میشل عون کیست؟
میشل عون رئیس جمهور لبنان در 1933 در بیروت دیده به جهان گشود ،میشل عون دارای وقایع و زندگی نامه جالبی است.میشل عون یک سیاست مدار مسیحی لبنانی که با داستان های زیادی توانست به کرسی ریاست جمهوری رسید.«میشل عون»، سیاستمدار مسیحی لبنانی رهبر «التیار الوطنی الحر» (جریان ملی آزاد) و فرمانده اسبق ارتش لبنان 18 فوریه 1935 در محله «الشیاح» در منطقه «حارة حریک» ضاحیه جنوبی بیروت که امروز به پایگاه «حزب الله» معروف است، به دنیا آمد.
زندگی شخصی عون
میشل عون میتواند، ادعا کند، زاده «تنوع و تعدد لبنانی» است. ضاحیه جنوبی که حدفاصل بیروت و منطقه جبل لبنان است، منطقه مختلطی بود که عون دوران کودکیش را در آن سپری کرد و تحصیلات مقدماتیاش را در مدارس متعددی چه خصوصی چه دولتی به پایان رساند.
خاطرات کودکی و جوانی در حارة الحریک هیچ وقت از عون جدا نمیشود. روزهای یکشنبه و عید در تراس منزل ساعتها به تماشای جمعیت انبوه مسیحیانی مشغول میشد که برای دعا و نماز به کلیسا میرفتند.
میشل عون سودای مهندسی در سر داشت، اما وضعیت بد مالی و معیشتی اجازه نداد، رویایش را محقق کند و جبر روزگار او را وادار کرد، به ارتش ملحق شود.
درگیریهای سیاسی حزب «ائتلاف ملی» به رهبری «ریمون ادّة» با حزب حاکم «ائتلاف قانون اساسی» به رهبری «بشارة الخوری» که بر فضای سیاسی لبنان آن دوره سایه افکنده بود، نتوانست عون جوان را تحت تاثیر خود قرار دهد و این یکی از دلایل پذیرفته شدن وی به خدمت نظام بود، چون دستگاه نظامی در لبنان همواره خود را برکنار از منازعات سیاسی اعلام میکرد. لذا ارتش برای عون دستگاهی به دور از سیاست و بازیهای سیاسی بود.
دانشگاه طرابلس جای خاصی در خاطرات گذشته عون دارد، دانشگاهی با دانشجویان مختلط از مذاهب و طوایف مختلف و تساهل و تسامح.
حاصل ازدواج وی با «فادیا شامی» سه دختر بود. عون بعد از فراغت از تحصیل مأموریتهای متعددی را در مناطق مختلف لبنان از بیروت گرفته تا صیدا و طرابلس بر عهده گرفت.
وقتی در سال 1984 ژنرال «ابراهیم طنوس»، از سمت فرماندهی ارتش و نیروهای مسلح لبنان استعفا داد، عون جانشین وی شد تا طی سالهای 1984 تا 1988 میلادی فرماندهی ارتش و نیروهای مسلح لبنان را برعهده داشته باشد.
در سال 1988 میلادی اولین بحران ریاست جمهوری در لبنان رخ نمود و از آنجا که اختلافات و منازعات گروهها و جریانهای سیاسی لبنانی انتخاب جانشین برای «امین جمیل» را غیر ممکن ساختند، میشل عون به عنوان فرمانده ارتش و نیروهای مسلح لبنان مکلف به تشکیل دولت نظامی در این کشور شد که تقابل دولت وی با دولت مدنی لبنان به ریاست «سلیم الحص» را به دنبال داشت تا در عمل برای یک سال لبنان دارای دو دولت در صحنه سیاسی باشد.
امضای توافق «طائف» به میانجیگری سعودیها و پایان جنگ داخلی در لبنان که با درگیریهای سخت و شدید جریانها و نیروهای لبنانی همراه بود، عون ناکام در حمله به کاخ ریاست جمهوری را وادار به پناهندگی در سفارت فرانسه در بیروت کرد.
او مدتی در سفارت فرانسه در بیروت بود تا پس از آن برای 15 سال به فرانسه تبعید شود، اما تحولاتی که عرصه سیاسی لبنان در این یک دهه و نیم شاهد آن بود، موجب بازگشت وی به وطن در ماه مه 2005 میلادی شد.
