بیوگرافی نورعلی تابنده
نورعلی تابنده در ۲۱ مهر ماه ۱۳۰۶ در شهر بیدخت در بخش مرکزی شهرستان گناباد استان خراسان رضوی دیده به جهان گشود. جدش ملا سلطانمحمد گنابادی ملقب به سلطان علیشاه ،قطب وقت سلسله سلسله نعمتاللهی سلطان علیشاهی گنابادی بود و به سبب گسترش بسیار زیاد سلسله نعمت الهی در آن زمان این سلسله بعد از او به نام «نعمتاللهی سلطان علیشاهی گنابادی» مشهور شد.
نورعلی تابنده:
نورعلی تابنده وکالت چهرههای سیاسی مغضوب پیش و پس از انقلاب را به عهده داشتهاست. از جمله در دوران پهلوی وکالت آیت الله پسندیده، برادر آیتالله خمینی و آیت الله طاهری که بعدها امام جمعه اصفهان شد را بر عهده داشت و همچنین در حاکمیت جدید وکالت افرادی چون عباس امیر انتظام در کارنامه وکالتش دیده میشود. او همچنین عضو کمیته «جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران» بوده و مقالههای انتقادی مینوشتهاست، اما از این فعالیتهای او در سالهای اخیر کمتر یاد میشود.
آقای تابنده سالها با نیروهای ملی مذهبی و نهضت آزادی نزدیک بود و از جمله امضاءکنندگان نامه مشهور ۹۰ امضایی به اکبر هاشمی رفسنجانی بود که به دلیل امضای همین نامه بازداشت شد و ۸ ماه در زندان بود. همسر او در همین دوره درگذشت. نورعلی تابنده مطالبی نیز در نشریه «جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران» مینوشت که از جمله آنها مطلبی در رد نظریه ولایت فقیه بود. این مقاله که از جمله موضوعاتی بود که در بازجوییهایش مطرح شده بود.
ماجرای رسوایی تابنده:
در تاریخ 8/1/1392 در جلسه ای که دکتر تابنده با بانوان دراویش داشت, در طی سخنرانی های خود مطلبی را بیان کرد که بدون شک به تنهایی ناقوس رسوایی گنابادیه را به صدا در می آورد و بار دیگر نقاب از چهره آنها برداشته میشود.
وی اعلام کرد:
با تشرف به من شرف پیدا میکنید و زمانی که با من بیعت کردید گناهانتان به گردن من است و در بیعت, شخصی که بیعت میگیرد از طرف خدا مشخص شده(در اینجا منظور این است که من که از شما بیعت میگیرم از طرف خدا مشخص شدم)و اگر برای تشرف شوهرتان یا پدرتان هم راضی نبود که شما مشرف شوید نیازی به اجازه ندارید چون تشرف شخصی است و به دیگری ربط ندارد حتی پسر بدون اجازه پدر میتواند مشرف شود چون زمانی که پدر فرزند را به دنیا آورد مگر از او اجازه گرفت!
لازم به ذکر است که بزرگان دراویش گنابادیه هم از اشتباهات و سوتی های جناب تابنده خسته شده اند زیرا به اندازه ای زیاد شده که هر روز از تعداد دراویشی که واقعا به دنبال حقیقت هستند کم میشود زیرا متوجه میشوند که این فرقه بوی از اسلام واقعی نبرده است.