از لحظه اول چشمتان به او باشد
اگر دسته گل و شیرینی را با حداقل هزینه تهیه کرده بودند، دو حالت دارد یا به لحاظ مالی در مضیقه بودند یا واقعا خسیساند و لزومی نمیبینند برای این چیزها پول بدهند.
اگر با شنیدن اسم یک مکان خوب و مناسب و نه خیلی مجلل برای مراسم، برق از چشمانش پرید، مراقب باشید. شاید با کمی تحقیق متوجه شوید که آب از دستش نمیچکد!
اگر اهل مهمانی دادن و مهمانی رفتن و خلاصه رفت وآمد نبود، حتما دلایلش را بپرسید
حس شوخ طبعی ندارند. ذاتا افرادی خشک با عواطف محدود هستند.
به خاطر تیپ شخصیتیشان چندان محبوبیت ندارند و با دوستان زیادی در ارتباط نیستند. منزوی هستند؛ زیرا نمیخواهند برای دوستانشان خرج کنند.
از نظر ظاهری بهطور معمول از سطح خانوادگیشان پایینتر لباس میپوشند، زیرا نمیخواهند برای لباس هزینه کنند؛ همچنین در مراسم خواستگاری هزینه چندانی برای گل و شیرینی نمیپردازند.
مراقبت و نگهداری بیش از حد از اشیا
فرد خسیس به نگهداری همهچیز علاقهمند است؛ از جوراب کهنهای که سوراخش را بارها دوختهاند تا قوطی رب، سطل ماست و تهماندههای مدادرنگی دوران دبستانش. ترس از آینده، فقر و مشکلات مالی باعث میشود که این افراد هرگز نتوانند یک زندگی عادی و به دور از نگرانی را تجربه کنند. نکتهای که وجود دارد این است که معمولا خسیسها مثل وسواسیها عمل میکنند و بسیاری از افراد وسواسی، خسیس هم هستند. این افراد از هر شی با ارزش و بیارزشی مثل یک نگهبان شبانهروزی با حواس جمع، سالها نگهداری میکنند.
تفاوت فرد حسابگر با خسیس چیست؟
حسابگر اونیه که در خرج و مخارجش “قناعت” میکنه و سعی میکنه بهترین چیزارو با کمترین هزینه ممکن، حداقل تاجایی که به کیفیتش لطمه نزنه، بدست بیاره. حسابگر اونیه که گوشیشو به دوستش میده اما دو سه دیقه دیگه گوشیشو میخاد! حسابگر اونیه که با خرج هزینه متعادل، دوستاشم خوشحال میکنه (مثلا با دوستاش یا نامزدش یا هرکس دیگه بیرون میره، براش بستنی قیفی میگیره تا ایس پک. چون هم ارزونتره هم صمیمی تر. یا میبرتش رستوران که هر پرس غذاش 20 تومنه (نه رستورانی که پرسش 8 تومن باشه و نه رستورانی که پرسش بالای 50 تومنه)… حسابگر متعادلا دوس داره که با خرج کمتر امروز، برای فرداش پول نگه داره که درمقابل همون عشقش کم نیاره!
در کل خسیس اونیه که خودشو فدا میکنه واسه پول، و حسابگر اونیه که خودشو فدا میکنه واس عشقش! یا بعضا برای آبروش
غیر مستقیم سوالات هزینه ای بپرسید
چه در شب خواستگاری و چه در طی دوران نامزدی، از فرصت استفاده کنید و مهم ترین سؤالات را از او بپرسید. برای مثال بپرسید که زندگی آینده اش را از لحاظ اقتصادی در چه سطحی می بیند؟ از او بخواهید با مثال های عینی این مسئله را برای شما روشن کند. یابه طور متوسط چقدر برای رفت و آمد، خرید، تفریح، سفر و سلامت خرج می کند؟ نظرش راجع به پس انداز چیست و تا چه حد اهل پس انداز است؟ در همه موارد حواستان به پاسخ هایی که می دهد باشد.
این مساله رو همون اول که هنوز هیچ علقهای بین طرفین نیست باید مطرح کنه و از طرفش در مورد مدیریت خرجهای زندگی و مقدار اهمیتش به خواستههای مالی همسر سوال کنه و مقدار توقع خودش رو نسبت به خرجهایی که لازمه همسرش براش بکنه، بگه تا اگر طرف به مقداری که اون میخواد دست و دلباز نیست همون اول ردش کنه البته اگر این مساله رو همون اول نگه، ممکنه طرفش بخاطر دلبسته شدن راستش رو نگه و دختر بعدا به دردسر بیفته.
غیر از خودش میتونه از دوستان و اشنایان در محل کار و زندگی و تحصیل در این مورد تحقیق کنه
اگر با او ازدواج کردید قبول کنید که خساست درد بی درمانی است!
وقتی میگویند خساست درد بیدرمان است حرف بیراهی نیست چون روانشناسان میگویند که خساست به هیچ وجه درمان نمیشود.اگر زن یا شوهری تدبیر لازم را داشته باشد فقط میتواند خساست همسرش را کمرنگتر کند.شاید کم دردسرترین راه این باشد که بیماری همسرمان را درک کنیم و او را همان گونه که هست بپذیریم.هر چند کار سختی است اما باید تمرین کنیم که مقابله به مثل نکنیم چون گارد گرفتن در مقابل چنین آدمی فقط او را جریتر میکند.
این کار نیز فایده زیادی دارد که اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم و فقط به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده در پدر و مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری.همچنین خوب است که به یاد داشته باشیم افراد خسیس با وجودی که ممکن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه میکنند؛ بنابراین بهتر است به جای دلخور شدن یا مسخره کردن همسرمان از او تشکر کنیم در واقع سپاسگزاری ما نوعی تشویق برای تکرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشکلات رفتاری همسرمان است