ازدواج سفید در ایران:
این روزها شاید اسم ازدواج سفید زیاد به گوشمان برسد.ازدواج سفید چیزی ست که هنوز به هیچ عنوان توسط خانواده های ایران پذیرفتنی نیست.با این وجود اما هشدارهایی در خصوص رواج مخفیانه ازدواج سفید در کشورمان می شنویم. اتفاقی که نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل ایرانی پذیرفتنی نیست.
شاید تا یکی دوسال گذشته از نظر جامعه شناسان خانواده، روانشناسان و مسیولین قضایی، طلاق مهمترین آسیب تهدید کننده بنیان خانواده ها بود. اما امروزه ازدواج سفید به کابوس هولناک خانواده های ایرانی بدل شده است. شیوهای از زندگی که با عرف، شرع، سنت و سبک زندگی جامعه ایرانی در همه این سالها و دههها و حتی قرنهای گذشته همخوانی ندارد.
همخانگی بدون ازدواج یا ازدواج سفید، پدیدهای است که دختر و پسر به عنوان همخانه با یکدیگر زندگی میکنند، بی آنکه میان آنها پیوند رسمی ازدواج و رابطه زن و شوهری باشد. رواج چنین پدیده ای در جامعه صدای هشدار کارشناسان را به دلیل مخاطرات گسترده حقوقی، روانی و اجتماعی آن بلند کرده است.
در این پدیده، دختر و پسر و یا زن و مرد مجرد به عنوان هم خانه با یکدیگر زندگی می کنند، بی آنکه میان آن ها پیوند زن و شوهری باشد. در دنیای غرب، با توجه به تغییر سبک زندگی و در کنار آن، افزایش فشارهای اقتصادی، به طور کلی میل به ازدواج شرعی و رسمی کاهش یافته و روابط، بیشتر بر پایه ارضای غرایز و آزمایش گونه شکل می گیرد. شاید یکی از علل های اصلی گرایش به ازدواج سفید را نبود مسئولیتپذیری حداقل در یک طرف از رابطه دانست. چرا که در چنین روابطی افراد مسئولیت عملکرد خود را برعهده نمیگیرند.
در ازدواج سفید آنچه بسیار به چشم می آید احساس عدم امنیت روانی برای هر دو طرف و خصوصاً برای دختران و زنان است و از آنجا که ساختار خلقت و شخصیت زنان بسیار هیجانی، لطیف و بر اساس ظرائف و پیچیدگی های خاص آن ها طراحی شده اینگونه روابط تأثیر مخرب و فاجعه آمیزی بر ذهن و روان آن ها بر جای می گذارد.
ازدواج سپید و پیامدهای حقوقی آن:
علی احمدی، وکیل و مشاور حقوقی خانواده در مورد این نوع ازدواج و پیامدهای حقوقی آن می گوید: «چنین رابطه ای زنا تلقی می شود و فرزند ناشی از آن فاقد مشروعیت قانونی است، چون نسبت فرزندی او با پدر قابل اثبات نیست.»
در چنین مواردی اغلب زن به خاطر پرهیز از بی آبرویی به دنبال اثبات رابطه ابویت فرزند و والد نمی رود و حتی اگر ادعا کند که صیغه بوده است، در صورت انکار مرد، ادعای زن، به خاطر ثبت نبودن، قابل اثبات نیست.
در این میان فرزندان بی پدر و بی خانواده ای باقی می مانند که نه آن ها از والدین ارث می برند و نه والدین از آن ها. گرچه سایر حقوق این کودکان چون بقیه کودکان است، اما معمولاً کسی حضانت آنان را بر عهده نمی گیرد، مگر اینکه یک پروسه پیچیده قانونی طی شود. در این موارد سپردن حضانت به مادر محتمل تر است و زن چه از نظر روانی و چه از نظر حقوقی شکست خورده و بلاتکلیف باقی می ماند.
از پیامدهای ناگوار دیگر این پدیده میتوان گفت که؛ زنان در چنین رابطه هایی بیش از انواع دیگر ازدواج دچار خشونت خانگی می شوند و چنین روابطی زودتر از ازدواج های رسمی و شرعی از هم می پاشد. تبعات این ازدواج های سفید برای بانوان بسیار بسیار فاجعه آمیز است زیرا هیچگونه تضمین و مسئولیتی در آن تعریف نشده است و مرد می تواند به دلخواه رابطه را برهم بزند و هیچگونه ضرر و زیانی را تقبل نکند.