ازدواج یکی از مهمترین اتفاقات در زندگی هر فردی است که هرکسی دوست دارد بهترین فرد برای زندگی را انتخاب کند. بعضی از مردان خصوصیاتی دارند که ازدواج با این مردان زندگی را به کام فرد زهر می کند، بعبارتی دیگر ازدواج با این مردان بدبختتان می کند! پس بهتر است قبل ازدواج از همسر خود شناخت داشته باشید تا این اتفاق مهم زندگی به شیرینترین اتفاقات تبدیل شود.
ازدواج با این مردان بدبختتان می کند!
مرد منزوی : لذت برای آنها معنا ندارد
مردانی که سرنوشتشان تنها زندگی کردن است، نمیتوانند همسران خوبی باشند. بهترین توصیف برای مرد منزوی سرد، بیاحساس و تنهایی است. این 3 ویژگی همواره همراه این فرد است. او هیچ علاقهای به ارتباط صمیمی و نزدیک با دیگران ندارد و برقراری رابطه برایش لذتی ایجاد نمیکند. ضمن آن که از فعالیتهای فردی بیشتر لذت میبرد و در واقع آنها را ترجیح میدهد. به طور کلی تعداد فعالیتهای لذتبخش در زندگی این فرد بسیار کم است. این فرد در نهایت با یک یا 2 نفر از اعضای خانواده خود ارتباط صمیمیتری برقرار میکند. معمولا این مرد منزوی در برخورد با دیگران و از جمله همسرش نمیتواند هیجان مناسبی از خود نشان دهد. او بسیار کمحرف و بیتوجه است و گاهی اوقات مرموز به نظر میرسد. مرد منزوی عاشق تنهایی است و آرامش و لذتش در تنهایی خلاصه میشود.
مردانی که هیچ دوستی ندارند
مرد منزوی عموما به دنبال فعالیتهایی است که فرد دیگری در آن حضور ندارد، چه فعالیت شغلی و چه تفریحی. این فرد دوست صمیمی نداشته و تمایلی هم به صمیمت ندارد و نبودن ارتباط برایش اصلا آزاردهنده نیست. هوش هیجانی این فرد که شامل شناخت احساسات و هیجانات خود و دیگران و همچنین درک این احساسات و ارائه پاسخ مناسب است، بسیار پایین است. از سوی دیگر نداشتن مهارتهای اجتماعی و رابطه نداشتن با دیگران باعث میشود فرد دست و پا چلفتی و عجیب به نظر برسد. این فرد بیشتر وقت خود را در خانه میگذراند و سراغ شغلهایی میرود که در جاهای دور و حتی مرزی باشد و کسی آنجا حضور نداشته باشد. مطالعات نشان داده، این اختلال شخصیت در مردان بیشتر از زنان به چشم میخورد. شاید این مرد شریک کاری خوبی باشد زیرا توقعی از شما ندارد در حقیقت کاری با شما ندارد او در پیله انزوای خود میماند و از اینکه کسی بخواهد وارد پیلهاش شود، مضطرب و ناراحت میشود. او به هیچوجه توان برآوردهکردن نیازهای عاطفی همسر را ندارد.
ازدواج بیفایده با مردان منزوی
اگر مرد منزوی ازدواج کند، موازی با همسرش زندگی میکند نه کنار او.او به زندگی خودش میپردازد و عقیده دارد همسرش هم باید زندگی خودش را داشته باشد. گوشهگیریش باعث میشود در چشم دیگران فردی فاقد اعتماد به نفس به نظر برسد که البته همین خصوصیت برخی دختران را تحریک میکند که نقش یک مراقب و ناجی را برای این فرد ایفا کنند. این دختران مانند مادری که برای فرزندش دلسوزی میکند، با او رفتار میکنند اما باید آگاه باشند فردی را برای همسری انتخاب کردهاند که اصلا نیازی به آنها ندارد. معمولا دخترانی که شخصیت حمایت کننده دارند، جذب مرد منزوی میشوند، زیرا از کمککردن و حمایت از او لذت میبرند. این ارتباط آنقدر پیش میرود که خود این دختران پیشنهاد ازدواج میدهند و معمولا این مرد که در امور ارتباطی بهصورت منفعل عمل میکند، گاهی بدون انگیزه جدی با این خواسته موافقت میکند. شروع و پایان رابطه هیچ تاثیری بر این مرد ندارد. در بسیاری از افراد شروع ارتباط در آنها شوق ایجاد میکند اما برای این فرد آغاز ارتباط هیچ هیجانی ندارد. بهتر است دختران مراقب این موضوع باشند که درست است که دلسوزی و حامی بودنشان باعث جذب میشود ولی باید بدانند که هیچوقت این فرد از پیله انزوای خودش خارج نمیشود و آنها هیچوقت نمیتوانند او را تغییر دهند و تاثیری جدی روی او بگذارند.