استقبال عمومی و گسترده مردم از وی در فرودگاه بین المللی بیروت نقطه عطف بزرگی در زندگی سیاسی ژنرال شمرده میشود و موجب آغاز دور جدیدی از فعالیتهای سیاسی وی شد.
مهمترین تحولمیشل عون در این دوره تغییر رویکرد سیاسی و چرخش مواضع قبلی وی بود که با هم پیمانی و اتحاد با جنبش «حزب الله» لبنان و ورود به جرگه گروهها و احزاب تشکیل دهنده جریان «8 مارس» همراه بود.
عون پس از آن فراکسیون «التغییر و الاصلاح» را تشکیل داد و رهبری آن را در دست گرفت. این فراکسیون در انتخابات پارلمانی سال 2009 میلادی لبنان با کسب 27 کرسی از مجلس 128 کرسی پارلمان به عنوان بزرگترین فراکسیون شناخته شد.
از اولین روز ورود لبنان به بحران خلأ ریاستی، جریان 8 مارس و حزب الله ژنرالمیشل عون را به عنوان گزینه پیشنهادی خود برای تصدی پیست ریاست جمهوری معرفی و از وی حمایت کردند.
مردی که به دلیل دفاع از ایران تحریم شد
از میشل عون به عنوان کسی که به خاطر دفاع از ایران از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تحریم شد، یاد میکنند. دفاع سرسختانه میشل عون، از جمهوری اسلامی ایران چنان خشم شیوخ عرب را برانگیخته بود که اعضای شورای همکاری قراردادهای اقتصادی میشل عون در کشورهای خود را به صورت یک طرفه لغو و اعلام کردند، هر فرد یا شرکتی که به نوعی با میشل عون همکاری داشته باشد، را تحریم خواهند کرد.
ماجرا از آنجا شروع شد که میشل عون در گفتوگو با شبکه خبری العالم از فعالیتهای ایران در کشورهای منطقه خلیج فارس دفاع و تصریح کرده بود، این حق ایران است که در هر نقطه از منطقه به صلاح دید، از خود دفاع کند.
مقاومت نیروی بازدارنده در برابر اسرائیل
درباره دیدگاه میشل عون نسبت به مقاومت کافی است اظهارات وی در این خصوص را یادآوری کنیم که گفته بود: نیروهای مسلح و ارتش لبنان برای تامین امنیت نقاط مرزی و خارج از کشور به ویژه مناطق هم مرز با سرزمینهای اشغالی آماده نیستند، چون بیشتر از آنکه آنها به خارج توجه داشته باشند، مشغول داخل هستند، به همین سبب مقاومت باید بهعنوان یک قدرت بازدارنده در برابر اسرائیل باقی بماند و تجاوز به لبنان را پر هزینه کند. این نقطه اساسی در تفاهم ما با حزبالله است.
من و سید حسن نصرالله یکی هستیم
در بیان رابطه ژنرال عون و دبیرکل حزب الله لبنان به مصاحبه 16 بهمن 1394 پایگاه خبری «العهد» با وی استناد میکنیم که وقتی از ژنرال سوال شد، برخی معتقدند از اینکه شما گفتهاید «من و سید حسن نصرالله، یک روح در دو بدن هستیم» از جایگاه مردمی شما کاسته شده، نظر خودتان چیست؟ پاسخ داد: بله به عنوان دو شهروند لبنانی، من و سید حسن نصرالله یکی هستیم، به ویژه اینکه در روزگاران سخت گاهی بدون اینکه با هم صحبتی کرده باشیم، یک راه را انتخاب و طی کردهایم.
وی میافزاید: برداشت من و سیدحسن نصرالله از حاکمیت مردم و حاکمیت ملی و آزادی بیان یکی است، بنابراین مشکلی وجود دارد که بازهم بگویم «من و سید حسن نصرالله یکی هستیم»؟
عون و بحران سوریه
میشل عون سوریه را قربانی توطئههای قدرتهای جهانی و رژیمهای مرتجع عربی از جمله شیوخ عرب حوزه خلیج فارس میداند و معتقد است، اگر با تروریسم در سوریه مقابله نشود، این پدیده به تمامی کشورهای منطقه از جمله لبنان سرایت خواهد کرد.
