«به حق چیزهای نشنیده»؛ این روزها کمتر کسی دیگر در برابر اتفاقاتی که میبیند و میشنود چنین جملهای میگوید. در عصر اینترنت و ماهواره و جهانی شدن، باید انتظار هرچیزی را داشت. با این حال بعضی ااتفاقات واقعا شوکآور است؛ مثل رواج عمل زیبایی گوش موسوم به گوش الاغی آن هم در خیابانهای تهران! بله، این روزها عدهای به قصد «زیبایی» گوششان را شبیه گوش الاغ میکنند.
شاید بهتر باشد برای توصیف این گوشهای عمل شده بگویم گوشهایی که به شکل مثلثند یا به قول خودشان گوشهای شیطانی یا جنی، گوشهایی که فرم طبیعی را شکستهاند و با سر تیزشان میخواهند بگویند سبکی جدید برای ظاهر انسانها دارند. گوشهایی که در درجه اول انسان را به شک میاندازد اما با کمی دقت شما را متوجه میکنند که آنچه که میبینید حقیقت دارد.
در جراحی زیبایی گوش یا «اتوپلاستی» با وجود آنکه بخشی از ناحیه پشت گوش برداشته میشود اما در شکل ظاهری و طبیعی گوش تغییری ایجاد نمیشود و در اکثر مواقع این جراحی بر روی گوش افرادی صورت میگیرد که از داشتن گوشهای برزگ و برجسته خود رنج میبرند.
اما گویا در این سالها، زیبایی معنای دیگری پیدا کرده است.
دکتر وحید خوش روش، روانشناس و مشاور سایت الو دکتر درباره پدیده گوش الاغی چنین گفته است:
انسان در طول تاریخ همواره به دنبال کمال بوده است، چه کمال ظاهری چه کمال باطنی. میل به زیبایی امری ذاتی در انسان است. تلاش انسان برای زیباتر کردن خود که از استفاده لوازم آرایشی شروع میشود و تا عملهای جراحی زیبایی میرسد، موضوع تازهای نیست. اگرچه قبلاً این مساله محدود به عدهای خاص میشد، کسانی که هم توانایی مالی بالایی دارند و هم اینکه زیبایی ظاهری بخشی از شغلشان است مثل بازیگرها.
در دو دهه اخیر در ایران عمل جراحی زیبایی مشتریان زیادی داشته و حالا دیگر پولدار و فقیر بختشان را برای زیباتر شدن میآزمایند. اما رواج پدیده «گوش الاغی» میتواند به معنای نوعی بحران هویت باشد. اینکه جوانان ما زیبایی را در شکل وارونهاش تعبیر میکنند نگرانکننده است. به گوشهای الاغ از دیرباز در ایران به عنوان نشانهای از بلاهت و بیخردی نگریسته شده است. بنابراین باید تعجب کرد وقتی جوانان به نام «زیبایی» عمل جراحی گوش انجام میدهند تا گوششان شبیه گوشهای الاغ شود. بخش مهمی از این بحران هویتی که متاسفانه در جامعه ما جاری است، به تغییر سریع مفاهیمی از جمله زیبایی در تمام سطوح برمیگردد.
قرار نیست هیچ دولتی درباره مفهوم زیبایی قانون بگذارد، اما جامعه خود، این وظیفه ذاتی را دارد که مفاهیم را معنا کند و تغییرات با شیبی ملایم انجام شود. با این حال پدیده «گوش الاغی» یک دهن کجی به این بحران هویتی است؛ نوعی شورش فردی علیه هرآنچه فرد از آن ناراضی است. البته این نارضایتی لزوماً منطقی نیست و هجو صورت و زیبایی انسان با این پدیدههای بیریشه هیچ توجیهی ندارد.
میل به دیده شدن یکی از ریشههای اینگونه پدیدههاست. در این حالت فرد نیازمند حضور فعال در یک جامعه است، اما جامعهای نمییابد، مقصود جامعه در معنای لغویاش است نه کل جامعه ایران. اگرچه عمل جراحی گوش، یک پدیده کاملا شخصی است و از روان یک فرد برمیخیزد، اما در عین حال نوعی میل به دیده شدن در جامعه نیز در خود دارد؛ میلی که از روشهای صحیحی ارضا نشده و یا جامعه هدفی برایش پیدا نشده است.
حتما نباید قتلها سریالی اتفاق بیفتد تا درباره به خطر افتادن امنیت روانی جامعه هشدار داد، چنین پدیدههایی خود زنگ خطر را به صدا درمیآورند. حفظ امنیت روانی جامعه نیز چیزی نیست که با بگیروببند تامین شود. شناسایی و جدی گرفتن این نشانهها میتواند گام اول برای اصلاح جامعهای باشد که به شدت از بحران هویتی رنج میبرد.
ناگفتههایی درباره عمل پروتز سینه