شب هفتم ماه محرم به نام کیست؟
شب هفتم محرم یکی از شب هایی است که برای بانوانی که تازه مادر شده اند تلخ و قابل درک است. در شب هفتم محرم 6 ماهه ی حسین بن علی به شهادت رسید. نوحه شب هفتم محرم به علی اصغر اختصاص دارد.
متن نوحه برای شب هفتم ماه محرم
در شب هفتم محرم علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس با تیر سه شعبة حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بسته اند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایه ای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم محرم، شب رضاست. حسین(ع) بهترین الگوی پایداری و رضآیت است. او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد. هنگامی که علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت: ای خدا! چون تو این صحنه ها را می بینی تحمل این مصیبت ها بر من آسان می شود.
متن نوحه برای شب هفتم محرم
در ادامه نوحه شب هفتم محرم، و شعرهای شب هفتم محرم که سروده می شود را می خوانید:
لالالالا لای لای علی اصغر اروم بخواب مادر
انقدر با گریه هات من و اتیش نزن مادر لای لای علی اصغر
تو خیمه ها نمونده
نه اب و نه شیری
داری جلوی چشمام
اروم اروم میمیری
طاقت بیار خدا ماهم بزرگ ای اصغر اروم بخواب مادر
زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر لای لای علی اصغر
لالا میگم بخوابی
تا عمو تاب بیاره
قول عموت عزیزم
اصلا نشد نداره
لشکر ببینید پسرم توی تب و تابه لب تشنه ابه
رحمی کنید به بچه ای که زیر افتابه لب تشنه ابه
ابش بدید میمیره
ابش ندید میمیره
مگه گلوی بچم
چقده اب میگیره
بابات داره میلرزه
دشمن داره می خنده
خدا خدا خدایا
سرش به مویی بنده
چه جوری تیر زدن که
سر جدا از بدن شد
بمیره مادر تو
که قنداقت کفن شد
لالالالا یکم دیگه دووم بیار
یکم دیگه دندون روی جگر بذار
مشک و یکی برده که بر می گرده زود
وقتی میرفت فقط به فکر خیمه بود
مده با اشک زندگیم و به باد
اب میرسه اگه خدا بخواد
عمو رسید کنار علقمه صدای تکبیرش میاد
لالایی عموش رفته اب بیاره
لالالالا من و نکن خونه خراب
چیزی نمونده عمو جون بیره اب
بابات رفته به یاری ا باورش
داره میاد چرا خمیده کمرش
علیم داره میزنه دست و پا
بچم داره میمیره ای خدا
ببین هنوز به سمت علقمست
نگاه مظطر بابا
لالایی الهی بارون بباره
لالالالا مادر تو بشه فدات
خون میبارن فرشته ها با گریه هات
سوخته دلم رو نفسای داغ تو
اهی بکش شاید که بارون بگیره
خدا تو رو نمی بره ز یاد
خونده برات با و ان یکاد
الهی که سپیدی گلوت
به چشم حرمله نیاد
لالایی الهی بارون بباره
اندازه یه قطره اشک ابی تو خیمه نبود
گشتم توی این همه مشک ابی تو خیمه نبود
تو بخواب شاید که بابات ابی پیدا بکنه
تو بخواب میتونه عموت دشت و دریا بکنه
لالایی می خونم
با چشم بسته تو اغوشی
لالایی می خونم
چه فایده تو که بی هوشی
بارون ببار که تشنگی پرپر کرده غنچم و
این کوفبا به راحتی سر میبرن بچم و
پسرم تو شیش ماهگی از دنیا دل بردی
جیگرم می سوزه علی با تیر خواب پریدی
لالایی می خونم
برا گلویی که شد پاره
لالایی می خونم
که دیگه خالی گهواره
داغت علی رو قلب من می مونه تا همیشه
بابات می خواد به خیمه ها برگرده روش نمیشه
چه جوری باور بکنم قنداقت شد کفنت
چه جوری با تیر زدنت سر افتاد روی تنت
لالایی می خونم
تموم شده تب بی تابی
لالایی می خونم
میری رو نیزه ها می خوابی
نوحه شب هفتم محرم
لالالالا
نه دیگه فکر آبه نه بغل ربابه
بالای نیزه خوابه
الهی قربونش برم که داره هنوز می خنده
بیا نیگاش کن عمه زینب قد علیم بلنده
دستم که نمیرسه ببوسمت مادر
سینه می زنم فقط واسه غمت مادر
داری میری جلوتر پیش داداشی اکبر
بپا نیوفتی مادر
علی علی لالایی
لالالالا
فدای روی ماهت که به منه نگاهت
اخه چی بود گناهت
بالای نیزه زیر افتاب چیزی ازت نمونده
حرارت زیاد موهای سر تو رو سوزونده
موندم این چه کاری بود که با سرا کردن
تو حلق تو نیزه رو چه جوری جا کردن
میون سنگ و ازار بالای نی تو بازا
خودت و خوب نگه دار
علی علی لالایی
لالالالا
دلم اتیش میگیره مادر تو میمیره
کجایی وقت شیره
تازه برا خریده بودم دو تا لباس عزیزم
دم غروب تو خیمه دیدم تو اتیشاس عزیزم
گهوارت نمی دونم کی از حرم برده
هر کی برده کربلا با معجرم برده
یکی یه کاسه اب داد مادرت و عذاب داد
تو رو با نیزه تاب داد
علی علی لالایی