لذا وی از حضور مقاومت حزب الله در سوریه حمایت میکند و در اینباره میگوید: واقعیت اوضاع لبنان به سبب خلأ موجود در مرزهای لبنان از جمله باز بودن مرزها و عبور راحت گروههای مسلح از آن و عملیات مسلحانهای که از داخل خاک لبنان در داخل خاک سوریه انجام میشود و بالعکس، میتوانست به جنگ داخلی در عرسال منجر شود، از نظر بسیاری از لبنانیها که من هم یکی از آنها هستم، ورود حزب الله به عرصه میدانی سوریه (القصیر) برای جلوگیری از وقوع جنگ داخلی در لبنان ضروری است.
شکست در جنگ داخلی و تبعید به فرانسه
عون شخصیتی چند وجهی دارد و دو چهره مشخص را می توان در او دید: مرد گوشه نشین (وقت هایی که تصمیم دارد منتظر بماند) و مرد ایستادگی و فعالیت (وقتی تصمیم می گیرد به عرصه وارد شود).وقتی بحران انتخاب رئیس جمهور برای جانشینی امین جُمَیّل در سال 1988 در اوج خودش بود از او پرسیدم : «منتظر چه هستی؟» پاسخ داد: «منتظرم که وقتم برسد.»
بالفعل هم وقتش در انتهای دوره ریاست جمهوری امین جُمَیّل رسید. روز 22 سبتامبر 1988، که به عنوان رئیس حکومت انتقالی [رئیس جمهور موقت] انتخاب شد. حکومت انتقالی ای که به پیشنهاد خود او ایجاد شد، از شش عضوی که شورای نظامی را تشکیل می دادند. اما فشارهای سوریه و همپیمانان لبنانی اش موجب شد سه افسر مسلمان عضو، به محض تشکیل این حکومت شش جانبه، استعفای خود را اعلام کنند.
در سال1989 که پیمان طائف منعقد شد، عون با آن مخالفت کرد و مشروعیت دو رئیس جمهور بعدی رینیه معوض و الیاس الهراوی را نپذیرفت. وی از سال 1988 تا 1990 رئیس خودخوانده یکی از دو حکومت لبنان بود که برای به قدرت رسیدن با یکدیگر در جنگ بودند. وی در سال 1989 علیه نیروهای سوریه مستقر در لبنان «جنگ آزادیبخش» اعلام کرد و در سال 1990 پس از تصرف بیروت توسط ارتش سوریه به سفارت فرانسه پناهنده شده و بعداً اجازه یافت تا به فرانسه برود. عون تا آخر فوریه 1993 در شهر مارسی فرانسه ماند. سپس همراه با خانواده اش به منطقه لا هوت میسیون در پنجاه کیلومتری پاریس منتقل شد و در نهایت در می 1999 به پاریس رفت.
عون در باره دوره تبعیدش از لبنان اینگونه می گوید: «وقتی در سفارت فرانسه بودم، تلاش می کردم که بتوانم شرایط را مساعد کنم و از آنجا بیرون بیایم و وقتی هم در خود فرانسه بودم تلاش می کردم که به لبنان بازگردم.» با این وجود تبعید عون 15 سال طول کشید.
عون که در آن زمان از بزرگترین حامیان خروج نیروهای سوریه از لبنان بود، به مناسبت عید استقلال لبنان در تاریخ 21 نوامبر 2004 دعوت به تشکیل نشستی بزرگ در پاریس کرد تا طی آن، موضع لبنانی ها برای مرحله مابعد عقب نشینی ارتش سوریه تدوین شود. او تصمیم گرفت که همه طرف های لبنانی را دعوت کند تا در محلی امن که مورد توافق همه باشد جمع شوند تا درباره مرحله مابعد از عقب نشینی سوریه گفتگو نمایند. این نشست ملی آنطور که ژنرال عون می خواست برگزار نشد. رفیق حریری ترور شد، لبنان به لرزه در آمد و جنبش 14 مارس نتوانست وضعیت نوظهور را کنترل نماید.
بازگشت به لبنان و استحاله سیاسی
زمانی که ژنرال عون به کشور بازگشت، اوضاع لبنان در هم تنیده و پیچیده بود، از روز برگشتنش به لبنان در 7 می 2005، عون مدام بر روی این مسئله تأکید و پافشاری می کرد که لبنان باید از حالت شرکت سهامی و سهم گیری های سیاسی و طائفه ای و مالی آزاد شود و امورش بر مبنای پاسخگویی و حسابرسی دقیق پیش برود.
عون بعد از گذشت 15 سال در می سال 2005 بعد از نوعی استحاله سیاسی به لبنان بازگشت، استقبال عمومی مردم از وی در فرودگاه نقطه عطفی در آغاز دور جدید فعالیتهای سیاسی وی بود، عون در چرخش از مواضع قبلی خود ضمن ائتلاف با حزبالله و ورود در جریان هشت مارس رویکرد جدیدی برای خود در پیش گرفت.
