خودشیفتگی اختلال رفتاری است که افراد زیادی بدون اینکه اطلاع داشته باشند با آن درگیر هستند، که در برخی بسیار شدید و در برخی بسیار کم است. این رفتار می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که ریشه یابی آن نیاز به تخصص و مهارت های روانشناسی دارد. رفتار درست با افراد خودشیفته نیازمند هوش و متانت است. در ادامه این مطلب تلاش می کنیم برخی فاکتورهای مهم در برخورد با افراد خودشیفته را به شما معرفی کنیم.
چه فردی خودشیفته است
در فرهنگ رایج خودشیفتگی به افرادی اطلاق میسود که عاشق خود هستند. خودشیفتهها فکر میکنند تنها آدمهایی هستند که باید مورد درک دیگران قرار بگیرند و آنقدر خوب هستند که باید مورد تحسین همگان قرار بگیرند.
خودشیفته کسی است که روش خود اظهاری را درست یاد نگرفته و یا بخاطر سرکوبهای اولیه برای جبران آن تلاش میکند تا به نحو اشتباهی خود را مورد توجه دیگران قرار دهد.
این اختلال طیفی از اختلال شخصیتی است به این معنا که فردی میتواند تنها برخی از نشانههای اختلال شخصیت را داشته باشد و یا یک خودشیفته تمام عیار باشد.
خودشیفتهها نیاز شدیدی به تحسن و تائید دارند. چرا که گمان میکنند شخصیتی ویژه و منحصر به فرد هستند و آنها گمان میکنند که بر دیگران ارجحیت دارند و با استعدادتر هستند و دستاوردهای بیشتری دارند.
آنها آسیب پذیری خود را نمایان نمیکنند چرا که از بیان ضعف خود هراس دارند و نگران موقعیت خود هستند.
آنها هرگر سعی نمیکنند احساس نیاز به دیگران را نشان بدهند. چرا که همواره میخواهند در مرکزتوجه دیگران باشند.
آنها میتوانند آزارگر باشند چرا که آنها میدانند چگونه با تحت تاثیر قرار دادن دیگران آنها را تحت کنترل خود در بیاورند.
خودشیفتگی میتواند نتیجه یک کودکی ناسالم باشد و یا ناشی از زخمهای گذشته است. آنها همواره در جستجوی تائید دیگران هستند زیرا در گذشته نتوانستهاند ارزش و جایگاه مناسبی پیدا کنند.
تعیین کنید با چه نوع انسان خودشیفته ای در تماس هستید
افراد خودشیفتۀ آسیب پذیر عمیقاً حس خوبی نسبت به خودشان ندارند. برعکس خودشیفته های بزرگنما کمتر درگیر هیجاناتشان می شوند و در نتیجه شما نمی توانید بفهمید کی روی دست شما بلند می شوند یا سر راهتان قرار می گیرند. اگر می خواهید در یک کار تیمی بهترین بهره را ببرید افراد خودشیفتۀ عالی نما می توانند بهترین گزینه باشند چرا که می توانید آنها را همگام با هدف کلی پیش ببرید.
دلخوری تان را اعلام کنید
همانطور که گفته شد افراد خودشیفته ممکن است عالینما باشند و شما را کلافه کنند. اگر سعی می کنید کاری را به سرانجام برسانید اما کسی مدام حرف یا کار شما را قطع می کند و می خواهد خودش نقطۀ عطف باشد، دانستن نقطهی ضعفتان می تواند به شما کمک کند قدرت لازم را کسب کنید تا جلوی آن فرد را بگیرید.
