاملاً دقیق واژه هایی را که در طب سنتی به کار می رفتند تعبیر کرد و با پیشرفت علم پزشکی و کشف علت بیماری ها، این عقاید سنتی تا حدودی کنار گذاشته شده و کمتر مورد استفاده قرار می گیرند اما شاید نزدیکترین معنی به اخلاط اربعه با نام PH خون یا اسیدی، بازی و گرمی و سردی با واژه های پرکالری و کم کالری خوانده می شوند که البته هیچ کدام از این تعابیر بازگوکننده جامعی به شمار نمی روند و تعریف غذاهای گرم و سرد در اعتقاد عامه مردم به عنوان غذاهای پرکالری و کم کالری نمی باشد.
محققانی که در این زمینه تحقیق کرده اند، معتقدند افراد گرم مزاج به مصرف مواد غذایی سرد تمایل دارند و در صورت مصرف غذاهای گرم دچار التهاب و گر گرفتگی می شوند و همچنین افرادی که سرد مزاج هستند، با مصرف غذاهای سرد دچار ناراحتی هایی نظیر درد استخوان ها یا ضعف و بی حالی می شوند و بر این اساس است که توصیه می شود افرادی که طبیعت گرم صفراوی یا دموی دارند، غذاهای سرد مصرف کنند تا گرمی آنان تعدیل شود و افرادی که طبع سرد بلغمی یا سوداوی دارند، غذاهای گرم مصرف کنند یا با مخلوط غذاهای سرد و گرم، اثر سردی و گرمی را خنثی نمایند.
طبق یافته های متخصصان طب اسلامی مزاج افراد یا مادرزادی است یا اکتسابی. صفات مادرزادی مزاج انسان، حاصل ترکیب صفات کیفیتی مزاج والدین و تأثیر محیط در دوران رشد جنینی است که به معنای عام و کلی شامل محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی، تغذیه، میزان خواب و بیداری و فعالیت و استراحت مادر و رویدادهای روانی است. همچنین نوع طبیعت افراد وراثتی است و با توجه به اینکه در فلسفه طب سنتی، گرمی و سردی کیفیت های فاعله هستند، باید آنها را در فرآیند توارث ژنی، صفات غالب بدانیم؛ بنابراین مزاج فرزند یک زوج که هر دو مزاج گرم دارند، گرم خواهد بود (و تنها در صورتی مزاج فرزند آنها سرد خواهد شد که مادر در دوران بارداری به شدت تحت تأثیر عوامل سردی آور قرار داشته و به برخی بیماری ها دچار شده باشد). البته ممکن است فردی که گرم مزاج مادرزادی بوده است، در دوران زندگی اش تحت تأثیر شرایط زیستی یا روحی و روانی و عارضه های دیگر تغییر مزاج دهد و مزاج جدیدی را اکتساب کند. از سوی دیگر طبق نظر حکمای طب سنتی ایران، بدن همه موجودات و انسان ها از چهار ماده اصلی خاک، آب، هوا و آتش ساخته شده است؛ که هرکدام از این ارکان دارای کیفیت خاص خود هستند، به طوری که کیفیت خاک را سرد و خشک، آب، سرد و تر، هوا، گرم و تر و آتش را گرم و خشک می دانند و اگر بدن انسان از مقادیر متناسب خاک، آب، هوا و آتش ترکیب شده باشد، مزاج معتدل به وجود می آید و اگر یکی بر دیگری برتری داشته باشد، مزاج های چهارگانه اصلی ایجاد می شوند. به گفته این متخصصان در شخص سوداوی، خشکی، در بلغمی، سردی و تری و در فرد دموی، گرمی و تری و نهایتاً در شخص صفراوی گرمی و خشکی غلبه دارد که این کیفیات یعنی سردی، گرمی، تری و خشکی موجب بروز علائمی در فرد می شود.