مرد خودپسند: فقط باید از او تعریف کنید
مرد خودپسند به نوعی ادعای سروریکردن به دیگران را دارد اما در برقراری رابطه صمیمانه عملا ناتوان است. او در رابطه عاطفی تلاش میکند چهره زیبا و خاصی از خود نشان دهد و فردی را انتخاب میکند که اهل تعریف و تحسین باشد. این تیپ مردها در برخوردهای اولیه دوستداشتنی هستند، زیرا رفتارشان نشان میدهد، بسیار اعتماد به نفس بالایی دارند و افراد توانا و موفقی هستند. ولی به مرور دروغها و رویاپردازیهایشان آشکار میشود. او آنقدر راجع به تواناییها و ویژگیهایش صحبت میکند که موفق میشود طرف مقابلش را تحتتاثیر قرار دهد. این اختلال در بین دیگر اختلالهای شخصیت از پایایی بیشتری برخوردار است و این ویژگیها بهصورت مستحکمی در این فرد باقی میماند و احتمال تغییرشان بسیار پایین است. زندگی با چنین مردی زن را خسته و ناتوان میکند چون این فرد نمیتواند با او همدلی کند و هرچقدر هم او را مورد توجه و تمجید قرار دهد، بازهم برایش کافی نیست.
مرد وابسته : اعتماد به نفس در حد صفر
مهمترین ویژگی این شخصیت آن است که به صورت افراطی نیاز به مراقبت شدن دارد. خصوصیت پر رنگ دیگر این فرد توانایی نداشتن او در تصمیمگیری است. او حتی برای تصمیمگیریهای کوچک هم نیاز به کسانی دارد که نظر دهند یا روی تصمیمهای او مهر تایید بزنند.این فرد به دلیل ترس از تنهایی و طردشدن از سوی دیگران معمولا با کسی مخالفت نمیکند و سعی میکند همهجا خود را موافق نشان دهد و محبوب همه باشد. اعتماد به نفس این فرد بسیار پایین است اما در عین حال مهربان و خوب جلوه میکند. مرد وابسته، روحیه استقلال طلبی ندارد و همواره به دنبال آن است که حمایت دیگران را داشته باشد و اگر این موضوع کمرنگ شود، حالش بسیار بد میشود. او همه توانش را بهکار میگیرد که با دیگران هماهنگ باشد و حتی وقتی در جمع نظرش را میپرسند میگوید: « هر چه بقیه بگویند. » اما بدانید که اینکار را از روی رضایت انجام نمیدهد و فقط نمیخواهد مخالف کسی باشد یا این که دیگران رنجیده خاطر نشوند.
ازدواج با مردانی که عاشق خودشان هستند
این فرد یک از خودراضی به تمام معناست چون خودش را شخص بسیار مهمی میداند، معمولا راجع به تواناییهایش بسیار غلو میکند و خود را فردی ویژه میداند که فقط اشخاص بسیار مشهور و مهم قادر به درک او هستند. نیاز او به تعریف و تمجید در همه زندگی با او همراه است. این فرد بهخصوص وقتی در زندگی زناشویی قرار میگیرد به شدت این توقع را از همسرش دارد که با او به شیوهای ویژه برخورد کند و تعریف تحسین و تمجید را فراموش نکند. مرد خودپسند قادر به درک نیازهای عاطفی و احساسات همسرش نیست. او 2 ویژگی دیگر هم دارد که در او دائمی هستند و آن هم حسادت و فخرفروشی است. مرد خودپسند علاقه خاصی به خودش دارد و میتوان گفت عاشق و شیفته خودش است و همین باعث میشود نتواند علاقهمندی و عشقش را به فردی دیگر ابراز کند. موضوعی که اینجا باید به آن دقت شود این است که کسانی که دچار این اختلال هستند، در ظاهر تلاش نمیکنند خودشان را بهتر از دیگران نشان دهند بلکه آنها باور دارند، توان و ویژگیهای خاص و منحصر به فردی دارند که دیگران این توان و ویژگیها را ندارند. این افراد از نظر دیگران متکبر و ناخوشایند جلوه میکنند و معمولا افراد تمایلی به برقراری ارتباط صمیمانه با آنها ندارند. دریافت توجه خاص از سوی دیگران بسیار برایشان اهمیت دارد. حتی این گونه مردان توقع دارند در محافل عمومی هم به شکل متفاوتی با او برخورد شود و احترام و توجه خاصی برای آنها قائل شوند. تا جایی که اگر این فرد به فروشگاه برود توقع دارد، فروشنده او را تحویل بگیرد و به او احترام ویژهای بگذارد. تا جایی که گاهی اوقات سوال میکند «تو مرا نمیشناسی؟» و اگر فروشنده پاسخ منفی بدهد، تعجب کرده و او را سرزنش میکند و شروع میکند به غلو کردن راجع به تواناییها و داراییهایش و افراد مهم و مشهوری که با آنها تعامل دارد. این فرد بهراحتی حرف شما را قطع میکند زیرا باورش این است که حرفهای خودش بهمراتب از حرفهای شما مهمتر است.
