سلام بهی هستم کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
مخاطبین سایت الودکتر پرسیده اند از کجا بفهمیم شخصیت و روان سلامتی نداریم.
در اینجا من مواردی را عرض می کنم خدمتتون چه در بعد فردی چه در بعد اجتماعی. افرادی که لحاظ روانی و شخصیتی ناسالم هستند ممکن است حداقل یکی از موارد زیر را داشته باشند:
اول افرادی که درحد افراط هیجان دارند و دائما می خواهند در مرکز توجه دیگران باشند. دوم افراد خود بزرگ بین افرادی که در همه چیز منتظر تحسین دیگرانند و توانایی های خودشان را بیشتر از آنچه هست تخمین می زنند این افراد بیشتر در صحبت هایشان از موفقیت هایشان می گویند سوم افرادی که در حد افراط کمالگرا هستند این افراد دارای عقاید خشک و سختگیرانه ای هستند مثلا در انضباط، هیچ نکته منفی در خودشان نمی بینند و همیشه مشکل را از طرف دیگران می دانند، چهارم افرادی که در روابط شخصی بی ثباتند، رفتارهای بی فکر و بی پروا دارند و دائما در طرز فکر و عقایدشان تغییراتی ایجاد می کنند، نوسانات خلقی غیرقابل پیش بینی هم دارند، پنجم کسانی که به آزار و اذیت دیگران علاقه دارند و از آزار و اذیت هیچ احساس پشیمانی و احساس گناهی پیدا نمی کنند، ششم افرادی که باور غلط یا تفکر غلط دارند یا تفکر و باور عجیب غریب دارند که در رفتارشان تاثیر می گذارند معمولا این افراد هیجانات و احساسات نامتناسب دارند و یا احساساتشان محدود است. هفتم کسانی که فکر و ذهنشان در شک و تردیدهای ناموجه است آنها معمولا در مورد وفاداری همسرشان خیلی شک می کنند بطور دائم کینه ای هستند و مکرر در حال کشف دشمن بر علیه شخصیت و آبروی خودشانند. هشتم کسانی که برای تصمیم گیری به دیگران متکی هستند، احساس عدم کفایت دارند، ترس غیر منطقی در طرد شدن و تنها گذشته شدن دارند این افراد در روابطشان بیش از حد وابسته می شوند. نهم افرادی که حساسیت بیش از حد به نظرات منفی و انتقادات دیگران دارند، احساس حقارت مفرط دارند و در جمع حاضر نمی شوند، دهم افرادی که در دوست یابی ضعیفند کلا در ایجاد رابطه و حفظ رابطه اجتماعی ضعیف هستند و از جمع گریزانند، یازدهم کسانی که همیشه دیگران را مقصر شکست هایشان می دانند و آنها مسئولیت اشتباهاتشان را نمی پذیرند و همیشه حق به جانبند و فکر می کنند همه چیز را بلندند. دوازدهم افراد باری به هر جهت که نمی دانند می خواهند چکار کنند این افراد هدف ندارند و معمولا آرزوهای زیادی دارند و هیچ نقشه راه و حرکتی برای بدست آوردن آرزوهایشان انجام نمی دهند، سیزدهم افرادی که از تغییر گریزان هستم، چهاردهم افرادی که پر از احساس های سرکوب شده اند و پر ازحس هایی مثل حس خشم و گناه هستند. پانزدهم افرادی که دائما غمگینند و شاد نیستند چه شادی که به سبب لذت بردن ایجاد می شود یعنی از هیچ چیز نمی توانند لذت نمی توانند ببرند و چه شادی عمیقی که سبب احساس رضایت و شکرگذاری بدست می آید. شانزدهم افرادی که دارای حالتهای برانگیختگی شدیدند پر از ترس و تردید و نگرانی های مفرط مخصوصا در مورد آینده هستند که دائما در رنج بسر می برند. هفدهم افرادی که بطور دائم افکار یا رفتارهای تکراری دارند که این افکار یا رفتار وقت گیرند و درواقع در زندگی عادی شان اختلال ایجاد می کند، هجدهم افرادیکه به دلایل هیجانی پراشتهایی مفرد یا بی اشتهایی مفرط دارند، نوزدهم افرادیکه نشانه های جسمی که نشاندهنده بیماری هست را دارند ولی در معاینه پزشکی هیچگونه بیماری در آنها تشخیص داده نمی شود این افراد همیشه مریضند همیشه دنبال دکتر می گردند و فکر می کنند یک بیماری جسمی دارند ولی در واقع مشکل جسمی خاصی ندارند بیستم افرادی که در مورد هویت خود سردرگم هستند یا دچار چندین هویتی هستند.
موفق باشید خدانگهدار