براساس برخی یافته های علمی و تحقیقات متخصصان طب سنتی و تئوری بنیادی اخلاط چهارگانه، (صفراوی، دموی، بلغمی و سوداوی) غذایی که می خوریم در کبد تغییر ماهیت داده و فعل و انفعالاتی روی آن صورت می گیرد و به چهار شکل درمی آید: ترکیبی قرمز متمایل به زرد به نام صفرا که به هضم غذا کمک می کند و کارکرد مغزی را افزایش می دهد؛ ترکیب دیگر سرخ رنگ است به نام دم یا خلط خون که اکسیژن و مواد غذایی را به بافت ها و سلول های بدن می رساند؛ ترکیب سوم که بلغم نام دارد، قرمز کم رنگ است و وظیفه تسهیل کار مکانیکی و لغزش مفاصل روی هم و تشکیل بافت عصبی و سلول های مغزی را دارد و بالاخره ترکیب چهارم قرمز و جگری رنگ است که سودا نام دارد و وظیفه طبیعی تحریک اشتها و تشکیل بافت استخوانی را دارد. به این ترتیب هر ماده غذایی وقتی وارد بدن می شود، بسته به مزاجش موجب تولید اخلاط چهارگانه می شود و البته یکی را بیشتر تولید می کند.
در ادامه باید گفت که دانش تجربی تفکیک مواد غذایی به انواع میوه ها و دانه های گرم و تر (انجیر، انگور، بادام زمینی، بادام شیرین، بادام کوهی، به، انواع توت ها، خربزه، هویج، سیب، شلغم، کدو، کنجد، گلاب، لوبیا قرمز)، میوه ها و دانه های گرم و خشک (انبه، بادام کاغذی، بادمجان، تخم شربتی، پرتقال، پسته، پونه، پیاز، ترب، تره، جعفری، خردل ها، خرما، خرمالو، دارچین، ریحان، زردچوبه، زعفران، زنجبیل، زیتون، سیر، شنبلیله، فلفل، فندق، کرفس، مویز، کلم، کنگر، گردو، گل سرخ، موسیر، موم عسل، نارگیل، نعناع) غذاهای گرم و تر (عسل، نخود، آب آبگوشت، گوشت بوقلمون، شیر میش، گوشت غاز، گوشت گوسفند، گوشت مرغ خانگی، گوشت مرغابی و اردک، میگو، گوشت بلدرچین، جگر، خورشت بادمجان، خورش قورمه سبزی، کره، خامه، روغن، نیمرو، تخم مرغ)، غذاهای گرم و خشک (شیر شتر، گوشت شتر، گوشت شتر مرغ، نمک طعام، گوشت اردک، خورش فسنجان)، میوه ها و دانه های معتدل (برنج، تمشک، چغندر، عدس، عناب، گرمک، گندم، قهوه، کاسنی، کاهو، موز)، غذاهای معتدل (شیرگاو، گوشت، کبک، کوکوی سبز، فرنی، کوفته، کشک بادمجان، شیربرنج، نان فطیر)، میوه ها و دانه های سرد و تر (اسفناج، آلو، انار، باقلا، بالنگ، بامیه، خرفه، پنیر، خیار، زردآلو، کدو حلوایی، گلابی، هلو، هندوانه)، میوه و دانه های سرد و خشک (ازگیل، انار ترش، تمبر هندی، جو، ذرت، ریواس، زرشک، سرکه، سنجد، شاه بلوط، گشنیز، گیلاس، لیمو امانی، لیمو ترش، لیمو شیرین، ماش، نارنج، نشاسته)، غذاهای سرد و تر (ماست، دوغ، شیر بز، ماهی)، غذاهای سرد و خشک (کشک، گوشت گاو) و یا این قوانین که اگر پنیر می خورید حتما با گردو خورده شود، اگر ماست و دوغ می خورید حتماً با یک قاشق چایخوری زنیان خورده شود، بعد از خوردن ماهی خرما خورده شود، برنج را با زیره بخورید و یا وقتی آش رشته، کشک بادمجان و کله جوش را با نعناع داغ می پزند یا این که برخی افراد با تجربه هنگام بروز سوء هاضمه و دل درد شدید که پـیامد خوردن گوجه سبز، چغاله، هندوانه، دوغ و… است بی درنگ عرق نعناع و نبات تجویز می کنند که گرمی، اثر هولناک و رنج آور آن سردی ها را خنثی می سازد در واقع برآیند یافته های دانشمندان طب سنتی ایران است که با تکیه بر صدها سال تجربه بر روی مواد غذایی، به دست آمده است.
منبع: سایت جامع طب سنتی ایرانی اسلامی
تشخیص سردی و گرمی بدن از نگاه طب سنتی