شور و شوق روزهای اولیه ازدواج
زوج های بسیاری پس از گذشت زمان زیادی ار زندگی مشترک خود متوجه می شوند که دیگر شور و شوق روزهای اولیه ازدواج را ندارند و به دنبال روش هایی برای بازگرداندن آن هستند. اگر مدت زیادی از ازدواجتان می گذرد و زندگیتان دیگر شور و شوق روزهای اولیه ازدواج را ندارد،نگران نباشید، ما در این مقاله به شما می گوییم چطور شور و شوق روزهای اولیه ازدواج را برگردانیم…
چطور شور و شوق روزهای اولیه ازدواج را برگردانیم؟
در ادامه ی این مقاله راهکارهایی برای بازگرداندن شور و شوق روزهای اولیه ازدواج فراهم شده است. امید است با خواندن آن ها همان شور وشوقی که در ابتدای زندگی خود داشتید را دوباره داشته باشید.
1. خانواده یک مجموعه است:
مجموعه ای شامل زن ، شوهر و فرزندان و در مرحله بعد اقوام و خویشاوندان. خانواده زمانی موفق خواهد بود که در آن هماهنگی وجود داشته باشد و همه اعضا در یک محفل انس با کمال صمیمیت و شادی زندگی کنند . چون وجود هر نوع مشکل و ناهماهنگی حتی از سوی یک عضو، کل خانواده را دچار ناراحتی می نماید؛ بنابراین از هر نوع رفتاری نظیر طعنه زدن، تحقیر، مقایسه کردن و… پرهیز کنید.
2. زندگی مشترک، عرصه کمال است، نه صحنه پیکار؛
بنابراین در رفع بحران ها مانند یک تن واحد عمل کنید؛ یار و یاور هم باشید. کوشش نکنید بر دیگری تسلط یابید؛ با هم و در کنار هم باشید نه رو در روی هم! سعی کنید به قول «ابراهام مزلو» از «من واقعی» بگذرید تا به « مای واقعی» برسید.
3. از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نکنید؛
ابراز محبتِ به موقع در زندگی مشترک ، علاقه ، نشاط و طراوت به وجود می آورد. این امر فقط لازمه روزهای نخستین ازدواج نیست؛ بلکه با گذشت زمان نهال نوپای زندگی به درختی تناور تبدیل می شود که نیاز بیشتری به آبیاری دارد؛ با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم، می توان این درخت تناور را برای همیشه با نشاط ، بارور و با طراوت نگه داشت.
4. عاشقانه به هم نگاه کنید .
نحوه نگریستن هر یک از ما به دیگری به « چگونه بودن ما» بستگی دارد؛ نه به” چگونه بودن او”. همسران ، تماشاچی زندگی یکدیگر نیستند؛ بلکه شریک مشاهده شده زندگی یکدیگرند.
زنی می گفت:” از زمانی که ازدواج کرده ام ، شوهرم بیشتر ترجیح می دهد که به جای مصاحبت با من ، برنامه ورزشی تلویزیون را تماشا کند؛ یک بار وقتی به او اعتراض کردم که «چقدر ژولیده ای» ، پاسخ داد: تو «هم شلخته ای».
این بحث بیهوده و زیان آور نشانگر آن است که چگونه همسران به جای عشق ورزیدن به هم ، ممکن است در جستجوی برشمردن عیب های یکدیگر باشند. این یک طریق نگاه کردن به زندگی است؛ اما شیفتگی شما وقتی حاصل می شود که فکر کنید همسر شما فردی باشکوه ، ناب، صمیمی ، خوش خلق و باهوش است. این شیوه نگرش به زندگی به ما می آموزد به جای این که عشق را جستجو کنیم ، با عشق و محبت به زندگی نگاه کنیم. «زبانِ نگاه» زبان مؤثری است. شما با نگاه کردن به طرف مقابل، به او می فهمانید که به صحبت کردن با او علاقه مند هستید. اگر او سخن می گوید، شما با تبسم ، به صورت و چشم او نگاه کنید. این حالات شما، اثر معجزه آسایی در ایجاد صمیمیت و عشق شما دارد.
میل به صمیمیت نه فقط جنبه جسمی ، که جنبه روانی نیز دارد. این میل مکرراً به عنوان اشتیاق خاصی به خلوت و تنهایی در نظر زوج ها جلوه گر می شود. علاوه بر این، اغلب در یک زوج عاشق شاهد به وجود آمدن زبانی رمزی و عبارت های محرمانه ای هستیم که افراد دیگر قادر به درک آن نیستند؛ و نیز شیطنت ها، اشاره ها و کنایه هایی که تنها عشاق آن را می فهمند.
5. بر اشتباه خود پافشاری نکنید؛
وقتی یکی از شما اشتباه کردید؛ صادقانه و صمیمی به آن اعتراف کنید ؛ مراقب باشید که احساسات دیگری را جریحه دار نسازید. صداقت و اظهار پشیمانی و ندامت تنها علاج واقعه است؛ زیرا قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلاف را دامن می زند؛ تا زمانی که به اشتباه خود معترف نشوید و صمیمانه از همسرتان پوزش نخواهید، رابطه زناشویی تان ترمیم نمی شود.
6. نخست باید بدانید هر موضوعی را به نوعی خاص با همسر خود در میان بگذارید.
اگر فکر می کنید گفتن اسرارتان ضرورتی ندارد و نگفتن آن آینده شما را تهدید نمی کند؛ در برملا کردن آن اصرار نکنید. هنگام گفتن مسئله ای که در گذشته داشته اید ، ابتدا بخشی از آن را فاش نمایید؛ بدین معنی که از مسائل کوچکتر شروع کنید و اگر دیدید همسرتان ظرفیت پذیرش آن را دارد، به تدریج مسائل مهمتر را پیش بکشید.