با مردهای «چسبی» ازدواج نکنید
مشکل مرد وابسته این است که آنقدر به همسرش میچسبد که او را میرنجاند و اجازه نفس کشیدن را به او نمیدهد. این فرد گاهی اوقات قبل از اینکه به همسرش اینگونه وابسته شود، نسبت به مادر یا پدرش این احساس را دارد. شخصیت این فرد که به اصطلاح «چسب» هم به او میگویند، اجازه نمیدهد طرف مقابلش حیطه شخصی داشته باشد. به گونهای که طرف مقابل رنجیده خاطر میشود و مایل است از او فاصله بگیرد. اگر شما همسر این فرد باشید و بخواهید به او استقلال بدهید، دچار اضطراب و سرخوردگی و احساس امنیت نداشتن میشود. او همیشه میترسد محبوبش را از دست بدهد یا محبوبش او را ترک کند. نیاز به توجه و محبت همواره در این فرد وجود دارد و گاهی اوقات فردی که در زندگی مشترک با این فرد قرار میگیرد، دچار این احساس میشود که در حال فرزندداری است نه همسرداری. نداشتههای مرد وابسته برایش پررنگ است و همیشه نیمه خالی لیوان را میبیند. در آشنایی برای ازدواج، ابتدا همهچیز خوب به نظر میرسد زیرا یک فرد حرف گوشکن و تابع به نظر میآید اما بهتدریج رابطه با او طاقتفرسا میشود چون توقعاتش زیاد میشود تا جاییکه شما توان برآورده کردن این نیازها را ندارید و برای هر چیزی از شما تایید میخواهد و اگر برخلاف میلش عمل کنید، خواهید دید که به شما وابستهتر میشود. درنهایت زندگی با این مرد شما را از نظر روانی فرسوده میکند. در این مورد هم دخترانی که شخصیت حامی و ناجی دارند، بیشتر جذب چنین فردی میشوند.
مرد نمایشی : بازیگرانی که در زندگی مشترک هم بازی میکنند
مرد نمایشی باید در مرکز توجه دیگران باشد. رفتارهای او سطحی و اغراقآمیز است و پشتوانه فکری و تعقل ندارد او همانند یک طبل توخالی است و حساسیت بسیار بالایی نسبت به ظاهر خودش دارد. او همچنین علاقه فراوانی برای رفتن به فروشگاه و آرایشگاه دارد. او شیفته مهمانیرفتن است و در مهمانیها با انجام رفتارهای غیرمتعارف یا پوششهای عجیبوغریب جلب توجه میکند. این تیپ بیشتر مستعد بازیگری است و رفتارهایش بسیار اغراق آمیز و ظاهرش پر زرق و برق است که بیشتر برای بازیگری مناسب است. ماهیت رابطه عاطفی برای این فرد بیشتر ماهیت یک بازی را دارد. او در عین اینکه رابطه عاطفی را دوست دارد و خیلی سریع هم عاشق میشود ولی نوع افکار و رفتارش برخی اوقات ابلهانه به نظر میرسد. او خیلی زود صمیمی میشود طوری که گمان میکنید مدتهاست شما را میشناسد. این افراد در تئاتر و سینما اشخاص موفقی میشوند اما مشکل اینجاست که در زندگی شخصی هم بازیگر هستند. آنها افکار شخصی کمی دارند و بیشتر به این فکر میکنند که چطور بقیه را تحتتاثیر قرار دهند. مرد نمایشی بهشدت تلقینپذیر است، او به سرعت به دیگران اعتماد میکند و همچنین سریع تغییر عقیده میدهد. زندگی با این فرد از طرفی میتواند جالب باشد زیرا واقعا به شما وابسته میشود اما در عین حال همواره در حال جلب توجه است. بهخصوص برای جنس مخالف او در ابتدای ارتباط بسیار صمیمی است ولی در عین حال هیجانی و زودرنج است. چیزی که نمیتواند آن را تحمل کند، بیتوجهی است. دخترانی جذب این افراد میشوند که فقط به ازدواج فکر میکنند و به کیفیت و غنای آن فکر نمیکنند.