تعطیلات نوروزی در ایران و تعطیلات بهاری در کشورهای غربی، اگرچه برای بچهها بسیار خوشایند است، اما به مذاق والدیناش چندان خوش نمیآید. در اینجا به پنج واکنش آنها اشاره میکنیم:
۱-انکار
این مسئله هر سال رخ میدهد، و از جمعهی قبل از تعطیلات شروع میشود، به معلم بچهها میگویید: هفتهی آینده میبینمت! اما او میگوید: نه، دو هفتهی بعد. واقعا شرمندهایم ای پدر و مادرهای عزیز، اما تعطیلات بهاری را نمیتوان نادیده گرفت. آنها عین قارچ سبز میشوند.
۲- خشم
یادتان هست که چه زمانی تعطیلات بهاری یک هفته طول کشید؟ اینکه الان بچههایمان نزدیک ۱۶ روز است که خانهاند به چه معناست؟ واقعا این سیستم آموزشی مشکل دارد. این دو هفته برای چه باید تعطیل باشد؟ واقعا تعجبی ندارد که بچهی من کار چندانی انجام نمیدهد، چون زیاد در مدرسه نیست. انگار قرار است تا سن ۳۰ سالگی با ما زندگی کند.
۳- مذاکره
اولین دوشنبهی تعطیلات بهاری است و از دفتر پارکها و سرگرمی شهرتان خواهش میکنید تا بچهتان را به اردو ببرد. هر اردویی که شد. فرقی نمیکند باله باشد یا مسابقات روبات یا اروبیک آبی. این بچهها باید از خانه بیرون بروند. به منشی دفتر این مسئله را میگویید: هزینه را دوبرابر میپردازم، آیا امکانش هست که فقط یکی از آنها را نگه دارید؟ نه. ظاهرا این هم جواب نمیدهد. حالا مجبورید با بچهها مذاکره کنید. اگر به مدت یک ساعت ساکت باشند به آنها یک بستنی میدهید.
۴- افسردگی
ساعت ۷ صبح است و بچهها تا الان بیدار بودهاند و دربارهی این صحبت میکنند که آخرین تکهی شکلات چه شد و چه کسی آن را خورد. ساعت ۷ صبح در تعطیلات است و شما تمام دیشب را بیدار بودید و کار میکردید و تازه خوابیدهاید و این یعنی بچههایتان مشتاق و منتظرند ببینند شما کی بیدار میشوید و امروز بابت حقالسکوت دربارهی چه چیزی با آنها مذاکره میکنید.
۵- پذیرش
اوائل هفتهی دوم تعطیلات است. بچهها در یوتیوب چرخ میزنند در حالیکه شما بیآنکه عصبانی شوید دارید از کامپیوتر داغان منزل آخرین کارهای شرکت را انجام میدهید. بچهها کاملا سکوت را رعایت میکنند وقتی شما به تماسهای واجبتان میرسید.
(منبع: parentmag)
چگونه بر افسردگی بعد از نوروز غلبه کنیم؟