7. در مطرح کردن مسائل ناخوشایند، سعی کنید خود را هم دخالت دهید؛
مثلاً به جای این که بگویید، چرا با فلانی این طور برخورد کردی؟ بهتر است بگویید:” کاش با فلانی این طور برخورد نمی کردیم.”
8. هنگام طرح مسئله با همسر خود، هرگز جمله” تو با هیچ کس نمی توانی کنار بیایی” را به کار نبرید؛
چون تنها همین جمله باعث می شود، او دیگر هیچ وقت مسئله خود را با شما در میان نگذارد.
9. به جای جستجو در اعمال و رفتار همسرتان و یا تجسس در اوراق شخصی وی، سعی کنید از خود او سؤال کنید ؛
شاید شما در اشتباه باشید. گفتگو با همسرتان در مورد مسئله ای که شما را به شک و تردید می اندازد، موجب می شود مشکل آسان تر حل شود.
10. اشتباهات یکدیگر را به رخ هم نکشید؛
زیرا پایه های زندگی مشترک را سست می کند و سپس ویران می سازد.
از اشتباهات خود پند بگیرید: هنگامی که جراحت اختلاف التیام یافت سعی کنید صمیمی باشید؛ اعتراف به گناه و عذرخواهی دلیل سعه صدر و پیشگیری از اشتباه مکرر است.
11. اگر خطایی از همسر خود دیدید، زود از کوره در نروید و سفره دلتان را نزد هر کس باز نکنید.
به خصوص پیش پدر و مادر خود درد دل نکنید. زیرا این کار موجب سرافکندگی همسرتان می شود و امکان آشتی را بسیار ضعیف می کند.
اگر رابطه شما با همسرتان تیره شد، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید؛ متین و خونسرد باشید و گرنه رفتارتان غیرمنطقی می شود؛ و ممکن است دست به کاری بزنید که موجب پشیمانی شما شود؛ سعی کنید بر عصبانیت خود غالب شوید .
12. اگر می خواهید عشق و علاقه خود را به همسرتان تداوم ببخشید؛
نخست باید یاد بگیرید که زمان کافی را برای با هم بودن و ابراز محبت اختصاص دهید. رابطه صمیمانه گذشته را تجدید کنید؛ به انگیزه عشق و ازدواجتان بیندیشید؛ با همسرتان درباره نخستین روزهای آشنایی و دوران خوش زندگی گفتگو کنید؛ زیرا یادآوری شادی ها و رویدادهای شیرین آن روزها، هم وجودتان را گرم می کند و هم تازگی و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.
13. سعی کنید تلافی جو نباشید ؛
این نکته مهمی است؛ اگر بخواهید به تلافی اشتباه همسر خود ، لجبازی کنید ، همه پل های رابطه با همسرتان را خراب کرده اید ؛ حسادت چشم عقل را کور می کند. کینه جویی انگیزه اشتباه های خطرناکی می شود که جبران ناپذیر است. در عوض ، گذشت و فداکاری ، فردی را که مرتکب اشتباه شده است ، برای همیشه نسبت به همسرش مدیون می کند.
14. انعطاف پذیر باشید؛
انعطاف پذیری یکی از ویژگی های مهم برای ایجاد سازگاری بیشتر و سلامت روانی است. با چشم پوشی و نرمش نسبت به برخی رفتارهای کودکانه و لجبازی ها ، نه تنها می توان از تنش های بی دلیل پیشگیری کرد؛ بلکه می توان بنیان خانواده را بیش از پیش مستحکم تر کرد. مسائل و موارد اختلاف را صرفاً به نیت رسیدن به دیدگاه مشترک طرح کنید، نه به تکرار و تثبیت کدورت و دشمنی.
15. صبر و بردباری همسر خود را به عنوان وظیفه او قلمداد نکنید؛
بلکه متقابلاً در موارد مشابه ؛ با گذشت، متانت و نکته سنجی، قدردانی خود را نسبت به او ثابت کنید.
16. همسر آزرده، شریک خوبی برای زندگی نیست؛ یکدیگر را نیازارید؛
و نیز اجازه ندهید یکنواختی و کسالت، غبار غم بر زندگی شما بیافشاند. برای پیشبرد و تنوع و رونق زندگی هر روز قدمی هر چند کوچک بردارید.
17. نسبت به همسرتان احساس مسئولیت کنید.
احساس مسئولیت چیزی نیست که از خارج به فرد تحمیل شود. احساس مسئولیت، به معنای واقعی آن، امری کاملاً ارادی است؛ پاسخ آدمی است به نیازهای یک انسان دیگر، خواه این نیازها بیان شده باشد یا بیان نشده باشد.” احساس مسئولیت کردن” یعنی توانایی و آمادگی برای ” پاسخ دادن”. پاسخ به عشق دیگری و توجه به نیازهای روانی او.
18. به همسرتان احترام بگذارید و احساسات او را درک کنید.
منظور از درک احساسات آن است که همسر خود را آن طور که هست بشناسید : از نظر خصوصیات اخلاقی، عقلی، ایمانی، ایده ها، آرزوها و بالاخره احساسات و عواطف. احترام گذاشتن به همسر عبارت است از پذیرش وی آن طور که هست و ارزش گذاشتن به شخصیت و کمالات او که مظاهر آن در گفتار و کردار در فرهنگ های مختلف متفاوت است. بنابراین همسران باید ضمن وحدت فرهنگی از مصادیق احترام در زمینه های مختلف تبعیت کنند و آنها را در مورد همسر خود به کار بندند.