بفهمید که این رفتار از کجا ناشی می شود
افراد خودشیفتۀ آسیب پذیر نیاز دارند تا حس خوبی را نسبت به خودشان ایجاد کنند و به همین دلیل است که سعی می کنند آب زیر کاه باشند یا روی دست شما بلند شوند. ممکن است فقط از روی شیطنت و زرنگ بودن، قدرت شما را زیر سوال ببرند. وقتی مطمئن شدید این کار را بدون اطمینان کافی انجام می دهند، می توانید اطمینان کافی برای آنها فراهم کنید تا آرام شوند و بتوانید به بقیۀ کارتان برسید. اگر اطمینان بخشی شما بیش از حد باشد به خودبینی آنها دامن می زنید اما مقدار کافی آن این امکان را به شما میدهد تا آنها را آرام کنید و به کارتان برسید.
زمینه را ارزیابی کنید
خودشیفتگی یک ویژگی همه-یا-هیچ نیست. بعضی از موقعیت ها ممکن است بیاعتمادی فرد را بیش از سایرین برانگیزد. فرض کنید تقاضای ترفیع یک کارمند خانم رد می شود و بعد این پست به شخص دیگری داده می شود. بی اعتمادی او با گذشت زمان بدتر می شود و این منجر به خودشیفتگی، انتقام و کینه توزی می شود. اگر فردی مانند این را میشناسید بهتر است به یاد داشته باشید که موقعیت کمک می کند تا از چنین فردی یک هیولا درست شود.
دیدگاه مثبتتان را حفظ کنید
اگر با فرد خودشیفته ای در ارتباط هستید که از دیدن رنج کشیدن بقیه لذت می برد، دیدن دردی که آنها باعثش شده اند فقط در جهت یک رفتار پرخاشگرانهتر تحریکشان می کند. حتی اگر با این رفتار اذیت می شوید سعی کنید آشفته به نظر نرسید تا در نهایت این رفتار کاهش یابد. به علاوه با به خاطر داشتن نکات قبلی ممکن است بتوانید به آسان شدن موقعیت و در نتیجه بهتر شدن اوضاع کمک کنید.
اجازه ندهید که خودتان از خط خارج شوید
وقتی یک فرد خود شیفته سعی می کند میدان را به دست بگیرد، گم کردن هدف شما آسان می شود. نیازی نیست که شما در هر چیزی که این فرد می گوید یا انجام می دهد حضور پیدا کنید. مهم نیست این فرد چقدر مصرانه تلاش می کند تا توجه شما را جلب کند. بین حرکت در راستای هدف خودتان و آرام کردن اضطراب و بی اعتمادی فرد خودشیفتۀ آسیب پذیر تعادل برقرار کنید. اگر خودشیفتگی فرد از نوع عالی نمایی باشد بهتر است از احساسش قدردانی کنید اما مجددا به مسیر خودتان برگردید.
حس شوخ طبعی تان را حفظ کنید
اگر دست یک فرد خودشیفته را بخوانید این به معنی نادیده گرفتن آن فرد است. البته می تواند به این معنی نیز باشد که حداقل هر از گاهی با خنده با بلوف او موجه می شوید. با یک لطیفه یا یک لبخند-بدون اینکه رفتار ظالمانه ای داشته باشید- می توانید به نامناسب بودن رفتار عالی نمایی فرد اشاره کنید. این کار برای افراد خودشیفتۀ عالی نما، که این کار را تفریح یا احتمالاً آموزنده می بینند، مؤثرتر است.
بفهمید که ممکن است فرد به کمک نیاز داشته باشد
از آنجایی که افراد خودشیفته عزت نفس پایین و حس بیکفایتی زیادی دارند، فهمیدن اینکه چه موقع به مداخله های حرفه ای نیاز دارند حائز اهمیت است. علی رغم این باور که شخصیت غیرقابل تغییر است، تحقیقات روانشناختی نشان داده اند که افراد می توانند حتی رفتارهایی که برای طولانی مدت داشته اند را تغییر دهند. تقویت عزت نفس یک شخص کاری نیست که بتوانید به تنهایی از پسش بر بیایید اما می توانید از طریق کمک های بیرونی آنرا انجام دهید.
درباره اثرات مخرب اختلال شخصیت مرزی بیشتر بدانید