در حالی کهعون شرکت در انتخابات های قبلی مجلس در سال ها 92 و 96 و 2000 را تحریم کرده بود، در انتخابات سال 2005 شرکت کرد و در مناطق مسیحی نشین به پیروزی بزرگی دست یافت و در رأس فراکسیون پارلمانی «تغییر و اصلاح» قرار گرفت که تعداد اعضایش بیش از بیست نماینده بود. فراکسیون تغییر و اصلاح وابسته به وی در پارلمان لبنان در حال حاضر از بزرگترین فراکسیونهاست و در انتخابات سال 2009توانست 27 کرسی از مجلس 128 نفری لبنان را به خود اختصاص دهد.
همچنین در تاریخ 6 فوریه 2006 هم با سید حسن نصرالله «سند تفاهم» بین حزب الله و جریان ملی آزاد را امضا کرد تا بدین شکل جلوی فتنه های مذهبی را بگیرد و پرتو نورافکنی بر مسیر وحدت ملی بتاباند. میشل عون، اختلافاتش با سوریه را هم روی یک اصل پایان داد: عون می گفت اختلافش با سوریه بر سر اشغال لبنان توسط سوریه بوده است، پس وقتی سوریه از لبنان عقب نشینی کرده است، خود به خود اختلاف هم تمام شده است.
عون در اکتبر 2008 به ایران سفر کرد. اما سفرش به سوریه از سوم تا هفتم دسامبر 2008 تحولی در سیاست لبنانی-سوری و همچنین در روابط مسیحی – سوری ها ایجاد کرد و به مسیحی ها درخشندگی و نقش یپیشروانه شان در لبنان و سوریه و منطقه را بازگرداند.
نظر عون درباره رؤسای جمهور لبنان
عون معتقد است که بشارة الخوری دارای رویکردی استقلالی بود، ولی از «پچ پچ های خارجی ها» هم تأثیر می گرفت. کمیل شمعون هم «دیدگاهی آینده نگر» ، و روحیه ای جوانانه داشت به رغم اینکه در زمان ریاست جمهوری اش هشتاد و هفت سالش بود، ولی در هر حال در مدیریت روابط خارجی لبنان موفق نبود. اما فؤاد شهاب با خود «نظریه نهادها» را داشت و تلاش کرد تا ساختار طائفه ای و سهمیه ای لبنان را اصلاح کند ، ولی کارهایش محدود باقی ماند. «فرهنگ و وسعت افق دید و سعه ی صدر» شارل حلو مایه تحسین و اعجاب میشل عون است ولی امضای توافقنامه قاهره را ایراد او می شمرد.
میشل عون، الیاس سرکیس را مردی می داند که بدون تکیه به ارث سیاسی خانوادگی یا حزبی به ریاست جمهوری رسید، ولی چون تصمیم گیر اصلی نبود مجبور شد سیاست انتظار را در دستور کار خود قرار دهد.
اما بشیر جُمَیّل، به گفته عون تجسم تغییر بود و پتانسیل ها در جامعه را به تکاپو واداشت. عون از توصیف امین جُمَیّل سر باز می زند و از رؤسای جمهو بعد از توافقنامه طائف سخن نمی گوید چراکه معتقد است منصب رئیس جمهور، بعد از موافقتنامه طائف، جوهر قدرت خود را از دست داده است.
نام عون از دو و نیم سال پیش به عنوان یکی از مهم ترین نامزدهای ریاست جمهوری لبنان مطرح بود، حزب الله با قدرت از ریاست جمهوری وی حمایت می کرد و او را بهترین گزینه برای اجماع گروه های سیاسی لبنان در مسیر برداشتن گام های بلند و حساس در شرایط کنونی منطقه ای می دانست. جریان هوادار غرب در طول دو نیم سال گذشته موانع زیادی در مسیر ریاست جمهوری عون ایجاد کرد، تا جایی که این موانع باعث بروز بحران دو و نیم ساله خلأ ریاست جمهوری در لبنان شد، اما در نهایت سعد حریری بعد از دو بار تغییر نظر خود در کاندیداتوری سمیر جعجع رئیس حزب نیروهای لبنان و سلیمان فرنجیه رئیس جریان المرده، نهایتا ریاست جمهوری عون را تایید کرد.