من متولد اول مرداد 1340 هستم.من حرفه ام را باکارتئاتر آغاز کردم، درمدرسه ادای معلم هارا درمی آوردم و علاقه مند به تئاتر شدم . و بعد به باغ فردوس رفتم که یک سری آزمون و کلاس داشت و بعداداره تئاتر رفتم و درنهایت اولین کار تئاترم را که یک دختر 19 ساله بودم با آقای اکبر زنجانپور آغاز کردیم. که پدرم بسیار به این کارعلاقه داشتند. من درسال 68 وارد رادیو شدم. بین تلویزیون و سینما و تئاتر و رادیو عاشق تئاتر هستم. پارسال و پیرارسال یک کار تئاتر داشتم.
فریبا متخصص علاوه بر رادیو در دو پروژه تلویزیونی به نام های «باغ گیلاس» و «نوروز72» با مهران مدیری همکاری کرده است. وی دوبارهم کاردوبله انجام داده است.
متخصص درباره کاررادیو می گوید، من تقریبا 30 سال کار رادیو انجام داده ام و کارممند رسمی صدا وسیماهستم و مهرامسال بازشنسته می شوم.
مهران مدیری در بین گفتگو درباره پرکار بودن متخصص در دهه هفتاد و ستاره بودن وی درتلویزیون گفت و او پاسخ داد: من اینطور فکر نمی کنم چون پرکاربودن دلیل بر ستاره بودن نیست. من تا جایی که یادم می آید همیشه کار کردم و خیلی وقفه بین کارهایم نبوده است. بین کارهایی که انجام داده ام به جز کارهایی که از روی اجبار انتخاب کرده ام، همه کارهایم را دوست داشتم. که درآن ها هم نهایت تلاشم را می کنم که خوب بازی کنم. خیلی سال پیش پیشنهاد آنچنانی سینمایی نداشتم و درسینما کمرنگ بودم ولی با پا به سن گذاشتنم این پیشنهادها بیشتر شده است.
یک پسر دارم که متولد 70 است و درفرانسه رشته سینما می خواند، من سعی کردم مخالفت کنم، چون پوریا متالوژی مواد قبول شده بود و یک ترم خواند ولی چون به شیمی علاقه نداشت معماری را ادامه داد. یک روز در ایام امتحانات خوابیده بود و به من گفت : «چرا عذاب وجدان ندارید که مخالف علاقه من هستید درصورتیکه خودتان دراین رشته فعالیت می کنید» و من هم حریفش نشدم و ازایران رفت و لیسانس کارگردانیش را درقبرس خواند و برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. من برای پوریا هیچ پارتی بازی نکردم، تا جایی که برای کاری پوریا را دعوت کردند و نمی دانستند که پسر من است، پوریا رفت و برای بستن قرارداد من را برد و بعد فهمیدند که من مادر پوریا هستم و ازمن خواستند که نقش مادر پوریا بازی کنم ولی پوریا گفت اگر با من همبازی وی ممکن است فک کنند تو پارتی بازی کرده ای. درچشم بادهم اول پوریا برای بازی انتخاب شدو بعد من راانتخاب کردند.
رشته دانشگاهی من جامعه شناسی است و این کار برای بازیگری من به دردم نخورد.
بین کارگردان هایی که با آنها کار کردم، چون خیلی دلی کار رانتخاب می کنم اگرکارگردانی اذیت کندو فضای کارش سنگین باشد و بخواهد کارگردانی بکند انتخاب نمی کنم. چون من خیلی آدم حسی هستم، بعضی مواقع عقلانیت را کنار گذاشتم.
سختترین تصمیمی که گرفتم ازدواج بود، چون همسرم علاقه ای به ادامه کار من نداشت و دوست داشت که من خانه دار باشم
و من هم قبول کردم و گولش زدم ولی بعد 8 ماه دوباره با کار عروسکی آقای فیاضی شروع کردم که نه صدا داشتو نه تصویر و اکنون بعد 30 سال به اینجا رسیدم. ولی دراین 30 سال بسیار پشتیبان من بود و در انتخاب بسیاری از کارها کمکم کرد.
فریبا متخصص یک از بازیگرهایی است که درطول تمام سال ها بسیار بی حاشیه بوده، وی درباره این موضوع می گوید: من از خیلی چیزها دور هستم، من هیچ جا دیده نمی شوم و دوست ندارم مصاحبه کنم، درواقع یک جورهایی خجالتی هستم. بنده اهل فضای مجازی هم نیستم.
خط قرمز اخلاقی من بی احترامی به یکدیگر و مخصوصا نسبت به پدر و مادراست و به این موضوع بسیار حساس هستم.
من ساده هستم و حسادتی به کسی ندارم و بسیار راحت وآرام زندگی می کنم. و همین ها به همراه خود خوشبختی دارند.
وی به موزه دورهمی، درشرایطی که اطلاعی از وجود این موزه نداشت یک ساعت مچی که درکیفش بود و استفاده نکرده بود، هدیه کرد.