امروز 14 بهمن تولد 45 سالگی شهاب حسینی این بازیگر جذاب و محبوب ایران است. در ادامه بیشتر با اون و کارهایش اشنا شوید.
بیوگرافی شهاب حسینی
سید شهاب الدین حسینی تنکابنی درسال 1352 در تهران متولد شد. او اولین فرزند خانواده اش است و یک برادر و دو خواهر دارد. تحصیلات دانشگاهی او دررشته روانشناسی دانشگاه تهران بود که آن را به قصد مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت.
شروع بازیگری شهاب حسینی در تلویزیون را از سال 1379 با سریال پس از باران آغاز کرد و فعالیت سینمایی خود را از سال 1380 با بازی در فیلم رخساره ساخته امیر قویدل آغاز نمود.
شهاب حسینی از همان ابتدای شروعش در بازیگری توانست به خوبی دیده شود و جوایز متعددی از جشنواره های داخلی و خارجی دریافت کرده است.
شهاب حسینی در سال 1387 با بازی در فیلم سوپر استار،سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. برای بازی در فیلم جدایی نادر از سیمین برنده جایزه خرس نقره ای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم برلین شد. همچنین او در جشنواره فیلم کن 2016 با بازی در فیلم فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی، توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص دهد.
داستان ازدواج شهاب حسینی از زبان خودش
22ساله بودم که با بچه های تئاتر دانشگاه تهران کار می کردم؛ جوانی سرگشته از طبقه متوسط جامعه که به امکانات تفریحی متمولانه دسترسی نداشت. تا قبل از این که همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم تا این که روزگار ما را در برابر هم قرار داد. به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت و گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم. بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی می شود، بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد کردیم اما شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم، از طرفی مایل بودم استقلال در زندگی را با برگزاری جشن توسط خودم آغاز کنم؛ به همین دلیل 3 سال طول کشید تا ما به جشن عروسی برسیم.
فرزندان شهاب حسینی
شهاب حسینی و پریچهر حسینی صاحب 2 پسر به نام های «محمد امین» و «امیر علی» هستند. پسر اول او محمد امین است که در روز تولد شهاب حسینی یعنی 14 بهمن در 1382 متولد شد. محمد امین عاشق «بت من» و «اسپایدر من» است. محمد امین قشنگ ترین هدیه خدا به من و زندگی ام بوده است. امیر علی حسینی، پسر دوم شهاب حسینی است.
افنخارات شهاب حسینی
شهاب حسینی برای فیلم سوپر استار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد و همچنین به خاطر فیلمهای پرسه در مه و درباره الی برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن خانه سینما شد. شهاب حسینی در درباره الی یکی از مهمترین بازیهای خود را با کاراکتر احمد ایفا نمود و در پرسه در مه با کاراکتر امین بازی متفاوتی را از خود به نمایش گذاشت. نیلوفر ساخته سابین ژمایل در سال ۲۰۰۸ اولین کار او با کارگردان غیر ایرانی بود. حسینی در سال ۱۳۸۹ بار دیگر با اصغر فرهادی همکاری کرد و در فیلم جدایی نادر از سیمین به ایفای نقش در کاراکتر حجت پرداخت. این فیلم برای او اولین دستآورد بینالمللی اش را به ارمغان آورد و توانست خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به همراه دیگر بازیگران مرد این فیلم به دست آورد و تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانه سینما و دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را دریافت نمود و بازی او مورد توجه انجمن بینالمللی سینه فیلی قرار گرفت و نامزد دریافت جایزه آی سی اس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. حسینی در این فیلم بازی سرشار از ظرایف تکنیکی را از خود به نمایش گذاشت. شهاب حسینی در نظرسنجی برنامه هفت سال ۱۳۹۲ به عنوان بهترین بازیگر دهه هشتاد ایران انتخاب شد. یکی میخواد باهات حرف بزنه در سال ۱۳۹۰، هیس! دخترها فریاد نمیزنند، حوض نقاشی و تعبیر خواب در سال ۱۳۹۱ از دیگر آثار قابل توجه او در چند سال اخیر بهشمار میرود. بازی وی در حوض نقاشی با سبک متد اکتینگ در کاراکتر رضا یکی از بازیهای قابل توجه او محسوب میشود و وی به خاطر ایفای نقش در این فیلم جایزه ویژه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم لیسبون را دریافت نمود. حسینی در سال ۱۳۹۳ به پروژه فیلم دوران عاشقی پیوست و با بازی خود برای دومین بار کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شد. وی در همین سال اولین فعالیت کارگردانی خود را با فیلم ساکن طبقه وسط آغاز نمود و خود در ۳۸ نقش متفاوت در این فیلم بازی کرد. حسینی در سال ۱۳۹۴ به پروژه فروشنده، هفتمین فیلم بلند اصغر فرهادی پیوست و کاراکتر عماد را بازی کرد. حسینی در سال ۲۰۱۶ به موفقیت بزرگی دست یافت و توانست با ایفای نقش در فیلم فروشنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به دست آورد. این سومین همکاری وی با اصغر فرهادی بهشمار میآید. دریافت این جایزه که برای اولین بار در تاریخ بازیگری سینما و هنر ایران اتفاق افتاد با واکنشهای مثبت ایرانیان روبرو شد. حسینی در همین سال جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم اکشن ان فیلم آمریکا را برای بازی درفیلم هیس! دخترها فریاد نمیزنند به دست آورد.
