سن والدین بر تربیت فرزندان قطعا تاثیر خواهد گذاشت و تقریبا از زبان همه شنیده شده است که باروری در سنین پایین تر هم به نفع والدین و هم به نفع کودکان است. در این مقاله به بررسی روانشناسی این مسئله پرداخته ایم.
اثرات بیولوژیکی بارداری و فرزندآوری در سنین بالا یا پایین تا حدود زیادی مشخص است، اما اثرات روانی این مسئله چگونه بروز میکند؟
با وجود تفاوتهای زیادی که میان مادران با سنین مختلف وجود دارد، نمیتوان تفاوت زیادی در زمینهی ابعاد روانشناسی میان آنها قائل شد. حتی این نکته نیز عنوان میشود که مادران در سنین بالاتر معمولا دارای درآمد بیشتر و تحصیلات بهتری هستند، در دوران بارداری رفتارهایشان را بیشتر تحت کنترل دارند و با خطرات کمتری روبهرو میشوند. درهرحال، سنوسال اثرات احتمالی و بالقوهای بر سلامت والدین و فرزندان دارد. برای مثال، مادرانی که در اواخر سنین نوجوانی و اوایل سنین جوانی یعنی سالهای ابتدایی دههی سوم (۲۰ سالگی به بعد) باردار میشوند، بیشتر با خطر مرگومیر مواجه هستند. یا بارداری در سنین ۲۲ و ۲۳ سالگی، اثرات نامناسب و خطرناکی بر سلامت افراد در سالهای بعدی زندگی میگذارد. بچهدار شدن در سنین پایین امکان ابتلا به افسردگی را نیز افزایش میدهد. برخی پژوهشها نشان میدهند که ۲۸ تا ۴۸ درصد از مادران جوان، از افسردگی رنج میبرند.
از سوی دیگر، بارداری در سنین بالاتر به زنان فرصت تحصیل در مقاطع بالاتر و دستیابی به امنیت مالی میدهد. یافتههای پژوهشها دربارهی تأثیر سن بر بارداری تا حدودی ضدونقیض است. مثلا علیرغم شرایط عمومی مطلوبی که مادران باردار در سنین بالاتر میتوانند داشته باشند، در معرض مشکلاتی نظیر پرهاکلامپسی، فشار خون بالا در بارداری و دیابت هستند. این مشکلات میتوانند در تمام عمر آنها را تحت تأثیر قرار بدهند.
والدین چه می گویند؟
در پژوهشی، ۸۰ درصد از مادران و ۷۰ درصد از پدران معتقد بودند بهترین سن فرزندآوری، دههی ۳۰ زندگی است. (البته این تحقیق چندان گسترده نبود و طیف وسیعی از افراد را شامل نمیشد. برای کسب نتایج دقیقتر، به تحقیقات گستردهتری نیاز است.)
یکی از دلایلی که والدین را از فرزندآوری در سن بالا راضی نگه میدارد، ثبات و آمادگی آنها از لحاظ عاطفی است. افراد در سنین بالاتر از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند، انعطافپذیری بیشتری دارند و خودآگاهی بهتری نسبت به خود پیدا کردهاند. ضمن اینکه بر خود تسلط بیشتری دارند، از توانایی مالی بهتری برای حمایت فرزندان برخوردار هستند و در برقراری ارتباط با فرزندشان بهتر عمل میکنند.
مثلا یکی از پدرانی که در مطالعاتِ مربوط به تأثیر سن والدین بر فرزندان شرکت داشت، معتقد بود که اکنون و در این سن، نسبت به ۲۰ سال گذشته، خودش را بهتر میشناسد و راحتتر میتواند با فرزندش ارتباط برقرار کند، اکنون میداند که چگونه از فرزندش حمایت کند و مشوق او باشد.
سایر مزایایی که والدین مُسنتر عنوان میکنند، موفقیت شغلی، امنیت مالی، ارتباطات مستحکم اجتماعی، محیط کاری منعطف و داشتن وقتِ بیشتر هستند. البته این موارد به معنای کامل و بینقص بودن شرایط والدین مُسنتر نیست.
تاثیر سن والدین بر تربیت فرزندان
نتایج مطالعهای که در سال ۲۰۱۷ در نشریهی آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا چاپ شد، به بررسی تأثیرات سن والدین بر ۱۵ هزار جفت دوقلو پرداخته بود. در این پژوهش الگوهای رشدِ مرتبط با رهبری، همکاری و مهارتهای اجتماعی دوقلوها مورد توجه قرار گرفتند. علاوه بر سن والدین، عوامل ژنتیکی و محیطی نیز در این تحقیق بررسی شدند.
نتایج نشان میداد که سن پدران منجر به بروز تفاوتهایی در رشد اجتماعی فرزندانشان شده است. بچههایی که پدرانشان زیر ۲۵ سال یا بالای ۵۱ سال بودند، در سنین اولیهی کودکی مهارتهای اجتماعی بهتری از خود بروز میدادند. اما این مهارتها در سنین نوجوانی نسبت به همتایانشان که پدرانی میانسال داشتند، افت پیدا میکرد.
دکتر مگدلنا جنکا (Magdalena Janecka) که نویسندهی اصلی و سرپرست این پژوهش بود، عنوان میکند: «نتایج تحقیقات ما نشان داد که سن والدین میتواند تأثیراتی بر مهارتها و توسعهی فهم و ادراک فرزندان داشته باشد.» برای نمونه مشخص شد کودکانی که پدران خیلی جوان یا خیلی پیر دارند، موقعیتهای اجتماعی مختلف را چالشبرانگیزتر از سایر کودکان میدانند.
حتی اگر این کودکان مبتلا به اوتیسم نباشند، باز هم مواجهه با موقعیتهای اجتماعی و مسائل مختلف برایشان دشوارتر است. البته بررسی عوامل ژنتیکی مشخص کرد که علیرغم نتایج مشابه در هر دو طیف سنی پدران، دلایل شکلگیری نتایج در هر گروه کاملا با دیگری متفاوت است.
آیا سن والدین بر تربیت فرزندان تاثیر می گذارد؟