هر وقت که حادثهای نظیر هواپیمای جرمن وینگز رخ میدهد، و به نظر می رسد تمام کسانی که در این کار دست داشتند از مشکل روانی رنج میبردند، کار من به عنوان مشاور سلامت و کسی که سعی دارد درباره ناهنجاریهای اخلاقی، مردم را آگاه کند سختتر و سختتر میشود.
چرا؟ چون افسردگی و یا افکاری که تمایل به خودکشی دارد دوباره به چشم مردم بزرگ جلوه میکند و انگار که ارتباطی با خشونت دارد. بنابراین همه ما در قالب یک اجتماع تلاش میکنیم که بیماریای را بشناسیم که ناشناخته است. یک بار دیگر چهرهی ۱۰ درصد از مردم آمریکا که قرصهای ضدافسردگی مصرف می کنند در اذهان عمومی خطرناک جلوه کرد.
خبرنامههای رایگان الودکتر را روزانه دریافت کنید
آندریاس لوبیتز که کمک خلبان آن پرواز بود، و به نظر میرسد مسئول سانحهی هواپیمای جرمن وینگز است، پیش از آن که گواهینامه خلبانی خود را بگیرد به خاطر تمایلاتی که به خودکشی داشت تحت درمان بود. او نمونهی بارز کسی است که دارای افسردگی و تمام اختلالاتی بوده که در حوزهی بیماری روانی تعریف میشود. حدود ۲ سال قبل آدام لانزا، ۲۰ بچه و ۶ فرد بزرگسال را در مدرسهی ابتدایی سندیهوک کشت، درست قبل از آن که اسلحه را بر شقیقه خود بگذارد. رسانه ها این کشتار بزرگ را ناشی از بیماری اوتیسم او میدانستند. یادتان باشد که همان دوران مادرش لیزا لان وبلاگی راه انداخت به نام «من مادر آدام لانزا هستم» تا برای همگان روشن کند که اوتیسم شامل چه خصوصیات و مواردی نیست.
شاید باید حرفم را این طور بگویم: من سالهای زیادی کوشیدهام تا با افکاری که تمایل به خودکشی دارند مبارزه کنم. افراد زیادی دیدهام که با افسردگی مبارزه کردهاند و جالب است بدانید که مهربانتر، حساستر و دوستداشتنیتر از افرادی بودند که افسردگی نداشتند. این دقیقا به خاطر آن است که سعی کردهاند با شناخت دردهای خود آن را با کمک به دیگران تسکین دهند.
(منبع: psychologymag)
خبر مرتبط:
درمان خانگی برای افسردگی با یادداشتهای روزانه