زندگی جالب شهاب حسینی از کودکی
دور ایران با مادر امدادگر اول دبستان را در مدرسه بامداد نو گذراندم. سال بعد به خاطر کار مادرم به خرم آباد نقل مکان کردیم؛ او امدادگر سیار بود. سال های دوم، سوم و چهارم را در خرم آباد خواندم. دوران بسیار بدی بود. از جنگ تحمیلی خاطرات ناراحت کننده ای در ذهنم باقی مانده است. آن موقع این طور احساس می کردم که عراقی ها با کشتن مردم بی سلاح تفریح می کنند. شاگرد گوشه گیر کلاس حضور در یک محیط جنگی، دوری از تهران و اکثریت فامیل به انضمام نگرانی هایی که به خاطر شغل مادرم در آنجا متوجه ما بود، باعث شد تا در بازگشت به تهران احساس غریبی کنم و در کلاس پنجم شاگردی آرام و گوشه گیر باشم. معلمی که بیشتر از بقیه معلم های دوره ابتدایی دوستش داشتم، معلم کلاس پنجم من بود. در ابتدایی دانش آموز متوسطی بودم و هیچ گاه مبصری را تجربه نکردم. تجدید شدن مبصر کلاس دوران راهنمایی بود، از کودکی درآمده بودیم و می خواستیم شبیه بزرگ ترها رفتار کنیم. همین تغییر وضعیت به شدت روی درس خواندنم تاثیر گذاشت و باعث شد افت کنم. سال دوم راهنمایی بودم که در درس های ریاضی، علوم و عربی کارم به شهریورماه کشید. در راهنمایی نیز ورزشم فوتبال بود و این بار طعم مبصری را چشیدم. سال سوم مرا مبصر کلاس مان کردند. دیپلم با اعمال شاقه نزدیک امتحانات ثلث سوم سال سوم دبیرستان بود که به شدت دچار بیماری یرقان شدم. حالم به قدری خراب بود که نمی توانستم از خانه خارج شوم. معده ام حتی آب خوردن را هم پس می زد. به خاطر بیماری نتوانستم در امتحانات شرکت کنم. به همین خاطر سال سوم را دوبار خواندم و سرانجام دیپلم را با معدل تقریبا خوبی گرفتم. یک روانشناس در راه کانادا آنقدر به خودم اطمینان داشتم که فقط در کنکور سراسری شرکت کردم. مطمئن بودم که قبول می شوم، اما نشدم. سال بعد در دانشگاه آزاد جواز ورود به رشته بازیگری را به دست آوردم. اما آن موقع چون این حرفه برایم مطرح نبود، صبر کردم تا نتایج سراسری هم مشخص شود. با قبولی در رشته روانشناسی به دانشگاه سراسری نقل مکان کردم. دو سال درس خواندم و بعد انصراف دادم. عمویم مقیم کانادا بود. قصد داشتم هرچه سریع تر به او برسم و در کانادا ادامه تحصیل بدهم. همین تصمیم باعث شد تا درس را نیمه کاره رها کنم. حالا که به گذشته ها فکر می کنم، می بینم درس شیرینی را رها کردم. راننده پرمسوولیت ارتش برای سفر به خارج یک سال تلاش کردم. وقتی نشد، رفتم سربازی؛ به این امید که بعد از پایان خدمت بروم. افتادم ارتش. در تیپ ۶۵ نیروهای ویژه خدمت، کردم و راننده بودم. رانندگی در خدمت، کار سخت و پرمسوولیتی است.